درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصلٌ في موجبات الوضوء و نواقضه تاریخ: 12 اردیبهشت 1396 موضوع جزئی: السادس: الاستحاضة القليلة مصادف با: 5 شعبان 1438 سال تحصیلی: 96- 95 جلسه:83 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
السادس: الاستحاضة القليلة
«السادس: الاستحاضة القليلة، بل الكثيرة و المتوسطة و إن أوجبتا الغسل أيضاً و أمّا الجنابة فهي تنقض الوضوء، لكن توجب الغسل فقط»[1].
ششم: استحاضه قلیله
مرحوم سید (ره) نوشته است که ششمین مورد از نواقض وضو، استحاضه قلیله، بلکه استحاضه کثیره و متوسطه است؛ هرچند که در استحاضه متوسطه و کثیره علاوه بر وضو، غُسل نیز واجب است، اما جنابت، وضو را باطل میکند، لکن فقط موجب غُسل میشود [، یعنی در فرضی که شخص، جنب شود فقط غُسل واجب میشود و وضو لازم نیست].
سؤال: آیا احداث دیگر، مثل نفاس و مس میّت نیز ناقض وضویند یا ناقض وضو نیستند؟
پاسخ: مرحوم سید (ره) فقط به بحث استحاضه اشاره کرده است و به بحث نفاس و مس میّت نپرداخته است، لکن بعضی از بزرگان مثل آیت الله خویی (ره) فرموده است که اگر کسی وضو داشت و حالت نفاس برای او پیش بیاید، دلیلی بر نقض وضو آن شخص نیست و وضویش اشکالی ندارد. همچنین، در رابطه با مس میّت نیز فرموده است که مس میّت، وضو را باطل نمیکند و در دلیلی که بر این مطلب ارائه کرده است، فرموده است که وضو فقط با استحاضه و جنابت باطل میشود و غیر اینها را باطل نمیکند و روایتی نیز وجود ندارد که نفاس و مس میّت ناقض وضو باشند.
مسأله 462: «إذا شك في طروء أحد النواقض بنى على العدم و كذا إذا شك في أنّ الخارج بول أو مذي مثلًا، إلّا أن يكون قبل الاستبراء فيحكم بأنّه بول، فإن كان متوضّئاً انتقض وضوؤه كما مرّ»[2].
به نظر مرحوم سید (ره) اگر شخص در بروز یکی از نواقض ششگانه مذکور [بول، غائط، منی، خواب، هر چیزی که عقل را زایل کند، استحاضه]، شک کند [شک در وجود ناقض]، بر عدم آن بنا میگذارد و همچنین، اگر شک کند که آنچه از او خارج شده است بول است یا مذی است [شک در ناقضیت موجود]، بر عدم خروج بول بنا میگذارد مگر اینکه آن شیء قبل از استبراء خارج شده باشد که در این صورت بر بول بودن آن بنا گذاشته میشود که در این صورت اگر وضو داشته باشد، وضویش نقض میشود.
مسأله مذکور، دو فرع دارد:
فرع اول: صورتی که در بروز یکی از نواقض ششگانه، شک شود [شک در وجود ناقض] که در این صورت بر عدم بروز ناقض بنا گذاشته میشود، همچنین اگر در ناقض بودن مایعی که از انسان خارج شده است، شک شود [، یعنی شک شود که آن مایع، بول بوده است که ناقض است یا مَذی بوده است که ناقض نیست (شک در ناقضیت موجود)] که در این صورت نیز بر عدم ناقض بودن موجود، بنا گذاشته میشود.
فرع دوم: صورتی که در ناقض بودن مایعی که از انسان خارج شده است، شک شود [، یعنی شک شود که آن مایع بول بوده است که ناقض است یا مَذی بوده است که ناقض نیست] ولی این شک قبل از استبراء باشد که در این صورت به ناقض بودن آن حکم میشود [، یعنی به بول بودن آن که ناقض است، حکم میشود].
دلیل حکم مذکور در فرع اول
دلیل حکم به عدم بروز ناقض، استصحاب عدم حدوث ناقض است؛ به این نحو که قبلاً ناقضی نبوده است و اکنون شک شده است که ناقضی حادث شده است یا حادث نشده است که عدم حدوث ناقض جاری میشود.
