درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: راههای ثبوت نجاست تاریخ: 22 اسفند 1391 موضوع جزئی: شهادت اجمالی مصادف با: 29 ربیع الثانی1434 سال: چهارم جلسه:71 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
مسئله221: «الشهادة بالإجمال كافية أيضا كما إذا قالا أحد هذين نجس فيجب الاجتناب عنهما و أما لو شهد أحدهما بالإجمال و الآخر بالتعيين كما إذا قال أحدهما أحد هذين نجس و قال الآخر هذا معينا نجس ففي المسألة وجوه وجوب الاجتناب عنهما و وجوبه عن المعين فقط و عدم الوجوب أصلا»[1]، مرحوم سید در این مسئله فرمودند شهادت اجمالی هم کافی است همان گونه که شهادت تفصیلی کفایت میکند، این بخش از کلام مرحوم سید جای بحث نداشت. اما بخش دوم کلام ایشان که جای بحث داشت این بود که اگر در نحوه شهادت بیّنه اختلاف پیش آمده و یکی از بینه به طور اجمالی بر نجاست، شهادت داد به این نحو که شهادت دهد یکی از این دو ظرف نجس است و دیگری به نحو تفصیلی و تعیینی بر نجاست، شهادت داد و گفت فلان ظرف نجس است، در این صورت در مسئله سه وجه متصور است: وجه اول: باید از هر دو ظرف اجتناب شود، وجه دوم: از ظرفی که به طور معین به نجاست آن شهادت داده شده اجتناب شود، وجه سوم: اجتناب از هیچ یک از دو ظرف لازم نیست. ما در جلسه گذشته به این نکته اشاره کردیم که آیا در جایی که یکی از شاهدین علی نحو الاجمال بر نجاست یکی از دو ظرف شهادت میدهد و شاهد دیگر علی نحو التفصیل بر نجاست ظرف معیّن شهادت میدهد میتوانیم به شهادت شهود ترتیب اثر دهیم یا خیر؟ یک مطلب این بود که از هر دو ظرف اجتناب شود به دلیل اینکه آن شاهدی که علی نحو الاجمال بر شهادت یکی از دو ظرف شهادت میدهد، در حقیقت به نجاستی شهادت میدهد که جامع بین هر دو است و شاهدی که به نجاست ظرف معین شهادت میدهد همان شهادت بالاجمال است با یک اضافهای که تعیّن نجاست در یک ظرف مشخص است. پس شاهد بر نجاست ظرف معین شهادت اجمالی شاهد اول را تأیید میکند لکن میگوید آن ظرفی که نجس است معیناً فلان ظرف است لذا باید از هر دو ظرف اجتناب شود چون شاهدی هم که میگوید علی التعیین، فلان ظرف نجس است قول شاهد اول را که میگوید علی نحو الاجمال، یکی از این دو ظرف نجس است رد نمیکند بلکه فقط آن ظرف را مشخص میکند.
ما در پاسخ از این دلیل عرض کردیم شهادت به دو چیز تعلق نگرفته بلکه در حقیقت بین شهادت اجمالی و تفصیلی تباین و تعارض وجود دارد؛ چون شهادت اجمالی، شهادت به امر کلی ولی شهادت تفصیلی، شهادت به امر خاص و معین است. پس بیّنه بر نجاست هر دو ظرف قائم نشده تا بگوییم اجتناب از هر دو ظرف لازم است.
ولی اگر ثبوت نجاست را با خبر عدل واحد، پذیرفتیم (همان گونه که ما قائل شدیم) در این صورت چارهای از اجتناب از یکی از دو ظرف به صورت معین نخواهد بود، چون در اینجا دو شهادت در کار است که یکی به نجاست جامع (هر دو ظرف)، تعلق گرفته و لازمهاش احتیاط و اجتناب از هر دو ظرف است چون علم اجمالی وجود دارد و شهادت دیگر به نجاست یکی از دو ظرف به صورت معین، تعلق گرفته، پس ظرف معین، یقیناً معلوم النجاسة است اما ظرف دیگر «مشکوکٌ فیه» است چون ممکن است همان ظرفی نجس باشد که یکی از بینه به صورت معین، شهادت به نجاست آن داده بود و مانعی نیست که ما در رابطه با «مشکوکٌ فیه» به اصل عملی از قبیل استصحاب طهارت یا قاعده طهارت مراجعه کنیم و این اصل هم معارض ندارد چون اصل معارض در جایی است که اجرای اصل در یک طرف، ترجیح بلا مرجح را در پی داشته باشد در حالی که در ما نحن فیه ترجیح بلا مرجح پیش نمیآید چون یکی از دو طرف شبهه معیناً نجس شده لذا به خاطر اینکه یقین به نجاست آن طرف وجود دارد جایی برای استصحاب طهارت در آن طرف وجود ندارد و یا به قاعده طهارت رجوع میکنیم چون قاعده طهارت میگوید هر جا که شک در طهارت و نجاست آن باشد، پاک است، در نتیجه آنچه با شهادت معلوم بالاجمال و شهادت معین ثابت میشود اجتناب از این فرد معین است. پس لازم نیست که از هر دو طرف اجتناب شود بلکه لازم است از آن طرفی که شهادت به نجاست آن به نحو معین داده شده، اجتناب شود.
پس طرف معین، یقیناً معلوم النجاسة است اما طرف دیگر مشکوکٌ فیه است و مانعی از رجوع به اصل در این گونه موارد نیست، خواه آن اصل استصحاب طهارت باشد یا قاعده طهارت که همان اصالة الطهارة است، و این اصل هم معارض ندارد چون علم اجمالی در اینجا به علم تفصیلی و شک بدوی منحل میشود و نسبت به شک بدوی برائت جاری میکنیم و اجتناب از آن لازم نیست.
دلیل وجه دوم: (فقط از ظرفی اجتناب شود که به نحو معین به نجاست آن شهادت داده شده)
بیّنه در وجوب اجتناب از احدهما المعین با هم اجتماع دارند- این مورد سوای فرض این است که ما خبر عادل واحد را حجت بدانیم، یعنی ما بر فرض قیام بینه بر نجاست ظرف معین، بحث میکنیم و کاری به خبر عدل واحد نداریم- یعنی هم شاهدی که میگوید یکی از دو ظرف علی نحو الاجمال، نجس است و هم شاهدی که میگوید فلان ظرف علی نحو المعین نجس است، در نجس بودن ظرف معین، توافق دارند. اما شهادت بالمعیّن، شهادتش به وجوب اجتناب نسبت به معین روشن است، لکن شهادت بالاجمال هم به وجوب اجتناب از هر دو ظرف، شهادت میدهد و یکی از مصادیق اجتناب از هر دو ظرف، اجتناب از احدهما المعین است. پس طبق وجه دوم، فقط اجتناب از ظرفی لازم است که معیناً بر نجاست آن شهادت داده شده، چون هم شاهد بالاجمال و هم شاهد بالتعیین در نجاست ظرفی که بالخصوص، به نجاست آن شهادت داده شده، اتفاق نظر دارند و شاهدی هم که علی نحو الاجمال میگوید یکی از دو ظرف نجس است، شهادت او شامل نجس معین هم میشود.
«والحمد لله رب العالمین»