اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، والصلاة والسلام علی سیدنا ونبینا حبیب اله العالمین، ابیالقاسم المحمد، وعلی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداة المهدیین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
قال الله العظیم: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»[1]
جلسه با شکوهی است، جلسه قرآنی با حضور اساتید قرآن، قاریان و حافظان و داوران از یک سو، خواهران و برادران و مدعوان عزیز و گرانمایهای که به خاطر حرمت قرآن و تکریم از قرآن در این جلسه شرکت کردهاند، استاندار محترم، روحانیت عزیز و بزرگوار از بیوت مراجع عظام و تقلید، اساتید محترم حوزه، فرماندار و مدیران کل و همه عزیزان فرهنگی و طبقات مختلفی که در اینجا حضور دارند. من به سهم خودم از برادر پر تلاش و خستگیناپذیرمان جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای حسینی مقدم بخاطر ارائه کارهای ارزشمند قرآنی که نشان دهنده باور ایشان و اعتقاد ایشان و همکارانشان نسبت به برجسته کردن کارهای قرآنی است، به سهم خودم و از طرف شما میهمانان عزیز و بزرگوار، نماینده محترم مجلس و این جمع بزرگوار هستند و همه بزرگواران تقدیر و تشکر میکنم. من سخنی را که در این جمع که بنایم بر خلاصهگویی است انتخاب کردم تحت این عنوان است که قرآن، پیامبر و اهل بیت در رابطه با خیل قرآن از ما چه انتظاری دارند، انتظار قرآن، انتظار پیامبر، انتظار اهل بیت. در رابطه با قرآن از ما چه انتظاری دارند، ما آنچه را که در رابطه با خود قرآن میبینیم قرآن یک گلایه سختی را از زبان پیامبر بیان میکند و این نشان دهنده مهر و امضاء خود قرآن بر این گلایه پیامبر است. «وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا»[2] خیلی گلایه سخت، پیامبر فرمود پروردگارا این قوم وامت من قرآن را رها کردهاند. مهجور قرار دادهاند. یعنی سراغ قرآن یا نمیروند و اگر سراغ قرآن میروند آن گونه که بایسته و مورد انتظار است نسبت به قرآن عمل نمیکنند و در جای دیگری میبینیم نبی گرامی اسلامی در یک سفارش اکید، هم در حین حیاتشان و هم برای بعد از رحلتشان نسبت به قرآن و عترت چقدر تاکید دارند که نگذارید این دو از هم جدا بشوند، «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي- وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض»[3] در طول تاریخ حیات پیغمبر میبینیم این دو عنصر قرآن، ثقل اکبر و عنصر عترت تکیه دادهاند و بعد هم به عنوان یک دستورالعمل برای بعد که امت اسلامی دچار انحراف نشوند، عزت اسلام و مسلمین حفظ بشود و سعادت آینده جامعه اسلامی تضمین شود، پیغمبر این دستورالعمل را دارند، «انی تارک فیکم الثقلین» یعنی بهانهگیری نکنید پیغمبر چیزی نگفته، شانه از زیر بار مسئولیت خالی نکنید، سخن روشن پیغمبر این است که این دو باید کنار هم باشند، این دو ثقل، قرآن و عترت. شعار انحرافی عدهای ندهند «حسبنا کتاب الله» این شعار انحرافی است با دعوت پیغمبر و بیان پیغمبر نمیسازد. در جای دیگری پیغمبر رسماً آدرس میدهد، در فتنهها، در تاریکیها، در ظلمات، در مشکلات آنجایی که دچار شبهه میشوید، قضایا برایمان شبههناک است «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآن»[4] دیگر بهتر از این پیغمبر راهنمایی کند؟ آنجایی که قضایا بر شما مشتبه میشود، نمیدانید راه کجاست، چاه کجاست؟ «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ» حوادث جامعه، حوادث مشتبهی میشود بر شما، جایی که میتواند شما را نجات بخش باشد قرآن است. این هم تعبیر دیگر نبی گرامی اسلام. من حدوداً براساس یک بررسی اجمالی که در رابطه با روایات در این زمینه کردم، گرچه احتمال میدهم بیشتر از این است و ممکن است سروران عزیز بخصوص روحانیت عزیز و بزرگوار و اساتید محترمی که در جمع ما حضور دارند، به حسب موارد بگویند موارد از اینها بیشتر است، من تا آنجایی که نگاه کردم و برای هر کدامشان روایتی از پیامبر و اهل بیت در اینجا آوردم، نُه وظیفه را پیامبر و اهل بیت برای ما در رابطه با قرآن بیان کردند که نسبت به قرآن این اقدامات را شما انجام بدهید، اولین وظیفهای که برای ما ترسیم کردند این است که هر مسلمانی باید در خانهاش قرآن وجود داشته باشد. چه با سواد، چه بیسواد، چه عالم، چه فقیر، چه غنی؛ هر چه هست نمیشود کسی مسلمان باشد و در خانه مسلمان قرآن وجود نداشته باشد، در خانهها قرآن باید وجود داشته باشد، تعبیری که امام باقر(ع) دارد تعبیر خیلی تشویق کنندهای است، میفرماید: «إِنَّهُ لَيُعْجِبُنِي أَنْ يَكُونَ فِي الْبَيْتِ مُصْحَفٌ يَطْرُدُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الشَّيَاطِينَ»[5] یعنی من امام باقر خوشحال میشوم که در خانه شما مسلمانها قرآنی وجود داشته باشد که «يَطْرُدُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الشَّيَاطِينَ» که در پرتو وجود قرآن در خانه شما خدای متعال دفع شر شیطان کند یعنی خانهای که برکت پیدا کرده و قرآن در آن هست خدای متعال به خاطر برکت و خیر قرآن شیطان را از آن خانه ترک و دور میکند، این سفارش اول.
سفارش دوم: حالا که قرآن در خانههایمان هست قرآن را مورد احترام قرار بدهید، قرآن یک کتاب معمولی نیست، تکریم و تشریح کنید نسبت به قرآن چنانچه رسول گرامی اسلام هم فرمود: اگر کسی تکریم کند قرآن را، احترام کند، در حالات یکی از علما است که داشت قرآن میخواند، جملهاش را عرض میکنم، مرحوم آیت الله موسوی همدانی مترجم تفسیر المیزان، میگوید من خدمت علامه طباطبایی(ره) بودم من متن فارسی را میخواندم و ایشان المیزان به زبان عربی دستشان بود که موقعی که من میخوانم ایشان دقت کنند و بگویند که آیا این ترجمه ترجمه درستی است یا درست نیست، میگوید کاری پیش آمد، من قرآن را همینطور که باز بود روی زمین گذاشتم رفتم دنبال کار، میگوید موقع برگشتن چهره ایشان را نگاه کردم دیدم نگران و ناراحت است، قرآن را برداشته و بوسه زده به قرآن و روی زانوی خودش گذاشته، گفت این برای من یک عبرتی شد که حساب قرآن را از حساب کتاب معمولی جداست که حالا هر موقع کاری برایم پیش آمد قرآن را بگذارم زمین و برویم. اگر کسی میخواست خدا را احترام کند، تکریم خدای متعال به تکریم قرآن است، بیاحترامی به قرآن بیاحترامی به خداست، این وظیفه دوم.
وظیفه سوم خیلی جالب است میگوید کسانی که قرآن بلد نیستند و طبق دستور و وظیفه اول قرآن را در خانه داشته باشند ولو توانایی خواندن قرآن را ندارند ولی برای اینها استحباب دارد که قرآن را باز کنند و به صفحات قرآن نگاه کنند، خیلی جالب است، چقدر ریزهکاری در رابطه با قرآن، مصحف نگاه کردن، برای افرادی که بیسواد هستند اگر قرآن را باز کنند، تعبیر جالبی که رسول گرامی اسلام دارد میفرماید: «النَّظَرَ فِي الْمُصْحَفِ مِنْ غَيْرِ قِرَاءَةٍ عِبَادَة»[6] صرف نگاه کردن به قرآن بدون خواندن، عبادت است، حالا معنایش این است که اگر افراد دیگر هم سواد نداشتند، نگاه کردن به عنوان عبادت برای آنها هم هست، منحصر به افراد بیسواد اجمالا نیست.