روایات نیز بر همین مطلب دلالت دارند:
عَنْ زُرَارَةَ؛ قَالَ: قُلْتُ لَهُ: الرَّجُلُ يَنَامُ وَ هُوَ عَلَى وُضُوءٍ؛ أَ تُوجِبُ الْخَفْقَةُ وَ الْخَفْقَتَانِ عَلَيْهِ الْوُضُوءَ؟ فَقَالَ: «يَا زُرَارَةُ قَدْ تَنَامُ الْعَيْنُ وَ لَا يَنَامُ الْقَلْبُ وَ الْأُذُنُ، فَإِذَا نَامَتِ الْعَيْنُ وَ الْأُذُنُ وَ الْقَلْبُ وَجَبَ الْوُضُوءُ»؛ قُلْتُ: فَإِنْ حُرِّكَ إِلَى جَنْبِهِ شَيْءٌ وَ لَمْ يَعْلَمْ بِهِ؛ قَالَ: «لَا حَتَّى يَسْتَيْقِنَ أَنَّهُ قَدْ نَامَ حَتَّى يَجِيءَ مِنْ ذَلِكَ أَمْرٌ بَيِّنٌ وَ إِلَّا فَإِنَّهُ عَلَى يَقِينٍ مِنْ وُضُوئِهِ وَ لَا تَنْقُضِ الْيَقِينَ أَبَداً بِالشَّكِّ وَ إِنَّمَا تَنْقُضُهُ بِيَقِينٍ آخَرَ»[3].
زراره از امام صادق (ع) سؤال کرده است که شخصی که وضو میگیرد و میخوابد، آیا یک چرت و دو چُرت زدن، وضوی او را باطل میکند؟ حضرت (ع) فرمود که ای زراره گاهی چشم میخوابد اما قلب و گوش نمیخوابند، پس اگر چشم و گوش و قلب بخوابند، وضو واجب میشود، زراره گفت که اگر چیزی را در کنار او [که خوابیده است] حرکت دادند و آن شخص متوجه آن نشد [تکلیفش چیست؟]، حضرت (ع) فرمود که وضو واجب نمیشود مگر اینکه یقین پیدا کند که خوابیده است و برای او روشن شود که خواب بوده است وگرنه آن شخص نسبت به وضوی خود یقین دارد و یقین با شک نقض نمیشود، بلکه یقین به وسیله یقین دیگر نقض میشود.
همچنین، این روایت عدم ناقضیت موجود را نیز ثابت میکند و ذیل روایت که امام صادق (ع) فرموده است که چون شخص نسبت به وضوی خود یقین دارد و یقین با شک نقض نمیشود لذا وضوی او درست است، شامل شک در ناقضیت موجود نیز میشود.
دلیل حکم مذکور در فرع دوم
دلیل حکم به ناقضیت در صورتی که قبل از استبراء، در بول یا مَذی بودن مایع خارج شده شک شود ادله خاصهای است که در این رابطه وارد شده است و چون دلیل خاص مبنی بر حکم به بول بودن مایع خارج شده [قبل از استبراء] وجود دارد، آن دلیل خاص [اماره] بر اصل استصحاب [عدم بولیت] مقدم میشود.
مسأله463: «إذا خرج ماء الاحتقان و لم يكن معه شيء من الغائط لم ينتقض الوضوء و كذا لو شك في خروج شيء من الغائط معه»[4].
به نظر مرحوم سید (ره) خروج آبی که به وسیله آن اماله شده است از مخرج غائط در صورتی که غائط به همراه آن نباشد، وضو را باطل نمیکند، همچنین، اگر در خروج غائط با آب اماله شک شود، خروج آب اماله ناقض وضو نیست.
دلیل حکم مذکور، استصحاب عدم خروج غائط است. روایات نیز بر حکم مذکور دلالت دارند.
مسأله 464: «القَيحُ الخارج من مخرج البول أو الغائط ليس بناقض و كذا الدم الخارج منهما إلّا إذا علم أنّ بوله أو غائطه صار دماً و كذا المَذي و الوَذي و الوَدي و الأوّل هو ما يخرج بعد الملاعبة و الثاني ما يخرج بعد خروج المني و الثالث ما يخرج بعد خروج البول»[5].
به نظر مرحوم سید (ره) چرکی که از مخرج بول یا مخرج غائط خارج میشود، ناقض وضو نیست، همچنین، خونی که از مخرج بول یا غائط خارج میشود، ناقض وضو نیست مگر اینکه شخص علم داشته باشد که بولش یا غائطش تبدیل به خون شده است [که در این صورت خون خارج شده، حکم بول و غائط را خواهد داشت]، همچنین، مَذی، وَذی و وَدی ناقض وضو نیستند. مَذی، آبی است که بعد از ملاعبه و بازی خارج میشود، وَذی، آبی است که بعد از خروج مَنی، خارج میشود و وَدی، آبی است که بعد از خروج بول، خارج میشود.
«والحمدلله رب العالمین»