فصلٌ فی المطهّرات 95/02/28

چاپ

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                        تاریخ: 28  اردیبهشت 1395

موضوع جزئی: مستثنیات از مطهِّرات                                                                    مصادف با: 10 شعبان  1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                             جلسه: 78

                                        

    «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته

بحث در مسأله 388 بود، عرض شد که مرحوم سید (ره) در این مسأله هفت مورد را از دایره مطهِّرات خارج کرده است که دو مورد از موارد هفت‎گانه مذکور بررسی شد.

بررسی مورد سوم (عدم تطهیر خون به وسیله آب دهان)

سومین موردی که مرحوم سید (ره) آن را از دایره مطهِّرات خارج کرده است، برطرف کردن خون به وسیله آب دهان است.

عده‎ای به مرحوم سید مرتضی (ره) نسبت داده‎اند که ایشان قائل به مطهِّریت زائل شدن خون به وسیله آب دهان شده است. عمده دلیلی که در این زمینه اقامه شده، تمسک به دو روایت ذیل است؛

روایت اول: عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ (ع)؛ قَالَ (ع): «لَا بَأْسَ أَنْ يُغْسَلَ الدَّمُ بِالْبُصَاقِ»[1].

روایت دوم: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ؛ قَالَ رُوِيَ «أَنَّهُ لَا يُغْسَلُ بِالرِّيقِ شَيْ‏ءٌ إِلَّا الدَّمُ»[2]؛ محمد بن یعقوب گفته است که روایت شده است که به وسیله آب دهان چیزی به جز خون شسته نمی‎شود.

اشکالات وارده بر دو روایت مذکور

1- این دو روایت با روایات کثیره و متظافره‎ای که غَسل با آب را جایز می‎دانند، در تعارض است و فقها نیز در مقام فتوا، از این دو روایت اعراض کرده‎اند و سید مرتضی (ره) نیز صراحتاً قائل به مطهِّریت زوال خون به وسیله آب دهان نشده است بلکه فرموده است که مطلق نجاست را می‎توان به وسیله آب مضاف زایل کرد، لکن عده‎ای از اطلاق کلام سید مرتضی (ره) برداشت کرده‎اند که فتوای سید مرتضی (ره) این است که زوال خون به وسیله آب دهان، موجب طهارت است [ این عده گفته‎اند که آب دهان نیز از مصادیق آب مضاف محسوب می‎شود لذا اگر خون به وسیله آب دهان زایل شود، می‎توان به طهارت حکم کرد بنابراین، چون مرحوم سید مرتضی (ره) به صراحت چنین فتوایی را صادر نکرده است، این امکان وجود دارد که شاید مقصود مرحوم سید مرتضی (ره) این نباشد که با زایل شدن خون به وسیله آب دهان، می‎توان به طهارت حکم کرد]. به علاوه بر فرض که مقصود سید مرتضی (ره) این باشد که با زوال خون به وسیله آب دهان، طهارت حاصل می‎شود و اشکالی نیز متوجه دو روایت مذکور نباشد و کسی بخواهد بر اساس این روایات فتوا دهد فقط خونی را که دخل دهان است شامل می‎شود، یعنی خون داخل دهان به وسیله آب دهان پاک می‎شود و نیازی به شستن ندارد [زیرا خون موجود در باطن دهان نجس نیست] نه اینکه خونی که خارج از دهان است نیز به وسیله آب دهان قابل تطهیر باشد.

2- ممکن است گفته شود که این دو روایت در مقام تقیه بیان شده‎اند زیرا ابوحنیفه از کسانی است که شستن و تطهیر خونِ متنجس به وسیله آب دهان را جایز دانسته است.

بررسی مورد چهارم (عدم مطهِّر بودن غلیانِ خونی که در دیگ آبگوشت افتاده است)

چهارمین موردی که مرحوم سید (ره) آن را از دایره مطهرات خارج کرده است، غلیان خون در دیگ آبگوشت است.

عمده دلیلی که قائلین به مطهِّریت غلیان خون در دیگ آبگوشت به آن تمسک کرده‎اند، روایات است که از جمله می‎توان به روایات ذیل اشاره کرد؛

روایت اول: عَنْ سَعِيدٍ الْأَعْرَجِ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ قِدْرٍ فِيهَا جَزُورٌ وَقَعَ فِيهَا قَدْرُ أُوقِيَّةٍ مِنْ دَمٍ أَ يُؤْكَلُ؛ قَالَ (ع): «نَعَمْ فَإِنَّ النَّارَ تَأْكُلُ الدَّمَ»[3]؛ سعید اعرج گفته است که از امام صادق (ع) درباره دیگی که در آن جَزور [گوشت شتر] وجود دارد سؤال کردم که اگر یک اوقیه [دوازده درهم یا 28 گرم] خون در آن بیفتد، آیا می‎توان از آن جَزور خورد؟ حضرت (ع) در پاسخ فرمود: بله زیرا آتش خون را می‎خورد.

روایت دوم: عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قِدْرٍ فِيهَا أَلْفُ رِطْلِ مَاءٍ فَطُبِخَ فِيهَا لَحْمٌ وَقَعَ فِيهَا أُوقِيَّةُ دَمٍ هَلْ يَصْلُحُ أَكْلُهُ؛ فَقَالَ (ع): «إِذَا طُبِخَ فَكُلْ فَلَا بَأْس»[4]؛ علی بن جعفر گفته است که از برادرم موسی بن جعفر (ع) درباره دیگی که در آن هزار رطل آب وجود دارد و گوشت در آن پخته می‎شود سؤال کردم که اگر یک اوقیه خون در آن بیفتد، آیا می‎توان از آن خورد؟ حضرت (ع) فرمود: اگر پخته شد اشکالی ندارد.

