فصلٌ فی المطهّرات95/01/30

چاپ

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                        تاریخ: 30  فروردین 1395

موضوع جزئی: العاشر من المطهرات، زوال عین النجاسة أو المتنجس                              مصادف با: 10 رجب  1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                             جلسه: 63

                                       

     «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

العاشر من المطهرات: زوال عین النجاسه أو المتنجّس

«العاشر من المطهرات زوال عين النجاسة أو المتنجس عن جسد الحيوان غير الإنسان بأي وجه كان سواء كان بمزيل أو من قبل نفسه فمنقار الدجاجة إذا تلوث بالعذرة يطهر بزوال عينها و جفاف رطوبتها و كذا ظهر الدابة المجروح إذا زال دمه بأي وجه و كذا ولد الحيوانات الملوث بالدم عند التولد إلى غير ذلك»[1].

مرحوم سید (ره) در رابطه با دهمین مورد از مطهِّرات به مسأله زوال عین نجاست اشاره کرده است و مصادیقی را در رابطه با آن بیان کرده است [زوال عین نجاست، در همه موارد موجب طهارت نمی‎شود بلکه فقط در برخی از موارد موجب حصول طهارت می‎شود]. به اساس نظر مرحوم سید (ره) اگر نجاستی به بدن حیوانات [غیر از انسان] اصابت کند، به صرف زایل شدن عین نجاست می‎توان به طهارت بدن آن حیوان حکم کرد، خواه این زوال عین به وسیله چیزی حاصل شده باشد یا اینکه عین نجاست خود به خود از بین رفته باشد؛ به عنوان نمونه اگر منقار مرغ به وسیله عذره، نجس شود، بعد از زوال عین نجاست به طهارت آن حکم می‎شود. همچنین خونی که بر اثر جراحت از بدن حیوانات خارج می‎شود، بعد از زایل شدن عین نجاست به طهارت آن حکم می‎شود. بچه حیوانی که از شکم مادر متولد می‎شود و بدن او خونین است، بعد از زایل شدن عین خون، به طهارت بدنش حکم می‎شود. [ البته خون زایمان نجس است].

در رابطه با حصول طهارت از طریق زوال عین نجاست یا متنجس چهار قول مطرح شده است؛

قول اول: اگر بدن حیوان نجس شد تا زمانی که به طهارت آن علم پیدا نشود [یقین حاصل نشده باشد که بدن حیوان پاک شده است]، به بقای نجاست بدن آن حیوان حکم می‎شود زیرا در این صورت نسبت به حصول طهارت شک وجود دارد لذا حالت سابق آن که نجاست است استصحاب می‎شود و به نجاست آن حکم می‎شود.

قول دوم: اگر بدن حیوان نجس شد، در صورتی می‎توان از باب زوال عین نجاست به طهارت بدن آن حیوان حکم کرد که حیوان غایب شود؛ به تعبیر روشن‎تر اگر بعد از اینکه بدن حیوان، به نجاستی آلوده شد، حیوان برای مدتی غایب شود، می‎توان به طهارت بدن آن حیوان حکم کرد زیرا احتمال دارد که در زمان غایب بودن آن حیوان، مطهِّری بر بدن حیوان وارد شده باشد. البته به نظر می‎رسد که وجهی برای پذیرش این قول وجود نداشته باشد زیرا هنگامی که بچه حیوان متولد می‎شود، معمولاً غایب نمی‎شود؛ در حالی که بعد از برطرف شدن عین نجاست [خون زایمان]، با بچه حیوان متولد شده معامله حیوان طاهر می‎شود. همچنین در مسأله مورد بحث که مرحوم سید (ره) مطرح کرده است نیز شرط غیبت مطرح نشده است.

قول سوم: نظر مشهور فقها این است که به مجرد برطرف شدن عین نجاست از بدن حیوانات، می‎توان به طهارت آنها حکم کرد.

قول چهارم: اساساً بدن حیوانات نجس نمی‎شود و اگر نجاستی نیز باشد همان نجاست عین نجس است که به بدن حیوان اصابت کرده است و الا بدن حیوان متأثر از نجاست نمی‎شود.

قول مختار و ادله آن

به نظر ما از بین اقوال چهارگانه مذکور، قول سوم که مشهور فقها آن را اختیار کرده‎اند مورد قبول است که بر اساس آن بعد از زوال عین نجاست، به طهارت بدن حیوان حکم می‎شود.

دلیل اول: سیره متشرعه

عمده دلیلی که در رابطه با قول سوم بیان شده است، سیره متشرعه [من الخَلَف الی السَّلَف] است که این سیرهِ مستمره تا صدر اسلام ادامه دارد و در جمیع أعصار و جمیع أمکنه نسبت به مو، کُرک، پشم و پوست حیوانات معامله شیء طاهر می‎کرده‎اند؛ در حالی که علم داشتند به اینکه این حیوانات با نجاست سر و کار دارند؛ به عنوان نمونه برخی از حیوانات در محل نجس می‎خوابند، از آب نجس می‎آشامند، أکل میته می‎کنند و گاهی از اوقات بدن آنان دچار جراحت و زخم می‎شود اما سیره، به طهارت این حیوانات حکم می‎کند و این امر محقق نمی‎شود مگر اینکه بعد از زایل شدن عین نجاست، به طهارت بدن این حیوانات حکم شود.

دلیل دوم: روایات

روایات دو دسته‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎اند؛

دسته اول: روایاتی که به آشامیدن آب به وسیله گربه و موش اشاره دارد.

روایت اول: عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): «فِي الْهِرَّةِ أَنَّهَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْ سُؤْرِهَا»[2].

