تفسیر سوره بقره آیه89-88 مورخ 1400/08/05

 

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                               تاریخ: 5 آبان 1400

موضوع جزئی: تفسیر آیه89-88                               مصادف با: 20 ربیع‏ الاول 1443

سال تحصیلی: 1401-1400                               جلسه: 195

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه تفسیر آیه 88: «وَ قَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً مَا يُؤْمِنُونَ»[1]؛ و (آنها از روى استهزا) گفتند که دلهاى ما در غلاف است! (و ما از گفته تو چيزى نمى‌فهميم. آرى، همين طور است!) خداوند آنها را به خاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته، (به همين دليل، چيزى درك نمى‌كنند) و كمتر ايمان مى‌آورند.

 

افراد مورد اشاره در آیه مذکور، کسانی هستند که به عصیان و مقابله با حق تعالی می‏پردازند و از وحی و نورانیت کلام پرودگار نتیجه‏ای نمی‏گیرند و دل‏های آنها در غلاف است و حقایق را درک نمی‏کنند.

 

در رابطه با تعبیر «فَقَلِيلاً مَا يُؤْمِنُونَ» دو معنا متصور است؛

 

معنای اول [که از ظاهر این تعبیر استفاده می‏شود]، این است که تعداد کمی از آنان ایمان می‏آورند.

 

معنای دوم، این است که آنان، کم ایمان می‏آوردند زیرا کلمه «فقلیلاً» می‏تواند صفت برای موصوفی باشد که حذف شده است که از فعل «یؤمنون» استفاده می‏شود، در این صورت جمله این چنین می‏شود «یؤمنون ایماناً قلیلاً»، یعنی ایمان این افراد کم است. بنابراین، منظور از تعبیر مذکور، این است که در صورتی که ایمان بیاورند، تعداد کمی ایمان خواهند آورد یا اینکه ایمانشان کم است و در خورِ قبول نیست.

 

احتمال دارد که به گونه دیگری معنا شود و گفته شود که مراد، ایمان آوردن اندک افرادی از یهودیان است و حرف «ما» زائد و جنبه تأکید داشته باشد.

 

معنای سوم، ای است که کلمه «قلیل» به معنای اندک بودن نیست، بلکه به معنای هیچ بودن و نفی کلی است که در این صورت، تعبیر مذکور، این گونه معنا خواهد شد که این جماعت هیچ ایمانی نخواهند آورد.

 

بنابراین، چند معنا در رابطه با تعبیر مذکور، متصور است؛ گاهی به معنای نفی کلی است و لفظ «قلیل» به معنای اندک بودن نیست، بلکه به معنای هیچ بودن است، یعنی گویا اصلاً ایمان نیاورده‏اند، گاهی نیز به معنای این است که تعداد کمی ایمان آورده‏اند و گاهی نیز به این معناست که ایمان آنها کم است.   

 

تفسیر آیه89: «وَ لَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَ كَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ»[2]؛ و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‌هايى بود كه با خود داشتند و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‌دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند)، با اين همه، هنگامى كه اين كتاب و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند؛ لعنت خدا بر كافران باد!

 

خداوند متعال در آیه مذکور، واکنش یهودیان در قِبال قرآن را مطرح می‏کند و اشاره می‏کند که با وجود آشنایی قبلی آنان با پیامبر خاتم (ص) و انتظارشان برای مبعوث شدن او، پس از روبرو شدن با پیامبر اکرم (ص) و آموزه‏های وحیانی اسلام از در لجاجت و عناد وارد می‏شوند و کفر می‏ورزند و همین باعث می‏شود که از رحمت خداوند متعال دور شوند.

 

رابطه قرآن و پیامبر اکرم (ص) با کتب آسمانی و پیامبران پیشین

 

خداوند متعال در آغاز آیه مورد بحث (آیه 89 بقره)، به این نکته اشاره کرده است که بین قرآن و پیامبر اکرم (ص) با کتب آسمانی و پیامبران پیشین رابطه وجود دارد و فرموده است که هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‌هايى بود كه با خود داشتند و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‌دادند، لکن هنگامى كه اين كتاب و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند.

 

مراد از عبارت «كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ»، قرآن است، یعنی زمانی که قرآن از طرف خداوند متعال برای آنها آمد که این کتاب موافق نشانه‏هایی بود که با خود داشتند و تصدیق کننده آن بود، یعنی آنچه را در تورات آمده بود تصدیق می‏کرد، آن را و پیامبری که آن را آورده بود کافر شدند. این عبارت، حاکی از اتصال و پیوستگی است، یعنی این ‏گونه نیست که سخن قرآن با سخن تورات متفاوت باشد، بلکه قرآن و تورات مکمّل هم می‏باشند و منازعه‏ای بین این دو نیست چون هدفشان یک چیز است و آن، دعوت به خداوند واحد و یگانه است و انگیزه‏های این دو، الهی است و تضادی با هم ندارند و تعالیم هر پیامبری مکمّل و تصدیق کننده تعالیم پیامبر قبلی است و انبیاء الهی مانند معلمانی هستند که هر کدام در سطح خاصی آموزه‏های الهی را تعلیم می‏دادند تا اینکه نوبت به آخرین پیامبر الهی؛ حضرت محمد (ص) می‏رسد که کامل‏ترین تعالیم وحی و برترین رتبه هدایت بشری را برای بشر به ارمغان می‏آورد و لذا خداوند متعال با ذکر این جمله به یهودیان متذکر می‏شود که آمدن قرآن در حقیقت تأییدی برای پاره‏ای از اخباری است که نزد آنها موجود است و چیزی جدای از آن نیست و لذا آنان باید خرسند باشند نه اینکه از در عناد و لجاجت وارد شوند و هم به کتاب و هم به آورنده کتاب کفر بورزند.

 

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. «البقرة»:88.

[2]. «البقرة»:89.

 

Please publish modules in offcanvas position.