عمل صالح مبتنی بر ایمان 93/09/13

« وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ » [1]

به كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، بشارت ده كه باغهايى از بهشت براى آنهاست كه نهرها از زير درختانش جاريست. هر زمان كه ميوه‏اى از آن، به آنان داده شود، مى‏گويند: «اين همان است كه قبلا به ما روزى داده شده بود.(ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است.)» و ميوه‏هايى كه براى آنها آورده مى‏شود، همه(از نظر خوبى و زيبايى) يكسانند. و براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

اینکه خداوند تأکید روی ایمان و عمل صالح دارد برای این است که گاهی ما ایمان و عقیده خوبی داریم افکار و اندیشه های خوبی داریم و برای اینکه این افکار و اندیشه ها به عینیت تبدیل شود دچار سستی می‌شویم. ایمان متشکل از چند چیز است. « فَالْإِيمَانُ هُوَ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ فَالْإِيمَان‏».[2] ایمان یک اعتقاد قلبی است و اقرار به زبان که در اعمال و رفتار ظهور و تجلی می‌کند. آنچه انسانها را از هم متمایز می‌کند رفتار انسانها است، رفتار انسانها در اخلاق و سیاست و اجتماعی و اقتصادی مهم است که چگونه در این حوزه های مختلف عمل می‌شود.

بنابراین صرف رفتارهای پسندیده بدون پشتیبانی باورهای اعتقادی فائده ای ندارد. ایمان منهای عمل و بالعکس عمل منهای ایمان نتیجه ای ندارد بنابراین انسان باید هم حسن فعلی داشته باشد و هم حسن فاعلی، حسن فعلی یعنی «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ »کارهای که انجام می‌دهد و حسن فاعلی یعنی «الَّذينَ آمَنُوا» بر اساس نیت پاک برای خدا کار انجام شود.

اما چرا خداوند عمل را متصف به صالح کرده چون عمل صالح است که مبتنی بر ایمان است. و پاداش این مومنین «أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً» است. لام در کلمه «أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ »دو معنا دارد. در اینجا لام به معنای اختصاص است یعنی جنات مختص به مومنین دارای عمل صالح است. و معنای دوم به معنای مالکیت و ملکیت است یعنی مومنین «جَنَّاتٍ و الْأَنْهار» را مالک می‌شوند زیرا ملکیت در دنیا اعتباری است و در قیامت حقیقی است گرچه مالک همه چیز خداست.

در جهان آخرت این نعمتهای بهشتی در گروه ایمان و اعمال صاح اوست. جالب است که انسان گاهی جنت دارد و گاهی جنتان دارد و گاهی جنات.گاهی خداوند در قرآن از جنّت صحبت می فرماید «وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَريرا» و گاهی از جنّتان صحبت می فرماید «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتان»[3] و گاهی از جنّات صحبت می فرماید ، «أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري».

کیفیت و ملکیت نعمتهای بهشتی اینگونه است که بهشتیان هر چه بخواهند آماده می‌شود با اراده او موجود می‌شود، «عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً»[4]و گاهی خداوند نعمتهای بهشتی را در پرتو اعمال انسان است «قُطُوفُها دانِيَةٌ»[5] یعنی هر وقت اراده کرد آن میوه را بخورد میوه در دسترس است.



[1]. بقره/ 25.

[2] . نهج البلاغه/447

[3] . رحمن/49

[4] . انسان/6

[5] . حاقه/23

Please publish modules in offcanvas position.