فصلٌ فی المطهّرات 95/02/11

چاپ

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                        تاریخ: 11  اردیبهشت 1395

موضوع جزئی: الحادی عشر من المطهرات: «استبراء الحيوان الجلّال»                             مصادف با: 22 رجب  1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                             جلسه: 69

                                       

    «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مرحوم سید (ره) در ادامه یازدهمین مورد از مطهرات [استبراء حیوان نجاست‎خوار] فرموده است: «و المراد من الاستبراء منعه من ذلك و اغتذاؤه بالعلف الطاهر حتى يزول عنه اسم الجلل و الأحوط مع زوال الاسم مضي المدة المنصوصة في كل حيوان بهذا التفصيل في الإبل إلى أربعين يوما و في البقر إلى ثلاثين و في الغنم إلى عشرة أيام و في البطة إلى خمسة أو سبعة و في الدجاجة إلى ثلاثة أيام و في غيرها يكفي زوال الاسم‌«[1].

مرحوم سید (ره) در رابطه با کیفیت استبراء حیوان نجاست‎خوار نوشته است که مقصود از استبراء این است که حیوان از خوردن عذره انسان منع شود و با علوفه طاهر تغذیه شود تا اینکه عنوان «جلل» از آن حیوان زایل شود [به آن حیوان، «جلّال» نگویند]. ایشان در ادامه نوشته است که احتیاط [مستحب] در این است که علاوه بر زوال عنوان «جلل» به وسیله تغذیه حیوان مورد نظر با علوفه طاهر، لازم است که آن مدتی که در رابطه با هر حیوان در روایات به آن تصریح شده است بگذرد تا عنوان «جلل» برطرف گردد؛ با این تفصیل که شتر باید به مدت چهل روز، گاو سی روز، گوسفند ده روز، مرغابی پنج یا هفت روز، مرغ سه روز و غیر اینها از حیوانات دیگر به مقداری که عنوان «جلل» برطرف شود باید از علوفه پاک تغذیه کنند، یعنی نسبت به حیوانات دیگر که در روایات به نام آنها اشاره نشده است صرف زوال عنوان «جلل» به وسیله تغذیه از علوفه پاک، کافی است.

اقوال در رابطه با حصول استبراء

قول اول: قول مرحوم سید (ره)

مرحوم سید (ره) صرف زوال عنوان «جلل» را برای حصول استبراء و حکم به حلیت گوشت و طهارت بول و عذره حیوان جلّال کافی دانسته است.

دلیل حلیت [گوشت] و طهارت [بول و عذره] حیوانِ جلّال به وسیله استبراء

با توجه به اینکه حکم، حدوثاً و بقائاً تابعِ موضوع است لذا با تغییر موضوع، حکم نیز تغییر می‎کند؛ به تعبیر روشن‎تر چون در مانحن‎فیه، حیوانِ جلّال به مدت معینی از علوفه طاهر تغذیه می‎کند، موضوع [جلل] تغییر می‎کند و عنوان «جلّال» از حیوان برداشته می‎شود لذا حکم [نجاست] نیز تغییر می‎کند و به حلیت گوشت و طهارت بول و مدفوع حیوان مذکور حکم می‎گردد.

گفته نشود که با تمسک به استصحاب حرمت و نجاست به حرمت گوشت و نجاست بول و عذره حیوان مذکور [که با تغذیه از علوفه طاهر، استبراء شده است] حکم می‎شود و حرمت و نجاست کماکان به حال خود باقی است، زیرا استصحاب مربوط به مواردی است که در بقای موضوع شک باشد؛ در حالی که در مانحن‎فیه نسبت به ارتفاع و از بین رفتن موضوع [جلل]، علم است لذا جایی برای جریان استصحاب باقی نمی‎ماند. همچنین عموماتی وجود دارد که بر حلیت گوشت حیوانات مأکول‎اللحم و طهارت بول و عذره این حیوانات دلالت دارند و آنچه که باعث حرمت گوشت این حیوانات شده است «جلّال» بودن حیوانات حلال‎گوشت است بنابراین، با برطرف شدن عنوان «جَلل» مجدداً به اصالة الحلیة تمسک می‎شود و به حلیت گوشت این حیوانات و طهارت بول و مدفوعشان حکم می‎گردد.

سؤال

سؤالی که به ذهن متبادر می‎شود این است که چرا مرحوم سید (ره) نسبت به روایاتی که در مقام تحدید و تعیین مدت برای استبراء (تغذیه با علوفه طاهر) می‎باشند ترتیب اثر جدی نداده است و فقط فرموده است که احتیاط مستحب [احتیاط بعد از فتوا، احتیاط مستحب است] این است که مدتی که در روایات به آن تصریح شده است رعایت گردد لکن ملاک اصلی برای صدق استبراء همان زوال عنوان «جَلل» است.

