درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصلٌ في بعض مستحبّات الوضوء تاریخ: 13 آذر 1396 موضوع جزئی: آب برداشتن با دست راست، خواندن دعاهای مأثوره و... مصادف با: 15 ربیعالأول 1439 سال تحصیلی: 97- 96 جلسه: 25 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
السابع: «الاغتراف باليمنى و لو لليمنى، بأن يصبّه في اليسرى ثمّ يغسل اليمنى»[1].
به نظر مرحوم سید (ره)، هفتمین مورد از مستحبات وضو، آب برداشتن [برای وضو] با دست راست است؛ هرچند آن آب برای شستن خودِ دست راست باشد، به این نحو که با دست راست آب را بردارد و در دست چپ بریزد و سپس با آن آب، دست راست را بشوید.
دلیل حکم مذکور
ثانیاً: روایاتی در این رابطه وارد شدهاند که روایت ذیل از ان جملهاند:
روایت اول: عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ؛ «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص)؛ قَالَ: "لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيَّ يَا مُحَمَّدُ ادْنُ مِنْ صَادٍ فَاغْسِلْ مَسَاجِدَكَ وَ طَهِّرْهَا وَ صَلِّ لِرَبِّكَ"، فَدَنَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) مِنْ صَادٍ وَ هُوَ مَاءٌ يَسِيلُ مِنْ سَاقِ الْعَرْشِ الْأَيْمَنِ فَتَلَقَّى رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْمَاءَ بِيَدِهِ الْيُمْنَى، فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَ الْوُضُوءُ بِالْيَمِينِ...»[2].
روایت دوم: عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ بُكَيْرٍ وَ زُرَارَةَ ابْنَيْ أَعْيَنَ؛ أَنَّهُمَا سَأَلَا أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ وُضُوءِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) «فَدَعَا بِطَشْتٍ أَوْ بِتَوْرٍ فِيهِ مَاءٌ فَغَسَلَ كَفَّيْهِ ثُمَّ غَمَسَ كَفَّهُ الْيُمْنَى فِي التَّوْرِ فَغَسَلَ وَجْهَهُ بِهَا وَ اسْتَعَانَ بِيَدِهِ الْيُسْرَى بِكَفِّهِ عَلَى غَسْلِ وَجْهِهِ ثُمَّ غَمَسَ كَفَّهُ الْيُمْنَى فِي الْمَاءِ فَاغْتَرَفَ بِهَا مِنَ الْمَاءِ فَغَسَلَ يَدَهُ الْيُمْنَى مِنَ الْمِرْفَقِ إِلَى الْأَصَابِعِ لَا يَرُدُّ الْمَاءَ إِلَى الْمِرْفَقَيْنِ ثُمَّ غَمَسَ كَفَّهُ الْيُمْنَى فِي الْمَاءِ فَاغْتَرَفَ بِهَا مِنَ الْمَاءِ فَأَفْرَغَهُ عَلَى يَدِهِ الْيُسْرَى مِنَ الْمِرْفَقِ إِلَى الْكَفِّ لَا يَرُدُّ الْمَاءَ إِلَى الْمِرْفَقِ كَمَا صَنَعَ بِالْيُمْنَى ثُمَّ مَسَحَ رَأْسَهُ وَ قَدَمَيْهِ إِلَى الْكَعْبَيْنِ بِفَضْلِ كَفَّيْهِ لَمْ يُجَدِّدْ مَاءً»[3].
در بعضی از روایت، اینگونه آمده است که امام باقر (ع) با دست چپ آب را برداشت و بر دست راست ریخت و...
عَنْ زُرَارَةَ؛ قَالَ: حَكَى لَنَا أَبُو جَعْفَرٍ (ع) وُضُوءَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)؛ «فَدَعَا بِقَدَحٍ فَأَخَذَ كَفّاً مِنْ مَاءٍ فَأَسْدَلَهُ عَلَى وَجْهِهِ ثُمَّ مَسَحَ وَجْهَهُ مِنَ الْجَانِبَيْنِ جَمِيعاً ثُمَّ أَعَادَ يَدَهُ الْيُسْرَى فِي الْإِنَاءِ فَأَسْدَلَهَا عَلَى يَدِهِ الْيُمْنَى ثُمَّ مَسَحَ جَوَانِبَهَا ثُمَّ أَعَادَ الْيُمْنَى فِي الْإِنَاءِ فَصَبَّهَا عَلَى الْيُسْرَى ثُمَّ صَنَعَ بِهَا كَمَا صَنَعَ بِالْيُمْنَى ثُمَّ مَسَحَ بِمَا بَقِيَ فِي يَدِهِ رَأْسَهُ وَ رِجْلَيْهِ وَ لَمْ يُعِدْهُمَا فِي الْإِنَاءِ»[4].