وظیفه چهارم که در روایات ما وارد شده، تشویق به شنیدن قرآن است، یعنی موقعی که قرآن خوانده میشود، به تعبیر بنده گوشهایتان را تیز کنید که آیات قرآن را بشنوید و تعبیر این است که امام صادق فرمود: «مَنِ اسْتَمَعَ حَرْفاً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَيْرِ قِرَاءَةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَيِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَة»[7] اگر کسی حرفی از کتاب الهی را بشنود موقع قرائت، «كَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً» خدا برای او حسنه مینویسد، «وَ مَحَا عَنْهُ سَيِّئَةً» یعنی خدای متعال به برکت این سیئهای از آن برمیدارد «وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَة» یک درجهای هم بر درجات او اضافه میشود. چقدر جالب است! «مَنِ اسْتَمَعَ حَرْفاً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ»، عزیزانی که در مسابقات قرآنی شرکت میکنید، اساتید، بزرگواران، این شأن و جایگاه قرآن و با کتابهای معمولی بسیار مختلف و متفاوت است و در تعبیر دیگری هست که در خود قرآن است میگوید: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون»[8] .
وظیفه پنجم این است که مسلمانها باید قرآن را یاد بگیرند، نمیشود مسلمانها نسبت به قرآن و فراگیری قرآن بیتفاوت باشند، امام صادق(ع) فرمود: «يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ لَا يَمُوتَ حَتَّى يَتَعَلَّمَ الْقُرْآن»[9] سزاوار است برای انسان مومن که نمیرد، تا اینکه قرآن را فرابگیرد، «أَوْ يَكُونَ فِي تَعْلِيمِه» یا در مسیر فراگیری قرآن باشد. اینکه در گذشته من یادم هست، الان کمی کم فروغ شده متاسفانه، کمرنگ شده، قبل از اینکه این مدارس ابتدایی بوجود بیاید مقید بودند خانوادههای متدین، بچههایشان را میفرستادند مکتبخانهها، الان هم مناسب است قبل از اینکه دبستان و مراحل قبل از آن بروند، بروند قرآن یاد بگیرند و کسانی که با قرآن آشنا شدند پیشرفت تحصیلیشان هم بیشتر است، این هم وظیفه بعد.
وظیفه ششم که کار شما عزیزانی است که در مسابقات قرآن شرکت میکنید، قرائت و تلاوت قرآن است، پیامبر فرمود: «يَا سَلْمَانُ عَلَيْكَ بِقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ فَإِنَّ قِرَاءَتَهُ كَفَّارَةُ الذُّنُوبِ»[10] آنهایی که اهل تلاوت قرآن هستند موجب کفاره گناهانشان میشود، چند تعبیر دیگر هم هست باعث ایمن بودن از نار و امثال ذلک هم میشود و امام باقر در وصف شیعیان اینطور میفرماید: ویژگی شیعیان ما این است که قرآن را زیاد میخوانند، بعد از نماز صبح قرآن میخوانند، حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی که آقازاده محترمشان هم اینجا حضور دارند، من هم به مناسبتهای دیگری این مطلب را گفتهام، ایشان مقید بودند این مرجع بزرگ شیعه مقید بودند هر قرآنی که به عنوان هدیه به ایشان میدادند، تا این قرآن را یک دور ختم نکنند این قرآن را نمیگذاشتند کنار، این همه تقیّد؛ بزرگان ما، شخصیتهای بزرگ تقید دارند، مرتب غیر از ماه رمضان ختم قرآن دارند، اینها تشریفاتی است که وجود دارد.
