فصلٌ فی أحکام التخلی 95/10/11

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی أحکام التخلی                                                                           تاریخ: 11 دی 1395

موضوع جزئی: وجوب ستر عورت- رو به قبله و پشت به قبله نبودن هنگام تخلّی           مصادف با: 1 ربیع‎الثانی 1438

سال تحصیلی: 96- 95                                                                                                  جلسه: 41

                                                                                              

       «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسأله 433: «لو اضطرّ إلى النظر إلى عورة الغير، كما في مقام المعالجة، فالأحوط أن يكون في المرآة المقابلة لها إن اندفع الاضطرار بذلك و إلّا فلا بأس»[1].

به نظر مرحوم سید (ره)، اگر انسان اضطرار پیدا کرد که به عورت دیگری نگاه کند، مثل نگاه کردن برای معالجه [، مثلاً زنی برای معالجه به پزشک مراجعه کند و پزشک به قصد معالجه ناچار باشد که به عورت آن زن نگاه کند]، اگر اضطرار با قرار دادن آینه در مقابل عورت و نگاه کردن به آینه [نه به خود عورت] برطرف می‎شود، احتیاط واجب این است که این کار را بکند، یعنی در آینه به عورت نگاه کند و شخص را درمان کند، ولی اگر مضطر به نگاه کردن به خود عورت باشد و با نگاه کردن از طریق آینه معالجه ممکن نباشد، نگاه کردن به عورت اشکالی ندارد.

مرحوم امام خمینی (ره) نیز در تحریرالوسیله دقیقاً نظر مرحوم سید (ره) را مطرح کرده است و فرموده است: «لو اضطر الى النظر إلى عورة الغير، كما في مقام العلاج، ‌فالأحوط أن ينظر إليها في المرآة المقابلة لها إن اندفع الاضطرار بذلك و إلا فلا بأس»[2].

مرحوم آیت الله حکیم (ره) و مرحوم آیت الله خویی (ره) در دلیل مسأله مذکور گفته‎اند که در این مورد، در حقیقت یک نوع تزاحمی وجود دارد، یعنی اگر نگاه کردن به خود عورت حرام باشد و نگاه کردن به عورت در آینه نیز حرام باشد و امر بین اهمیت حرمت نگاه کردن به عورت در آینه و حرمت نگاه کردن به خود عورت دایر باشد، در این صورت، نگاه کردن به عورت در آینه برای مکلّف متعیّن می‎شود. آیت الله حکیم (ره) فرموده است که احتمال دارد که حرمت نگاه کردن به خود عورت اهمیتش بیشتر از حرمت نگاه کردن به عورت در آینه باشد، یعنی نگاه کردن به عورت بدون آینه و نگاه کردن به عورت در آینه، هر دو حرام است، لکن حرمت نگاه کردن به خود عورت به طور مستقیم از نظر شارع مهمتر است. بنابراین، چون حرمت نگاه کردن به خود عورت از اهمیت بیشتری برخوردار است، به مهم که نگاه به عورت در آینه باشد، رجوع می‎شود و أهم [نگاه به خود عورت مباشرتاً] رها می‎شود. پس مرحوم آیت الله حکیم (ره) در حقیقیت بین نگاه کردن به خود عورت مباشرتاً و نگاه کردن به عورت در آینه، یک نوع تزاحم درست کرده است که أهم [نگاه کردن به خود عورت] ترک و مهم [نگاه کردن به عورت در آینه] انجام می‎شود، مثل تزاحمی که بین دو واجب که یکی أهم (نجات مسلمان) و دیگری مهم است (نجات کافر) وجود دارد که أهم، ترجیح داده می‎شود و نجات مسلمان مقدم می‎شود.

کلام مرحوم سید (ره) در فرضی است که نگاه کردن به عورت از طریق آینه نیز حرام باشد، اما اگر گفته شود که نگاه کردن به عورت در آینه یا هر جسم شفاف دیگری، مثل آب، حرام نیست، در این صورت تزاحمی بین دو امر حرام که یکی أهم [نگاه کردن به خود عورت] و دیگری مهم [نگاه کردن به عورت در آینه] باشد، نیست، بلکه امر بین امر حرام [نگاه کردن به خود عورت مباشرتاً] و امر مباح [نگاه کردن به عورت در آینه] دایر است که در این صورت امر مباح، یعنی نگاه کردن به عورت در آینه بر مکلّف متعیّن می‎شود.