معاویة بن عمار از امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت (ع) فرمود که گربه به عنوان اهل خانه شناخته می‎شود و می‎توان با آبی که گربه از آن خورده است، وضو گرفت.

روایت دوم: عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) كَانَ يَقُولُ (ع): «لَا بَأْسَ بِسُؤْرِ الْفَأْرَةِ إِذَا شَرِبَتْ مِنَ الْإِنَاءِ أَنْ يُشْرَبَ مِنْهُ وَ يُتَوَضَّأَ مِنْهُ»[3].

اسحاق بن عمار از قول امام صادق (ع) نقل کرده است که امام باقر (ع) پیوسته می‎فرمود که اگر موش از ظرفی آب بخورد، نوشیدن و وضو گرفتن از آن آب اشکالی ندارد.

نسبت به دلالت دو روایت مذکور گفته شده است که در رابطه با موش و گربه علم وجود دارد به اینکه این حیوانات با نجاست سر و کار دارند و معمولاً أکل میته و مایعات نجس شرب می‎کنند. بنابراین، در حالی که علم به این مسأله وجود دارد، باز در روایات به طهارت آنها حکم شده است که این امر حاکی از طهارت بدن حیوانات در صورت زایل شدن عین نجاست است.

دسته دوم: روایاتی که دلالت دارند بر اینکه اگر موش از روغن یا آب بیرون آمد، به طهارت آن روغن یا آب حکم می‎شود.

روایت اول: عَنْ هَارُونَ بْنِ حَمْزَةَ الْغَنَوِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْفَأْرَةِ وَ الْعَقْرَبِ وَ أَشْبَاهِ ذَلِكَ يَقَعُ فِي الْمَاءِ فَيَخْرُجُ حَيّاً هَلْ يُشْرَبُ مِنْ ذَلِكَ الْمَاءِ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؛ قَالَ (ع): «يُسْكَبُ مِنْهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ قَلِيلُهُ وَ كَثِيرُهُ بِمَنْزِلَةٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ يُشْرَبُ مِنْهُ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ»[4].

هارون بن حمزه گفته است که از امام صادق (ع) درباره موش و عقربی که در ظرف آب می‎افتد و از آن زنده خارج می‎شود، سؤال کردم که آیا می‎توان از آن آب خورد یا با آن آب وضو گرفت؟ حضرت (ع) فرمود که سه مرتبه از این آب بیرون ریخته می‎شود [این امر از باب وجوب نیست] و تفاوتی ندارد که آب چه مقدار باشد، سپس می‎توان از آن خورد و وضو گرفت.

روایت دوم: عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) فِي حَدِيثٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ فَأْرَةٍ وَقَعَتْ فِي حُبِّ دُهْنٍ وَ أُخْرِجَتْ قَبْلَ أَنْ تَمُوتَ أَ يَبِيعُهُ مِنْ مُسْلِمٍ؛ قَالَ (ع): «نَعَمْ وَ يَدَّهِنُ مِنْهُ»[5].

علی بن جعفر گفته است که از امام کاظم (ع) درباره موشی که در ظرف روغن افتاده است سؤال کردم که اگر موش در ظرف روغن بیفتد و قبل از اینکه بمیرد، خارج گردد آیا می‎توان این روغن را به مسلمانان فروخت؟ حضرت (ع) در پاسخ فرمود که بله می‎توان آن برای روغن کاری و چرب کردن استفاده کرد.

دسته سوم: روایاتی که دلالت دارد بر اینکه اگر پرندگان از ظرفی آب بنوشند، به طهارت آن آب حکم می‎شود.

عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنْ مَاءٍ شَرِبَ مِنْهُ بَازٌ أَوْ صَقْرٌ أَوْ عُقَابٌ؛ فَقَالَ (ع): «كُلُّ شَيْ‏ءٍ مِنَ الطَّيْرِ يُتَوَضَّأُ مِمَّا يَشْرَبُ مِنْهُ إِلَّا أَنْ تَرَى فِي مِنْقَارِهِ دَماً فَإِنْ رَأَيْتَ فِي مِنْقَارِهِ دَماً فَلَا تَوَضَّأْ مِنْهُ وَ لَا تَشْرَبْ»[6].

عمار بن موسی گفته است که از امام صادق (ع) درباره آبی که باز، شاهین یا عقاب از آن نوشیده است سؤال شد، حضرت (ع) فرمود که وضو گرفتن با آبی که این پرندگان از آن شرب کرده‎اند اشکالی ندارد مگر اینکه در منقارشان خون ببینی که اگر خون دیدی نباید وضو بگیری و نباید از آن آب بنوشی.

تقریب استدلال به روایت مذکور به این نحو است که هرچند علم وجود دارد که منقار پرندگانی مانند عقاب و باز، آلوده به نجاست است [خوراک این پرندگان معمولاً گوشت حیوانات و خون است] ولی در عین حال در صورت عدم مشاهده خون در منقار این پرندگان، به طهارت منقارشان حکم شده است در حالی که در روایت مذکور زمینه برای استصحاب نیز وجود دارد [چون نسبت به اینکه منقار قبلاً نجس بوده است علم هست] اما امام صادق (ع) به طهارت حکم کرده است نه اینکه نجاست را استصحاب کند و این نشان دهنده این است که با زایل شدن عین نجاست، به طهارت بدن حیوان حکم می‎شود.

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص144.

[2]. شیخ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الأسآر، باب 2، ص227، ح1.

[3]. همان، باب 9، ص239، ح2.

[4]. همان، ص240، ح4.

[5]. همان، ص 238، ح1.

[6]. همان، باب 4، ص230، ح2.