درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» تاریخ: 8 آبان 1396 موضوع جزئی: تفسیر آیه 56 و 55 مصادف با: 10 ربیعالاول 1439 سال تحصیلی: 97-96 جلسه: 127 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
ادامه تفسیر آیه 56 و 55
«وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»[1]؛ و [نيز به ياد آوريد] زمانی را كه گفتيد: «اى موسى! ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد؛ مگر اينكه خدا را آشكارا (با چشم خود) ببينيم!»، پس صاعقه شما را گرفت؛ در حالى كه تماشا مىكرديد.
«ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»[2]؛ سپس شما را پس از مرگتان، حيات بخشيديم؛ شايد شكر (نعمت او را) به جا آوريد.
عدهای، علاوه بر داستان حضرت موسی (ع)، بهرهبرداری دیگری از آیه مذکور، کردهاند و گفتهاند که این آیه از آیاتی است که بر حقیقت رجعت و بازگشت به دنیا دلالت دارد زیرا وقوع یک چیز در یک مورد دلیل بر امکان آن چیز در سایر موارد است.
رجعت یکی از اعتقادات شیعه است؛ به این معنی که شیعه معتقد است که عدهای از خوبان و پاکان و عدهای نیز از بدان و ناپاکان بعد از اینکه مردند، در زمان معینی به همین دنیا برمیگردند و در دنیا زندگی میکنند و دوباره از دنیا میروند.
البته بعضی از مفسران اهل سنت که معتقد به رجعت نیستند، آیه مذکور را به نحو دیگری معنی کردهاند و گفتهاند که منظور از آیه مذکور، این است که بعد از مردن گروهی از بنی اسرائیل در حادثه صاعقه، خداوند فرزندان و نسلهای فراوان به آنها داد، ولی این معنی صحیح نیست و این تفسیر بر خلاف ظاهر آیه مذکور است چون با توجه به اینکه معنای ظاهر آیه، محذور عقلی ندارد به همان معنای ظاهری تمسک میشود. بله در مواردی، مثل «...يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»[3]، که اخذ معنای ظاهری «ید»، محذور عقلی دارد [چون خداوند جسم نیست] لذا نمیتوان معنای ظاهر آن را در نظر گرفت، بلکه «ید» به معنای قدرت در نظر گرفته میشود.
به علاوه اینکه دلیل نقلی نیز بر خلاف آن نیامده است، بلکه دلیل نقلی در تأیید اخذ به ظاهر آیه مورد بحث [آیه 56 بقره] آمده است که آیات ذیل از آن جملهاند:
آیه اول: آیه مربوط به داستان عزیرِ پیامبر: «...فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ...»[4].
آیه دوم: آیه مربوط به داستان قوم حزقیل: «...فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ...»[5].
«رجعت» به معنای رجوع و بازگشت به دنیاست و مشکل عقلی و نقلی در رابطه با معنای ظاهری آیه مورد بحث [آیه 56 بقره] که همان رجعت به دنیا باشد، وجود ندارد و همانطور که اشاره شد آیات قرآن بر وقوع رجعت دلالت دارند. بنابراین، رجعت؛ به عنوان یکی از اعتقادات شیعه امری است که محذور عقلی ندارد و ادله نقلی نیز مؤید این مطلبند.
آیات مربوط به بحث رجعت غیر از آیه شریفه «أَ وَ مَنْ كَانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْنَاهُ...»[6] میباشند، زیرا این آیه مربوط به جهل است و ربطی به رجعت ندارد.
بنابراین، آیه مورد بحث [آیه 56 بقره] و آیات مشابه آن، از شواهد تحقق مسأله رجعتند.
بعضی در رابطه با «لعکم تشکرون» گفتهاند که خداوند بنی اسرائیل را میراند و دوباره زنده کرد تا بعد از آن شکرگزار نعمات الهی باشند.
جان دادن و زنده شدن بنی اسرائیل فرصت مناسبی بود که آنها به رشد فکری و ارتقای معرفتی برسند تا لجاجت نکنند و هر روز بهانه جدیدی نتراشند لذا به خاطر معرفت و رشد فکری که در سایه جان دادن و زنده شدن دوباره نصیبشان شد باید شکرگزار باشند.
بعضی از بزرگان در تفسیر «لعلکم تشکرون» گفتهاند که شکرگزاری از خداوند متعال منحصر به قصه مرگ و زنده شدن دوباره نیست، بلکه متعلق شکر در «لعلکم تشکرون» همه آن چیزهایی است که قبل از مرگ برای بنی اسرائیل اتفاق افتاده بود که یکی از آن موارد، مردن بنی اسرائل و زنده شدن دوباره آنها است.
تفسیر آیه 57
«وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»[7]؛ و ابر را بر شما سايبان قرار داديم و«مَنّ» [شيره مخصوص و لذيذ درختان (گزنگبین)] و «سَلوى» [مرغان مخصوص شبيه كبوتر] را بر شما فرستاديم (و گفتيم:) «از نعمتهاى پاكيزهاى كه به شما روزى دادهايم بخوريد!» (ولى شما كفران كرديد!) آنها به ما ستم نكردند؛ بلكه به خود ستم مىنمودند.
آیه مذکور، در راستای آیات 20 تا 26 سوره مائده است که خداوند متعال فرموده است: «وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ* يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ لاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ...»[8]؛ (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت که اى قوم من! نعمت خدا را بر خود متذكّر شويد هنگامى كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد (و زنجير بندگى و اسارت فرعونى را شكست) و شما را حاكم و صاحب اختيار خود قرار داد و به شما چيزهايى بخشيد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود!* اى قوم! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته، وارد شويد و به پشت سر خود بازنگرديد (و عقبگرد نكنيد) كه زيانكار خواهيد بود...
«والحمد لله رب العالمین»