پاسخ

اولاً: روایاتی که در این زمینه وارد شده است همه حیوانات حلال‎گوشت را در بر نمی‎گیرد بلکه تنها به تعدادی از حیوانات حلال گوشت اشاره کرده است. بنابراین دلیل أخص از مدعاست زیرا مدعا، حصول حلیت گوشت و حصول طهارت بول و عذره همه حیوانات جلّال [حیوانات حلال‎گوشتی که از عذره انسان تغذیه کرده‎اند]، بعد از استبراء است لکن روایات فقط به تعداد معدودی از حیوانات اشاره کرده است؛

ثانیاً: بین روایاتی که در این رابطه وارد شده است نیز اختلاف وجود دارد [ که در جلسات آینده به روایات و اختلاف بین آنها اشاره خواهد شد]. بنابراین، ذکر مدت زمان معین [در روایات] ممکن است از باب امر غالبی باشد؛ به تعبیر روشن‎تر چون معمولاً بعد از این مدت، عنوان «جلل» از بین می‎رود لذا تعیین این مدت زمان خاص، از باب یک امر الزامی نیست بلکه می‎تواند به عنوان نشانه و اماره‎ای نسبت به زوال عنوان «جلل» باشد. در نتیجه اصل در حصول حلیت و طهارت، زوال عنوان «جلل» است و فرقی نمی‎کند که این زوال جلل در زمان مورد اشاره در روایات، حاصل شود یا در زمانی کمتر از آن و یا در زمان بیشتر از آنچه در روایات اشاره شده است حاصل شود. بنابراین ملاک در حصول استبراء، همان زوال عنوان «جَلل» است.

قول دوم: قول شهید (ره)

شهید (ره) و برخی دیگر از بزرگان، بین زوال اسم «جلل» و مدت منصوصه، اکثر الأمرین را ملاک قرار داده‎اند؛ به عنوان مثال اگر زوال اسم «جلل» در مدت سی روز حاصل شود ولی مدتی که در روایات ذکر شده است، چهل روز باشد، باید بر اساس مدت زمانی که در روایت، آمده است [یعنی چهل روز] عمل شود. همچنین اگر زوال اسم «جلل» در مدت پنجاه روز حاصل شود ولی مدتی که در روایات ذکر شده چهل روز باشد، باید بر اساس مدت زمان زوال اسم «جلل» [یعنی پنجاه روز] عمل گردد.

شهید (ره) در بیان دلیل کلام خود فرموده است که روایات وارد شده در این زمینه ضعیفند لذا نمی‎توان بر اساس این روایات عمل کرد، به علاوه اینکه احتیاط در این است که به مقدار بیشتر عمل گردد زیرا احتیاط سبیل نجات است.

اشکال بر کلام شهید (ره)

اولاً: بر فرض که روایات سنداً ضعیف باشند لکن عمل مشهور جابر ضعف سند است؛

ثانیاً: بر فرض که عمل مشهور را جابر ضعف سند ندانیم و روایات، کماکان بر ضعف خود باقی باشند باید به قاعده رجوع شود و نه احتیاط و در مانحن‎فیه قاعده این است که امر حلیت و حرمت دایر مدار صدق «جلل» و «عدم جلل» است لذا اگر اسم «جلل» از بین برود، به حلیت گوشت حیوان، حکم می‎شود اما گر اسم «جلل» همچنان باقی باشد، به حرمت گوشتش حکم می‎شود.

قول سوم: صاحب جواهر (ره)

صاحب جواهر (ره) مدت منصوصه را ملاک عمل قرار داده‎ است. البته ایشان در ادامه به این نکته نیز اشاره کرده است که اگر بعد از مدت منصوصه همچنان آثار «جلّال» در حیوان قابل مشاهده باشد، باید از حیوان پرهیز شود تا اینکه اسم «جلل» زوال پیدا کند و از بین برود.

صاحب جواهر (ره) در مقام بیان دلیل کلام خود فرموده است که نصوص مقدره انصراف دارد به جایی که عادتاً زوال اسم «جلل» حاصل می‎شود نه در مواردی که خارجاً علم به بقای «جلل» وجود دارد بنابراین، اگر بعد از مدت منصوصه عنوان «جلل» همچنان باقی باشد باید استبراء ادامه پیدا کند تا زوال عنوان «جلل» حاصل شود.

بحث جلسه آینده: آیت الله حکیم (ره) به کلام صاحب جواهر (ره) اشکالی ایراد کرده است که ان‎شاءالله در جلسه آینده ذکر خواهد شد.

«الحمد لله رب العالمین»



[1]. سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص146.