به علاوه روایاتی وجود دارند که مسأله نگاه کردن به عورت در آینه را مطرح کرده‎اند که روایت ذیل از آن جمله است:

عَنْ مُوسَى بْنِ مُحَمَّدٍ أَخِي أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ (ع)؛ أَنَّ يَحْيَى بْنَ أَكْثَمَ سَأَلَهُ فِي الْمَسَائِلِ الَّتِي سَأَلَهُ عَنْهَا؛ أَخْبِرْنِي عَنِ الْخُنْثَى... «وَ يَنْظُرُ قَوْمٌ عُدُولٌ يَأْخُذُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ مِرْآةً وَ تَقُومُ الْخُنْثَى خَلْفَهُمْ عُرْيَانَةً فَيَنْظُرُونَ فِي الْمَرَايَا فَيَرَوْنَ شَبَحاً فَيَحْكُمُونَ عَلَيْهِ»[3].

روایت مذکور در رابطه با اختبار از جنسیت خنثی [مذکر یا مؤنث بودن خنثی] است که امام هادی (ع) فرموده است که خنثی پشت سر عدول میایستد و عدول جلو او قرار می‎گیرند و هر کدام آینه‎ای را جلو خود قرار می‎دهند و در آینه عورت خنثی را مشاهده می‎کنند و به رجولیت یا انوثیت او حکم می‎کنند.

بنابراین، در باب اختبار از جنسیت خنثی، نگاه کردن به عورت در آینه مطرح شده است و نگاه کردن به خود عورت مطرح نشده است لذا در مانحن‎فیه نیز به منظور معالجه و درمان و از روی اضطرار، جایز است که در آینه به عورت نگاه شود.

مسأله 434: «يحرم في حال التخلّي استقبال القبلة و استدبارها بمقاديم بدنه و إن أمال عورتَه إلى غيرهما و الأحوط ترك الاستقبال و الاستدبار بعورته فقط و إن لم يكن مقاديم بدنه إليهما و لا فرق في الحرمة بين الأبنية و الصحاري و القول بعدم الحرمة في الأوّل ضعيف و القبلة المنسوخة كبيت المقدس لا يلحقها الحكم و الأقوى عدم حرمتهما في حال الاستبراء و الاستنجاء و إن كان الترك أحوط، و لو اضطرّ إلى أحد الأمرين تخيّر و إن كان الأحوط الاستدبار و لو دار أمره بين أحدهما و ترك الستر مع وجود الناظر وجب الستر، و لو اشتبهت القبلة لا يبعد العمل بالظنّ»[4].

به نظر مرحوم سید (ره) تخلّی کردن در حالی که مقادیم بدن انسان [سینه، شکم و زانوان] رو به قبله یا پشت به قبله باشد، حرام است؛ هرچند که شخص عورتش را به غیر مقابل یا مخالف قبله کج کند و احتیاط مستحب این است که انسان هنگام تخلّی از اینکه عورتش رو به قبله یا پشت به قبله باشد اجتناب کند؛ هرچند که مقادیم بدنش رو به قبله یا پشت به قبله باشد.

صاحب حدائق (ره)، آیت الله حکیم (ره)، آیت الله فاضل لنکرانی (ره) و بعضی از بزرگان دیگر گفته‎اند که حرمت تخلّی کردن در حالی که بدن رو به قبله یا پشت به قبله باشد مشهور بین اصحاب است.

آیت الله فاضل لنکرانی (ره) فرموده است: «يحرم في حال التخلّي الاستدبار و الاستقبال في الجملة، كما هو المشهور بين أصحابنا الإمامية، بل المتسالم عليه عندهم و لم ينقل الخلاف فيه إلّا عن جماعة من متأخّري المتأخّرين كصاحب المدارك (قدس سره) حيث ذهب إلى كراهتهما»[5].

آیت الله حکیم (ره) فرموده است: « كما هو المشهور، كما عن جماعة، بل الظاهر من المذهب، كما عن السرائر، بل هو إجماع، كما عن الخلاف و الغنية»[6].

بنابراین، حرمت تخلّی در حالی که شخص رو به قبله یا پشت به قبله باشد، امری مشهور و اجماعی است و ظاهر مذهب نیز حاکی از حرمت است مگر جماعتی مثل صاحب مدارک (ره) که قائل به کراهت شده‌اند.

به علاوه، روایاتی وجود دارد که بر حرمت تخلّی رو به قبله و پشت به قبله دلالت دارند که روایات ذیل از آن جمله‎اند:

روایت اول: عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْهَاشِمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ (ع)؛ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ (ص): «إِذَا دَخَلْتَ الْمَخْرَجَ فَلَا تَسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ لَا تَسْتَدْبِرْهَا وَ لَكِنْ شَرِّقُوا أَوْ غَرِّبُوا»[7].