روایت مذکور، بر جواز برداشتن آب با دست چپ دلالت دارد، ولی استحباب در این است که شخص آب را با دست راست بردارد و وضو بگیرد بنابراین، روایت مذکور بر اصل جواز برداشتن آب با دست چپ دلالت دارد و این، با استحباب برداشتن آب با دست راست، منافات ندارد.
الثامن: «قراءة الأدعية المأثورة عند كلّ من المضمضة و الاستنشاق، و غسل الوجه و اليدين، و مسح الرأس و الرجلين»[5].
به نظر مرحوم سید (ره)، هشتمین مورد از مستحبات وضو، این است که انسان دعاهایی که از معصومین (ع) صادر شده است را در هنگام مضمضه و استنشاق، شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها بخواند.
دلیل حکم مذکور
اولاً: اجماع وارد شده است که مستحب است انسان در موارد مذکور، دعاهای مأثوره را بخواند.
ثانیاً: روایاتی در این زمینه وارد شدهاند.
دعاهای مأثوره در هنگام وضو گرفتن
در هنگام مضمضه بگوید: «اللهم لقّنی حجتک یوم القاک و أطلق لسانی بذکرک»؛ خدایا روزی که من تو را ملاقات میکنم، حجت و دلائلم را بر من تلقین کن و زبانم را برای یاد کردنت آزاد کن.
در هنگام استنشاق بگوید: «اللهم لا تحرّم علي ريح الجنة و اجعلني ممن يشم ريحها و روحها و طيبها»؛ خدایا بوی بهشت را بر من حرام نکن و من را از کسانی قرار بده که بوی بهشت و پاکیزگی بهشت را استشمام میکند.
در هنگام شستن صورت بگوید: «اللهم بيض وجهي يوم تسود فيه الوجوه و لا تسود وجهي يوم تبيض فيه الوجوه»؛ خدایا روزی که چهرهها سیاه است، چهره من را سفید بگردان و روزی که چهرهها سفید است، چهره من را سیاه مگردان.
در هنگام شستن دست راست بگوید: «اللهم أعطني كتابي بيميني و الخلد في الجنان بيساري و حاسبني حساباً يسيراً»؛ خدایا نامه عمل من را از جانب راست به من بده و زندگی ابدی را از جانب چپ به من عطا کن و در هنگام حسابرسی اعمال به نرمی محاسبه فرما.
در هنگام شستن دست چپ بگوید: «اللهم لا تعطني كتابي بشمالي و لا تجعلها مغلولة إلى عنقي و أعوذ بك من مقطِّعات النيران»؛ خدایا نامه عمل من را به دست چپم نده و آن را بر گردن من نیفکن و از پارههای آتش جهنم به تو پناه میبرم.
در هنگام مسح سر بگوید: «اللهم غشني برحمتك و بركاتك»؛ خدایا سایه رحمت و برکات و عفو خویش را بر من بگستران.
در هنگام مسح پاها بگوید: «اللهم ثبتني على الصراط يوم تزل فيه الأقدام و اجعل سعيي فيما يرضيك عني»؛ خدایا در روزی که قدمها میلرزد، قدمهایم را بر روی پل صراط محکم بگردان و تلاش و کوشش من را در آنچه تو را از من راضی میگرداند قرار ده.