روایت سوم: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) عَنْ قَطْرَةِ خَمْرٍ أَوْ نَبِيذٍ مُسْكِرٍ قَطَرَتْ فِي قِدْرٍ فِيهَا لَحْمٌ كَثِيرٌ وَ مَرَقٌ؛ قَالَ (ع): «يُهْرِقُ الْمَرَقَ أَوْ يُطْعِمُهُ أَهْلَ الذِّمَّةِ أَوِ الْكِلَابَ وَ اللَّحْمَ فَاغْسِلْهُ وَ كُلْهُ»؛ قُلْتُ: فَإِنْ قَطَرَ فِيهَا الدَّمُ؛ قَالَ (ع): «الدَّمُ تَأْكُلُهُ النَّارُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»[5]؛ زکریا بن آدم (ع) گفته است که از امام صادق (ع) درباره قطره خمر یا نبیذ مسکر که در دیگ آبگوشت افتاده است، سؤال کردم، حضرت (ع) فرمود: آبگوشت‎ها دور ریخته می‎شود یا به اهل ذمه یا سگ‎ها داده می‎شود، اما گوشت‎ها را بشویید و بخورید، راوی گفته است که مجدداً از حضرت (ع) سؤال کردم که اگر خون در داخل دیگ بیفتد چه حکمی دارد؟ حضرت (ع) فرمود: آتش، خون را از بین می‎برد إن‎شاءالله.

اشکالات روایت اول و دوم

اولاً: سند این دو روایت تمام نیست و سنداً ضعیفند.

ثانیاً: این دو روایت در مقام بیان طهارت یا نجاست نیستند بلکه ناظر بر حلیت و حرمت دم می‎باشند و این در حالی است که مسأله حلیت و حرمت با مسأله طهارت و نجاست تفاوت دارد؛ به عنوان مثال ممکن است خوردن یک شیء، حرام باشد ولی آن شیء طاهر باشد [مانند ماهی حرام گوشت].

ثالثاً: به علاوه بر فرض که این دو روایت به جنبه طهارت و نجاست دم نیز اشاره داشته باشند لکن با روایاتی که بر عدم جواز وضو با آبی که قطره‎ای خون در آن افتاده است دلالت دارند، تعارض دارند. دلیل این امر نیز این است که روایات وارد شده در زمینه عدم جواز وضو با آبی که قطره‎ای خون در آن افتاده است، مطلق است و تفاوتی ندارد که آب غلیان پیدا کند یا غلیان پیدا نکند که از آن جمله می‎توان به روایت ذیل اشاره کرد؛

عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (عأَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ رَجُلٍ رَعَفَ وَ هُوَ يَتَوَضَّأُ فَتَقْطُرُ قَطْرَةٌ فِي إِنَائِهِ هَلْ يَصْلُحُ الْوُضُوءُ مِنْهُ؛قَالَ (ع):«لَا»[6].

علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) درباره شخصی که خون دماغ شده است و در حین وضو قطره‎ای خون در داخل ظرف آبش افتاده است، سؤال کرد که آیا می‎تواند با این آب وضو بگیرد؟ حضرت (ع) فرمود: خیر.

بنابراین اگر روایات اول و دوم با روایات وارده در زمینه عدم جواز وضو با آبی که قطره‎ خون در آن افتاده، تعارض کنند و سند این روایات نیز مشکلی نداشته باشد، این دو دسته از روایت تساقط می‎کنند و به استصحاب رجوع می‎شود و مقتضای استصحاب این است که به نجاست حکم می‎شود [البته این در فرضی است که استصحاب در باب احکام را جایز بدانیم چون بعضی مثل مرحوم آیت الله خویی (ره) رجوع به استصحاب در باب احکام را جایز نمی‎دانند].

اشکالات روایت سوم

اولاً: سند روایت مذکور تمام نیست و سندش ضعیف است زیرا شخصی به نام حسین بن مبارک در سلسله سند روایت وجود دارد که ضعیف است.

ثانیاً: پاسخ امام (ع) که فرموده است: «الدَّمُ تَأْكُلُهُ النَّارُ» با سؤال از أکل دم و حلیت و حرمت تناسب دارد نه طهارت و نجاست خون؛ به تعبیر دیگر امام (ع) از باب طهارت و نجاست آبگوشت پاسخ نداده است زیرا اگر سؤال از نجاست و طهارت بود، لازم بود که حضرت (ع) بفرماید «نار»، جنبه مطهِّریت دارد بنابراین، چون پاسخ امام (ع) متناسب با حلیت و حرمت است باید خون ریخته شده در آبگوشت را بر خون طاهر حمل کنیم ولی در عین حال که طاهر است، به حرمت أکل آن حکم می‎شود، اما بعد از اینکه در آبگوشت مستهلک شد و از بین رفت، خوردن آن مانعی ندارد.

«الحمد لله رب العالمین»



[1]. شیخ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الماء المضاف، باب 4، ص205، ح2.

[2]. همان، ح3.

[3]. همان، ج24، کتاب الأطعمة و الأشربة، ابواب الأطعمة المحرمة، باب 44، ص196، ح2.

[4]. همان، ص197، ح3.

[5]. همان، ج25، کتاب الأطعمة و الأشربة، ابواب الأشربة المحرمة، باب 26، ص358، ح1.

[6]. همان، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الماء المطلق، باب13، ص 169، ح1.