رسول اکرم (ص) در روایت مذکور، فرموده است که زمانی که به محل تخلّی داخل شدی و خواستی تخلّی کنی، رو به قبله و پشت به قبله نباش، بلکه به سمت شرق یا غرب تخلّی کن.

روایت دوم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ؛ قَالَ: سُئِلَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) مَا حَدُّ الْغَائِطِ؟ قَالَ: «لَا تَسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ لَا تَسْتَدْبِرْهَا وَ لَا تَسْتَقْبِلِ الرِّيحَ وَ لَا تَسْتَدْبِرْهَا»[8].

در روایت مرفوعه مذکور از امام کاظم (ع) یا امام رضا (ع) از مرز جایی که انسان می‎خواهد در آنجا تخلّی کند، سؤال شده است و حضرت (ع) فرموده است که انسان رو به قبله و پشت به قبله تخلّی نکند و همچنین، رو به باد و پشت به باد نیز تخلّی نکند.

روایت سوم: قَالَ: وَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَنِ اسْتِقْبَالِ الْقِبْلَةِ بِبَوْلٍ أَوْ غَائِطٍ[9].

پیامبر (ص) در روایت مرسله مذکور [که صدوق نقل کرده است]، از بول یا غائط کردن، در حالی که شخص رو به قبله باشد، نهی کرده است.

روایت چهارم: عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ أَوْ غَيْرِهِ رَفَعَهُ؛ قَالَ: سُئِلَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع)؛‌ مَا حَدُّ الْغَائِطِ؟ قَالَ: «لَا تَسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ لَا تَسْتَدْبِرْهَا وَ لَا تَسْتَقْبِلِ الرِّيحَ وَ لَا تَسْتَدْبِرْهَا»[10].

در روایت مرفوعه مذکور نیز درباره مرز تخلّی از امام حسن مجتبی (ع) سؤال شده است و حضرت (ع) فرموده است که مکلف هنگام تخلّی، رو به قبله و پشت به قبله نباشد و همچنین، رو به باد و پشت به باد نباشد.

روایت پنجم: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ رَفَعَهُ؛ قَالَ: خَرَجَ أَبُو حَنِيفَةَ مِنْ عِنْدِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) قَائِمٌ وَ هُوَ غُلَامٌ؛ فَقَالَ لَهُ أَبُو حَنِيفَةَ: يَا غُلَامُ أَيْنَ يَضَعُ الْغَرِيبُ بِبَلَدِكُمْ؟ فَقَالَ: «اجْتَنِبْ أَفْنِيَةَ الْمَسَاجِدِ وَ شُطُوطَ الْأَنْهَارِ وَ مَسَاقِطَ الثِّمَارِ وَ مَنَازِلَ النُّزَّالِ وَ لَا تَسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِغَائِطٍ وَ لَا بَوْلٍ وَ ارْفَعْ ثَوْبَكَ وَ ضَعْ حَيْثُ شِئْتَ»[11].

در روایت مرفوعه مذکور، این‎گونه آمده است که ابوحنیفه از نزد امام صادق (ع) خارج شد؛ در حالی که امام کاظم (ع) که نوجوان بود، ایستاده بود. ابوحنیفه از امام کاظم (ع) سؤال کرد که کسی که غریب است و به شهر شما وارد می‎شود، برای تخلّی به کجا برود؟ امام کاظم (ع) فرمود که از تخلّی درب مسجد پرهیز کن، همچنین از تخلّی در نهرها و رودخانه‎ها و جاهایی که میوه از درخت در آنجا می‎ریزد، اجتناب کن، همچنین از تخلّی در جاهایی که مردم برای استراحت در آنجا فرود می‎آیند، اجتناب کن و رو به قبله بول و غائط نکن و هنگام تخلّی دامن پیراهن خود را بالا بکش و هر جا می‎خواهی برو.

بحث جلسه آینده: انشاءالله، اشکالات وارد شده بر روایات مذکور، در جلسه آینده ذکر خواهد شد.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص167.

[2]. امام خمینی (ره)، تحریرالوسیلة، ج1، ص18.

[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج26، کتاب الفرائض و المواریث، ابواب میراث الخنثی و ما أشبهه، باب3، ص290، ح1.

[4]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص167.

[5]. محمد، فاضل موحدى‌ لنكرانى، تفصيل الشريعة في شرح تحرير الوسيلة، أحكام التخلي‌، ص19.  

[6]. سيد محسن، طباطبايی حكيم، مستمسك العروة الوثقى‌، ج2، ص194.

[7]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب أحکام الخلوة، باب2، ص302، ح5.

[8]. همان، ص301، ح2.  

[9]. همان، ص302، ح4.

[10]. همان، ح6.

[11]. همان، ص301، ح1.

Please publish modules in offcanvas position.