مرکزفقهی ائمه اطهار 92/06/27

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: شروع سال تحصیلی- اهمیّت تحصیل در حوزه                                                    تاریخ: 92/06/27

مکان: قم- مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)

 

 

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِی‌القاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»

قال مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع): تَعَلَّمِ‏ الْعِلْمَ‏ وَ اعْمَلْ‏ بِهِ‏ وَ انْشُرْهُ‏ فِي أَهْلِهِ يُكْتَبْ لَكَ أَجْرُ تَعَلُّمِهِ وَ عَمَلِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.[1]

قبل از آغاز سخن تبریک و تهنیت عرض می‏کنم خدمت شما اساتید محترم، مسئولان ارجمند این مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) و شما دانش پژوهان عزیز. جا دارد به سهم خودم از برگزار کنندگان این جلسه آبرومند، بویژه حضرت آیت الله فاضل لنکرنی، رئیس محترم این مرکز، تقدیر و تشکر کنم، چراکه هجده سال کار پرتلاش، خستگی ناپذیر و مجاهدانه درخور تقدیر است.

در چند زمینه عرایضم را خدمتتان تقدیم می‏کنم.

زمینه اول در مورد فلسفه پیدایش حوزه های علمیه است.

آیا بحث حوزه های علمیه مربوط به عصر غیبت است؟ یا زمانی که نبی گرامی اسلام (ص) مبعوث شد و آن مسجد بزرگ را بنا کرد؟

آیا اولین مدیر و اولین پایه گذار حوزه، غیر از نبی مکرم اسلام، شخص دیگری بود؟ اگر اندکی تتبع و بررسی کنیم می‏بینیم که پایه گذار حوزه خود پیامبر (ص) است که در طول سالیان متمادی حوزه را گسترش داد و الان به دست ما رسیده است. و با توجه به نیازها و شرایطی که پیش خواهد آمد، و به فضل پروردگار، حوزه های ما گسترش بیشتری خواهند داشت.

از آنجایی که هر کسی توانایی یاد‏گیری معارف اسلامی را ندارد، لذا حوزه های عملیه برپا شد، و بر اساس مفاد آیه کریمه: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِ‏ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون‏».[2] باید یک جمعی به پا خیزند و آگاهی های لازم را در مورد مسائل دین پیدا کنند و به دیگران منتقل کنند.

حوزه های عملیه بر این اساس بنا شدند که، چند سال، « اطلبوا العلم‏ من‏ المهد إلى‏ اللّحد»[3] دانش بیاموزند و بعد هم به دیگران منتقل کنند. بنا به تعبیر امام رضا (ع): «يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا».[4]

حقیقت و واقعیت حوزه های علمیه این است که: بدانیم، عمل کنیم و به دیگران منتقل کنیم و زمینه اجرا و پیاده شدن احکام شریعت را فراهم کنیم، لذا بر این اساس حوزه های شیعه شکل گرفته.

شخصیت های بزرگی مثل شیخ طوسی ها، شیخ مفیدها. شیخ انصاری ها و ده ها و صد ها عالم بزرگ در این حوزه ها به پا خواستند، و دهها کتاب و اثر ماندگار از خود بجا گذاشتند و امروزه دین مردم در سایه همین حوزه هاست. اگر حوزه ها را از زندگی معنوی مردم جدا کنیم، دیگر نه از تاک، نشان می‏ماند و نه از تاکنشان.

عده ای به نام دین آمدند و حرفهایی زدند، ولی اولین چالش را خود آنها ایجاد کردند. قبل از اینکه جامعه را اصلاح کنند خودشان در یک باتلاق بزرگ گرفتار شدند که ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا.[5]

و این گمراهی بخاطر این بوده که از این آبشخور زلال و پاک استفاده نکردند. حوزه آبشخور پاک و زلالی است که به تعبیر امام صادق (ع): «وَ مَنْ دَخَلَ فِيهِ بِالْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ زَالَتِ‏ الْجِبَالُ‏ قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَزُول»‏.[6] اینجا پایگاه کتاب و سنت است. کوهها ممکن است جابجا شوند. ولی کسانی که تربیت شده حوزه هستند و در حوزه تحصیل کرده اند (الّا ما خَرَجَ بالدّلیل)، نوعاً خدمتگزار و کمر بسته برای خدمت به دین خدا بودنده اند.

