فصل فی المطهرات 94/12/24

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                    تاریخ: 24 اسفند 1394

موضوع جزئی: السادس من المطهرات، ذهاب الثلثین                                            مصادف با: 4 جمادی‎الثانی 1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                       جلسه: 49

                         

   «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسأله 372: «إذا كان في الحصرم حبه أو حبتان من العنب فعصر و استهلك لا ينجسو لا يحرم بالغليان أما إذا وقعت تلك الحبة في القدر من المرق أو غيره فغلى يصير حراما و نجسا على القول بالنجاسة»[1].

مرحوم سید (ره) در مسأله مذکور دو فرع را بیان کرده است، البته باید توجه داشت که غلیان غوره باعث حرمت یا نجاست آن نمی‎شود.

فرع اول: اگر در بین دانه‎های غوره، یک یا دو دانه انگور وجود داشته باشد پس آب همه این دانه‎ها گرفته شود و آب انگور در آب غوره مستهلک شود و غلیان پیدا کند حکم حرمت یا نجاست بر آن بار نمی‎شود.

فرع دوم: اگر در دیگ آبگوشت و امثال آن، دانه‎ای انگور بیفتد و سپس غلیان پیدا کند، باعث حرمت می‎شود و اگر مبنا، نجاست عصیر عنبی بعد از غلیان باشد، به نجاست آبگوشت حکم می‎شود.

دلیل فرع اول: حرمت و نجاست ناشی از غلیان، تنها عصیر عنبی را شامل می‎شود و عصیر غوره را در بر نمی‎گیرد، هرچند در مانحن‎فیه یک یا دو دانه انگور نیز وجود دارد ولی به اعتبار استهلاک، عملاً غلبه با عصیر غوره است لذا با انتفاء صدق عصیر عنبی، خود به خود موضوع حرمت یا نجاست نیز از بین می‎رود.

دلیل فرع دوم: در رابطه با ادله این فرع، بزرگان تنها به این نکته اشاره کرده‎اند که با افتادن انگور در دیگ در حال غلیان، استهلاک اتفاق نمی‎افتد، البته عده‎ای نیز در این رابطه گفته‎اند که اگر پوسته انگور از بین نرود، تنها محتویات داخل انگور دچار حرمت یا نجاست می‎شود.

مسأله 373: «إذا صب العصير الغالي قبل ذهاب ثلثيهفي الذي ذهب ثلثاه يشكل طهارته و إن ذهب ثلثا المجموع نعم لو كان ذلك قبل ذهاب ثلثيه و إن كان ذهابه قريبا فلا بأس به و الفرق أن في الصورة الأولى ورد العصير النجس على ما صار طاهرا فيكون منجسا له بخلاف الثانية فإنه لم يصر بعد طاهرا فورد نجس على مثله...»[2].

مرحوم سید (ره) در این مسأله سه فرع را بررسی کرده است؛

فرع اول: اگر عصیر عنبی جوشانده شود ولی قبل از اینکه ذهاب ثلثین شود، به عصیری که ذهاب ثلثین در آن حاصل شده است، اضافه شود، حکم به طهارت آن مشکل است و حتی اگر بعد از مخلوط کردن این دو عصیر عنبی، ذهاب ثلثین حاصل شود، باز هم نمی‎توان به طهارت آن حکم کرد؛ به تعبیر روشن‎تر گاهی از اوقات بعد از اینکه ذهاب ثلثین در عصیر عنبی اتفاق می‎افتد، عصیر همچنان جوشانده می‎شود لذا مقدار آن از حد معمول کمتر می‎شود بنابراین، زمانی که با عصیر عنبی دیگری [که ذهاب ثلثین در آن اتفاق نیفتاده است] مخلوط ‎شود، در مجموع به نظر می‎رسد که ذهاب ثلثین اتفاق افتاده است که در این صورت نیز نمی‎توان به طهارت آن حکم کرد.

دلیل فرع اول

دلیل فرع اول این است که عصیر عنبی که ذهاب ثلثین در آن اتفاق نیفتاده است، نجس است لذا زمانی که به عصیر عنبی دیگری که ذهاب ثلثین در آن اتفاق افتاده است اضافه شود، باعث تنجّس آن می‎گردد لذا بعد از اختلاط نمی‎توان به طهارت آن حکم کرد.

همچنین بعد از مخلوط کردن این دو عصیر عنبی، جوشاندن مجدد عصیر فایده‎ای ندارد و اثری بر آن بار نمی‎شود زیرا همان‎گونه که در جلسات قبل بیان شد، اگر عصیر عنبی متنجّس شود، با غلیان و ذهاب ثلثین نمی‎توان به طهارت آن حکم کرد. دلیل این امر نیز این است که ادله‎ وارد شده در رابطه با ذهاب ثلثین تنها بر این نکته دلالت دارد که عصیر عنبی عند الغلیان، بعد از ذهاب ثلثین پاک می‎شود و ‎ به نجاست خارجی اشاره ندارد؛ به تعبیر روشن‎تر چون دلیلی وجود ندارد که اگر عصیر عنبی بعد از ذهاب ثلثین با نجاست دیگری ملاقات کند، باز هم بتوان با تثلیث، به طهارت آن حکم کرد، در مانحن‎فیه نیز نمی‎توان با غلیان و ذهاب ثلثین به طهارت مجموع عصیر عنبی حکم کرد.

مرحوم آیت الله حکیم (ره) نیز در این رابطه فرموده است: «إذ لا دليل على مطهرية ذهاب الثلاثين في الفرض، لاختصاص أدلة مطهريته بما تنجس بالغليان و لم يذهب ثلثاه، و كلاهما منتف في الذي ذهب ثلثاه»[3].

بنابراین، ذهاب ثلثین تنها در صورتی مؤثر واقع می‎شود که نجاست یا حرمت عصیر عنبی تنها از ناحیه غلیان باشد لذا چون در مانحن‎فیه نجاست عصیر عنبی ناشی از غلیان نیست بلکه ناشی از اضافه کردن عصیر عنبی جوشانده شده‎ای است که ثلثین نشده است، نجاست آن عرضی است و با غلیان و ذهاب ثلثین از بین نمی‎رود.

فرع دوم: اگر عصیر عنبی در حال غلیان [حتی اگر ذهاب ثلثین آن نزدیک باشد] به عصیر عنبی دیگری که ذهاب ثلثین نشده است اضافه شود و مجموع این دو عصیر عنبی جوشانده شود، بعد از ذهاب ثلثین می‎توان به طهارت یا حلیت آن حکم کرد.

تفاوت این فرع با فرع اول در این است که نجاست در این فرع ناشی از غلیان عصیر و ذاتی است لذا بعد از ذهاب ثلثین به طهارت یا حلیت آن حکم می‎شود بر خلاف فرع اول که نجاست آن عرضی است لذا بعد از ذهاب ثلثین نمی‎توان به طهارت یا حلیت آن حکم کرد.

بحث جلسه آینده: ان‎شاءالله فرع سوم در جلسه آینده بیان خواهد شد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. سید محمد کاظم طباطبایی، یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص138.

[2]. همان.

[3]. سید محسن طباطبایی، حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ج2، ص111.

 

Please publish modules in offcanvas position.