آیت الله حکیم (ره) فرموده است که دعاهای مذکور، در روایت عبدالرحمن بن کثیر الهاشمی ذکر شده است، اختلاف در نُسخ وجود دارد، ولی مجموعه دعاهای مذکور در نسخه تهذیب که صحیحترین نسخههاست، آمده است.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ الْهَاشِمِيِّ مَوْلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: بَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) ذَاتَ يَوْمٍ جَالِسٌ مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِيَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ: «يَا مُحَمَّدُ ائْتِنِي بِإِنَاءٍ مِنْ مَاءٍ أَتَوَضَّأْ، لِلصَّلَاةِ فَأَتَاهُ مُحَمَّدٌ بِالْمَاءِ فَأَكْفَاهُ فَصَبَّهُ بِيَدِهِ (الْيُسْرَى عَلَى يَدِهِ الْيُمْنَى) ثُمَّ قَالَ: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً» قَالَ: ثُمَّ اسْتَنْجَى؛ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ حَصِّنْ فَرْجِي وَ أَعِفَّهُ وَ اسْتُرْ عَوْرَتِي وَ حَرِّمْنِي عَلَى النَّارِ»، قَالَ: ثُمَّ تَمَضْمَضَ؛ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ لَقِّنِّي حُجَّتِي يَوْمَ أَلْقَاكَ وَ أَطْلِقْ لِسَانِي بِذِكْرَاكَ»، ثُمَّ اسْتَنْشَقَ؛ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ لَا تُحَرِّمْ عَلَيَّ رِيحَ الْجَنَّةِ وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يَشَمُّ رِيحَهَا وَ رَوْحَهَا وَ طِيبَهَا»، قَالَ: ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ؛ فَقَالَ:ا«للَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهِي يَوْمَ تَسْوَدُّ فِيهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِي يَوْمَ تَبْيَضُّ الْوُجُوهُ»، ثُمَّ غَسَلَ يَدَهُ الْيُمْنَى؛ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كِتَابِي بِيَمِينِي وَ الْخُلْدَ فِي الْجِنَانِ بِيَسَارِي وَ حَاسِبْنِي حِسَاباً يَسِيراً»، ثُمَّ غَسَلَ يَدَهُ الْيُسْرَى؛ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ لَا تُعْطِنِي كِتَابِي بِشِمَالِي وَ لَا تَجْعَلْهَا مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِي وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ»، ثُمَّ مَسَحَ رَأْسَهُ؛ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ غَشِّنِي بِرَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ عَفْوِكَ»، ثُمَّ مَسَحَ رِجْلَيْهِ؛ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِي عَلَى الصِّرَاطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الْأَقْدَامُ وَ اجْعَلْ سَعْيِي فِيمَا يُرْضِيكَ عَنِّي»، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَنَظَرَ إِلَى مُحَمَّدٍ فَقَالَ: «يَا مُحَمَّدُ مَنْ تَوَضَّأَ مِثْلَ وُضُوئِي وَ قَالَ مِثْلَ قَوْلِي خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ كُلِّ قَطْرَةٍ مَلَكاً يُقَدِّسُهُ وَ يُسَبِّحُهُ وَ يُكَبِّرُهُ فَيَكْتُبُ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ ذَلِكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»[6].
نکته: گفته شده است که دعاهای مذکور بعد از تحقق افعال وضو خوانده میشوند چون در روایات آمده است که معصومین (ع) بعد از تمام شدن هر جزء از وضو، دعای مربوط به آن را میخواندهاند.
التاسع: «غسل كلّ من الوجه و اليدين مرّتين»[7].
به نظر مرحوم سید (ره)، نهمین مورد از مستحبات وضو، دو بار شستن صورت و دستهاست.
در رابطه با دو بار شستن صورت و دستها سه قول وجود دارد:
قول اول، مشهور، معقتند که مرتبه دوم شستن صورت و دستها مستحب است. قدمای اصحاب بر این مطلب ادعای اجماع کردهاند و ابن زهره (ره) در کتاب غنیه و سید مرتضی (ره) در کتاب انتصار این اجماع را نقل کردهاند.
قول دوم، شستن مرتبه دومِ صورت و دستها مستحب نیست، ولی جایز است. مرحوم کلینی (ره)، شیخ صدوق (ره)، جمعی از متأخرین و متأخری المتأخرین این قول را پذیرفتهاند.