کلام نورانی امیرالمومنین (ع) هم سه مسئولیت اساسی را متوجه ما می‏کند. البته. یکی: تَعَلَّمِ‏ الْعِلْمَ. دومی: وَ اعْمَلْ‏ بِهِ. یعنی تهذیب نفس و اخلاق در حوزه ها حرف اصلی را باید بزند.  ما دنبال این نیستیم که طلّاب چند تا اصطلاح یاد بگیرند. طلبه ای که چند تا اصطلاح یاد بگیرد و آنها را به رُخ دیگران بکشد، ولو اصلاحات مقدس فقهی و کلامی و امثال ذلک، امّا ادب و تهذیب و اخلاق لازم را نداشته باشد، از حوزه بهره ای نبرده است

نقل شده که یکی از شاگردان شیخ انصاری در حرم امیرالمؤمنین (ع) نشسته بود و برای شفای استادش دعا می‏کرد. آنها دنبال این نبودند که چه اتفاقی می‏افتد؟ بلکه پیگیر این است که سایه استاد بر سر شاگردان بماند و دیگران از محضر استاد، استفاده کنند. من بعنوان برادر کوچک شما و خدمتگزار این حوزه بزرگ عرض می‏کنم که در این مرکز فقهی الحمدلله کارهای بزرگی چه در سطح خارج و سطح عالی حوزه  توسط شما محققین و پژوهشگران عزیز انجام شده است. من فکر می‏کنم علت اینکه این مرکز به این شکل و سیاق شکل گرفته است، بخاطر اشرافیت حضرت آیة‏الله العظمی فاضل لنکرانی بر نیازهای حوزه بوده است. مجتهد و مرجع و صاحب نظری که تجربه مدیریت حوزه در طول یک دهه بلکه بیشتر را داشتند. نقاط ضعف و قوت حوزه را خوب می‏شناختند. می‏دانستند که اهرم های ما کدام است و چگونه می‏توانیم در جامعه نقش آفرین و تأثیر‏گذار باشیم. امروز هم برادر عزیز ما که از اساتید ارزشمند‏ حوزه، فاضل، محقق و دوست داشتنی است. این کار بزرگ را عهده دار شدند و من امیدوارم این کار به خوبی انجام بگیرد. همکاران خوب و دلسوزی که در کنار ایشان هستند این کار بزرگ را هدایت می‏کنند و من خیر مقدم عرض می‏کنم بخصوص خدمت طلاب عزیزی که امسال به این جمع پیوسته‏اند و امیدواریم که از برکات این مرکز فقهی که مزیّن به نام زیبای ائمه اطهار (ع) است بهره بگیرید و استفاده کنید و بار علمی و اخلاقیتان را ببندید و بعنوان یک افتخار در کارنامه و زندگیتان باشد.

حوزه های ما نیاز به رشد دارند. حوزه ای که تلاش و رشد نداشته باشد کاری ازش ساخته نیست. امام صادق (ع) فرمود: «مَنِ‏ اسْتَوَى‏ يَوْمَاهُ‏ فَهُوَ مَغْبُونٌ‏ وَ مَنْ كَانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ شَرَّهُمَا فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفِ الزِّيَادَةَ فِي نَفْسِهِ كَانَ إِلَى النُّقْصَانِ أَقْرَبَ وَ مَنْ كَانَ إِلَى النُّقْصَانِ أَقْرَبَ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَهُ مِنَ الْحَيَاة».[7]

در این برهه از زمان و با توجه به نیازهای جامعه، نباید عقبگرد و پسرفت داشته باشیم. هجمه سنگین وهابیت، هجمه سنگین مسیحیت، هجمه سنگین فرقه های ضاله دیگر، اینها با پولهای دشمنان تشیّع ارتزاق می‏کنند و حمله می‏کنند و تنها مدافع و سربازی که می‏تواند در این میدان بیاید، فارق التحصیلان حوزه هستند. شما بعنوان افسران و سربازانی هستید که باید میدان داری و دیده بانی و سنگر بانی کنید، چراکه: «عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُون‏».[8]

امروزه باید جایگاه خودمان را پیدا کنیم و همانجا دیده بانی کنیم. در این حوزه لازم نیست کسی برای ما پست تعیین کند، بلکه هر کسی باید به دنبال پیدا کردن پست و جایگاه برای خود باشد. اصلاً رسالت حوزوی ما این است که کدام ذوق را داریم. کدام استعداد را داریم. در عرصه تفسیر جایگاه خودمان را پیدا کنیم، در عرصه کلام و دفاع از اعتقادات شیعه جایگاه خود را پیدا کنیم و در عرصه فقه به عنوان برنامه زندگی جای خود را پیدا کنیم.

متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب، و با توجه به نیازهای گسترده ای که انقلاب داشته است، تعدادی از طلاب ما احساس مسئولیت کردند و درسها را ناتمام رها کردند و به سمت مسئولیت های دیگر رفتند، و این برای ما غمی جانکاه است. ما معتقدیم که خدمت به نظام اسلامی در رأس کارهای ما است ولی چه کسانی باید بروند خدمت کنند؟ کسانی با دانش لازم و مایه لازم. کسی که آن دانش و مایه لازم را ندارد، نمی‏تواند اصلاح کند. کار را به سامان نمی‏رساند. طلبه های ما باید در مجامع و بحث های مختلف پخته شوند و هر کدامشان در هر جا قرار بگیرند. چه منصب قضاوت، چه در پست های سیاسی عقیدتی و مراکز دانشگاهی بعنوان استاد. اینگونه نباشد که در مقابل دانشجو و استاد دانشگاه کم بیاورند. ما یک روزی شهید مطهری را در دانشگاه داشتیم. یک روزی شهید بهشتی را در دانشگاه داشتیم. یک روز هم شهید مفتح و شهید باهنر. امروزه دانشگاهیان ما از آن منظر به حوزه نگاه می‏کنند. بنابراین اگر ما کار را تنزّل دهیم و شرایط را متناسب با انتظارات انجام ندهیم و هر کس بدون داشتن علمیّت لازم بخواهد آن سنگر را حفظ کند، آن سنگر محفوظ نمی‏ماند. بنابراین فرصت ها را از دست ندهید. عمر زود میگذرد. چشم به هم بگذارید یک مرتبه می‏بینید ده سال گذشت. آن موقع چه مایه ای در دستتان است؟ امکانات الان حوزه ها اصلاً قابل مقایسه با گذشته نیست. من بارها این نکته را گفته ام. من روزی که وارد قم شدم جا برای اسکان نداشتم. البته الان هم تعدادی از طلبه های ما بخاطر کم بود امکانات درگیر جا و مکان هستند. امّا آن موقع که اینقدر طلبه نبود ولی در عین حال جا نبود. من این ماجرا را شاید عرض کرده باشم که متولّی مدرسه در گرمای تابستان برق را قطع می‏کرد. وقتی می‏گفتیم: می‏خواهیم درس بخوانیم، می‏گفت: هزینه برق بالا می‏رود. با خواهش و تمنّا و التماس اجازه داد که برق یک بخشی از مدرسه وصل شود. من رفتم یک پنکه رومیزی خریدم که بتوانیم درست بخوانیم. این پنکه را من هنوز نگه داشتم. به بچه هایم گفته‏ام که این مربوط به دوران طلبگی ماست. آن روزی که به هزار خواهش، برق یک گوشه ای از مدرسه وصل شد و ما از پنکه استفاده کردیم. شما طلبه ها قدر بدانید. در گذشته همچین امکاناتی نبود. الان شرایط خیلی خوبی است و اگر ما قدر ندانیم کفران نعمت کرده ایم. مَنِ‏ اسْتَوَى‏ يَوْمَاهُ‏ فَهُوَ مَغْبُونٌ». کسانیکه در جا می‏زنند، چه طلبه چه حوزه. اینها مغبون اند. «وَ مَنْ كَانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ خَیرِهِما فَهُوَ . اما اگر رو به جلو رفتیم و نیاز‏ها را احساس کردیم و حوزه چند گام به جلو برداشت و افق دیدش را عوض کرد این شرایط فرق می‏کند. مَنْ كَانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ شَرَّهُمَا. اگر طلبه ما به درس و بحث توجهی نکرد، جدی نگرفت، به تهذیب نفس توجه نکرد. إِلَى النُّقْصَانِ أَقْرَبَ وَ مَنْ كَانَ إِلَى النُّقْصَانِ أَقْرَبَ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَهُ مِنَ الْحَيَاة. من امروز به اینجا آمده‏ام تا خدا قوّتی به شما عزیزان بگویم که واقعاً به حوزه خدمت رسانی می‏‏کنید. ان شاءالله امیدوارم این خدمت رسانی ادامه داشته باشد.

 

«والحمد لله رب العالمین»



[1] . أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص95.

[2] . «التوبة»: 122.

[3] . نهج الفصاحة، 218.

[4] . عيون أخبار الرضا، ج‏1، ص307.

[5] . الكافي، ج‏1، ص450.

[6] . الکافی، ج1، ص14.

[7] . الأمالي( للصدوق)، ص668.

[8] . الإحتجاج(للطبرسي)، ج‏2، ص385.

 

Please publish modules in offcanvas position.