هشتمین مورد، علاقه در فراگیری حفظ آیات است، آیات قرآن را حفظ کردن، بحمدلله در بین این جمع اشاره کردم بعضی از عزیزان روحانی ما حافظ کل قرآن هستند و امروز در بعضی از کشورهای اسلامی خیلی عجیب است، همین سودان که حالا شما خیلی هم روی آن حساب باز نکنید، عزیزانی که از آنجا آمدهاند و نقل میکنند، قرائتخانههای مفصلی در سودان هست، افراد بالاتر از دیپلم نوعاً حافظ قرآن هستند و افراد دیگری غیر از این سطح معلومات یا حافظ نصف قرآن هستند یا کمی کمتر و بیشتر، این همه تقید به حفظ قرآن.
ویژگی دیگری که در رابطه با قرآن هست تدبر در قرآن است، به قرائت بسنده نکنیم تدبر کنیم، «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها»[11] این هم نکته دیگری است که ما در رابطه با مسئله تدبر در قرآن داریم.
مسئله بعد تعلیم دادن به دیگران است، یعنی کسانی که میتوانند قرآن را به دیگران تعلیم بدهند، قرآن را تعلیم بدهند، دیگر حالا بحث تفسیر قرآن و آشنایی با آن در همان بحث تدبر گنجانده میشود، ما در این جلساتی که واقعاً به آبرومندی برگزار شده و مرحله اول استانی قم هم هست، من چند نکته میخواهم بگویم منتهی تحت یک عنوان و آن اینکه از چه راهکارهایی برای فرهنگ سازی قرآن استفاده کنیم، حالا که مسئولین هم وجود دارند، در قم که عش آل محمد است، مسئول محترم دانشگاه علوم قرآنی حضور دارند، همه بزرگوارانی که با قرآن مأنوس هستند حضور دارند، چه کاری ما باید انجام بدهیم، خیلی عجیب است در این کشورهای اسلامی، البته کشور ما من به صراحت بگویم، از بعد از پیروزی انقلاب حقیقتاً یک رونقی پیدا کرده درسها و مباحثات قرآنی، بخصوص که من به صراحت بگویم رهبر عزیز فرزانه انقلاب امروز پرچمدار قرآن است، این نکته بسیار مهمی است، شما نگاه کنید در ماه مبارک رمضان، بیش از چند ساعت ایشان وقت و جلسه میگذارند و با یک اشتیاق و دقت و ریزهکاری به مباحث قرآنی میپردازند. در کشورهای اسلامی خیلی پررونق است، مجالس عروسی کشورهای اسلامی تا آنجایی که من خبر دارم، در مالزی خانواده عروس ، خانواده داماد قرآن بین اینها توزیع میشود و اینها قرآن میخوانند و هدیه میکنند به عروس و داماد، متاسفانه با نگرانی باید بگویم که این اواخر نمیگویم خیلی، ولی تعداد نسبتاً قابل توجهی گاهی مجالس عروسی که برگزار میشود، همراه با گناه برگزار میشود، آنها مجالس عروسیشان هم با تلاوت قرآن، بستگان عروس یک طرف، بستگان داماد یک طرف، قرآن در مجلس عروسی بینشان توزیع میشود، 2-3 صفحه کمتر یا بیشتر میگویند هدیه میکنیم به عروس و داماد برای موفقیت و سعادتمندی عروس و داماد؛ اینها کارهای ارزشمندی است که انجام میشود، مساجد و حسینیههای ما باید مرکز قرآنی باشد، مساجد ما حقیقتاً عرض میکنم، وقت صبح اگر باز بشود، وقت ظهر باز، وقت مغرب در مسجد تعطیل، در چین یکی از دوستان همین اواخر رفته بود، میگفت در چین در منطقه مسلمان نشین من رفتم دیدم در مسجد مثلاً ساعت 9 صبح باز است، یک مرتبه رفتم دیدم بعدازظهر ساعت 3 باز است، گفتم چرا در مسجد باز است الان که وقت نماز نیست؟ گفت اینجا امام جماعت خودش را وقف مسجد میکند، یعنی شغل امام جماعت مسجدداری است، اینطور نیست که بیاید و دو رکعت نماز بخواند و بگوید خدانگهدار؛ صبح کارش با نماز صبح شروع میشود و تا بعد از نماز مغرب و عشا تا پاسی، این امام جماعت، یک بخشی اش قرائت قرآن است، تدریس قرآن است، تدریس احکام است و کل کار امام جماعت این چنین است، ما اگر میخواهیم فرهنگ قرآن یک فرهنگی باشد که در جامعه ما راه پیدا کند یکی از راههایش این است که مساجد ما حال و هوای قرآنی پیدا کند، حسینیههای ما نه در یک زمان، دهه عاشورا و بعد تمام، این می شود فرهنگ قرآن در جامعه ما گسترده میشود و فاقد اجراست، حتی در ساخت مساجد، زمانی که میخواهند مسجد را بسازند بگویند این بخش ویژه قرآن، آموزش قرآن، تعلیم قرآن، خیلی ارزش دارد، اینها کارهایی است که میشود انجام داد، خانوادههای قرآنی تشکیل بشود، یعنی اصلاً یک مجموعه در یک شهر به عنوان خانواده قرآنی غیر از کانون مساجد و امثال ذلک اینها میتوانند در این زمینه فعالیت کنند، من جملهای دیدم اینجا قهرمانان قرآنی، به یاد سخن رهبر معظم انقلاب افتادم، تعبیر جالبی آنجا دارد، میگوید چطور برای عزیزانی که در مسابقات ورزشی شرکت میکنند صددرصد دوستان میروند استقبال آنها برای قهرمانان ورزشی، چرا ما برای قهرمانان قرآنیمان که در مسابقات بین المللی شرکت میکنند و موفق میشوند چنین برنامههایی را نداریم، اگر این در جامعه ما اتفاق بیفتد و اعلام کنند عزیزانی که در فلان کشور شرکت کردند امشب برمیگردند جمعیت فوق العاده به عشق قرآن به استقبال اینها بروند و دسته گل به گردن اینها بیندازند، این میشود فرهنگ قرآنی، یک فرهنگی که فراگیر میشود در جامعه ما وجود دارد، مسابقات قرآنی هست، در روستاها، فقط در مراکز استانها نباشد، در روستاها در بخشها این برنامهها را ما بتوانیم اجرا کنیم، چون حوصله جلسه دیگر تقریباً حوصله این نیست که من خیلی طولانی صحبت کنم، گرچه زمینه برای طولانی صحبت کردن هم هست به همین مقدار من بسنده میکنم، انشاءالله امیدواریم خدای بزرگ هم به گوینده و هم به شما مسئولین محترم بخصوص عزیزانمان در اداره اوقاف به سازمان اوقاف و امور خیریه بتوانند با اخلاص لازم این فرایند قرآنی را در جامعه ما گسترش بدهند، پروردگارا به عزت وجلالت و کبریاییت ما را با قرآن زنده بدار و با قرآن محشور نگه دارد. کسانی که در مسیر قرآنی خدمت میکنند و راه خدا را به دیگران نشان میدهند، به همه آنان عزت، عظمت، توفیق بیشتر عنایت بفرما، پروردگارا به حضرت امام(ره) مراجع بزرگواری که از میان ما دعوت حق را لبیک گفتند پروردگارا مقامشان، عالی است اعلا بگردان، به مراجع بزرگوار تقلیدمان، به رهبری عزیز و فرزانه انقلابمان، عزت، سلامت، توفیق بیشتر عنایت بفرما، توطئههای دشمنانمان کسانی که ضد قرآن هستند و مسیر دیگری را دارند دنبال میکنند به خودشان برگردان، در فرج مولا و صاحب اصلیمان حضرت بقیة الله الاعظم تعجیل بفرما، با صلوات بر محمد و آل محمد. اللهم صل علی محمد وآل محمد.
[1]. «الإسراء»: 9.
[2]. شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج11، ص254.
[3]. وسائل الشيعة، ج27، ص34.
[4]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص599.
[5]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص613.
[6]. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص205.
[7]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص612.
[8]. «الأعراف»: 204.
[9]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص607.
[10]. جامع الأخبار(للشعيري) ؛ ص39
[11]. «محمد»:24.