قول سوم، شستن مرتبه دومِ صورت و دستها بدعت است. صاحب حدائق (ره) این قول را پذیرفته است و گفته است که اختلاف اخبار منشأ این قول است چون اخبار وارد شده در رابطه با دو بار شستن صورت و دستها چهار طایفهاند که این اختلاف در روایات، حاکی از این است که دو بار شستن صورت و دستها بدعت است.
روایات وارد شده در رابطه با دو بار شستن صورت و دستها چهار طایفهاند:
طایفه اول: روایاتی که مشتمل بر تعبیر «اثنتین اثنتین»، «مثنی مثنی» یا «مرتین مرتین» میباشند که روایات ذیل از آن جملهاند:
روایت اول: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «الْوُضُوءُ مَثْنَى مَثْنَى مَنْ زَادَ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ...»[8].
روایت دوم: عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): الْوُضُوءُ الَّذِي افْتَرَضَهُ اللَّهُ عَلَى الْعِبَادِ لِمَنْ جَاءَ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ بَالَ قَالَ: «يَغْسِلُ ذَكَرَهُ وَ يُذْهِبُ الْغَائِطَ ثُمَّ يَتَوَضَّأُ مَرَّتَيْنِ مَرَّتَيْنِ»[9].
روایت سوم: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «فَرَضَ اللَّهُ الْوُضُوءَ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِلنَّاسِ اثْنَتَيْنِ اثْنَتَيْنِ»[10].
روایت چهارم: عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)... حَتَّى جَاءَهُ دَاوُدُ بْنُ زُرْبِيٍّ... ثُمَّ قَالَ: «يَا دَاوُدَ بْنَ زُرْبِيٍّ تَوَضَّأْ مَثْنَى مَثْنَى...»[11].
روایت پنجم: عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ؛ قَالَ: حَدَّثَنِي مَنْ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: «إِنِّي لَأَعْجَبُ مِمَّنْ يَرْغَبُ أَنْ يَتَوَضَّأَ اثْنَتَيْنِ اثْنَتَيْنِ وَ قَدْ تَوَضَّأَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اثْنَتَيْنِ اثْنَتَيْنِ»[12].
طایفه اول از روایات ظاهر، بلکه صریحند در اینکه مرتبه دومِ شستن صورت و دستها در شریعت اسلام، تشریع شده است و ظاهر این روایات بر وجوب شستن مرتبه دوم دلالت دارند، لکن از قرائن دیگری که وجود دارد، این روایات بر استحباب حمل میشوند.
طایفه دوم: روایاتی که بیانگر وضوی رسول اکرم (ص) میباشند و در این ظهور دارند که پیامبر گرامی اسلام (ص) هنگامی که وضو میگرفتند، صورت و دستها را دو بار میشستند.
روایات فراوانی وجود دارند که از این حکایت دارند که رسول اکرم (ص) هنگام وضو گرفتن صورت و دستها را یک بار میشستهاند، بلکه هر یک از اعضاء وضو را با یک کف آب میشستهاند. این روایات در باب 15 از ابواب وضوء، کتاب طهارة، جلد اول از کتاب وسائل الشیعة آمدهاند.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ [شیخ صدوق]؛ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ (ع): «وَ اللَّهِ مَا كَانَ وُضُوءُ رَسُولِ اللَّهِ إِلَّا مَرَّةً مَرَّةً»[13].
البته بین طایفه اول و دوم از روایات منافاتی وجود ندارد زیرا روایات طایفه دوم از باب سهولت در دین به اصل وجوب مقدار شستن، اشاره کردهاند و این، با استحباب شستن مرتبه دوم منافات ندارد.
بحث جلسه آینده: طایفه سوم و چهارم روایات، انشاءالله، در جلسه آینده بیان خواهند شد.
«الحمدلله رب العالمین»
[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص199.
[2]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب15، ص390، ح5.
[3]. همان، ص392، ح11.
[4]. همان، ص392، ح10.
[5]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص199.
[6]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب16، ص402، ح1.
[7]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص199.
[8]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب31، ص436، ح5.
[9].همان، ابواب احکام الخلوة، باب9، ص316، ح5.
[10]. همان، ابواب الوضوء، باب31، ص439، ح15.
[11]. همان، باب32، ص444، ح2.
[12]. همان، باب31، ص439، ح16.
[13]. همان، ص438، ح10.