تقابل حق و باطل همواره در تاریخ وجود داشته است1401/07/25

مراسم جشن میلاد پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع) و افتتاحیه آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۲_۱۴۰۱موسسه معارفی- فقهی بُرهان با حضور آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، اساتید و دانش پژوهان این موسسه برگزار شد.

آیت الله حسینی بوشهری به ویژگی‌های پیامبر(ص) پرداخت که بخشی از سخنانی دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه به این شرح است: با میلاد با سعادت نبی اکرم حوادث مختلفی در سراسر نقاط عالم اتفاق افتاد و این نشان دهنده این نکته بود که با میلاد نبی مکرم اسلام، جهان در آستانه یک تحول شگرف و بزرگی است، اگر دریاچه ساوه خشک می شود، اگر آتشکده فارس خاموش می شود و بت ها سرنگون می شوند و... نشان دهنده این است که دیگر سخنی به نام بت پرستی به نام جاهلیت سخنی به نام اینکه افراد، باورها و اعتقادات دیگری که در مسیر توحید نیست در مسیر یگانگی ذات کبریایی حق‌تعالی نیست دیگر وجود نخواهد داشت.

این حوادث هر کدام پیامی دارند، از جمله بیانگر یک تحول بنیادین در زندگی آینده بشریت است و ما هم دیدیم که بعد از چهل سال که از عمر شریف آن حضرت گذشت او به عنوان رسول خاتم و خاتم النبین مبعوث بر رسالت شد و خدای متعال در بعضی از آیات قرآن برای مومنان مسئله منت را مطرح می کند که آمدن این پیام آور الهی به عنوان یک منت، منت نه همان اصطلاح فارسی ماست که گاهی به کار می بریم در واژه های قرآنی به معنای نعمت بزرگ است لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَی المُؤمِنینَ إِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ، «مَنَّ اللَّهُ» یعنی خدا نعمت بزرگی نسبت به مومنین عطا کرد چرا مومنین در عین حال که نعمت وجود رسول اکرم برای همه بشریت است باید گفت که این بر اساس آن شعر شاعر است باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس، اونایی که قابلیت این بعثت را دارند زمینه ی پذیرش را نسبت به این بعثت نبی اکرم دادند همانا مومنانند لذا باران همان باران است منتها آنجایی که به اصطلاح قابلیت و استعداد وجود دارد گل میروید و آنجا که قابلیت و استعداد وجود ندارد خوار.

در مواقف دیگری از پیامبر خدای متعال با تعبیرات زیبای یاد می‌کند،« یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِیرًا» ای نبی ما تو را فرستادیم شاهد باش گواه باش بر اعمال امت گواه باش وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِناتُ به عنوان شاهد و گواه و در بعضی از آیات دیگر شأن پیامبر تا به جایی می رسد که شاهد بر اعمال امت های دیگر هم هست غیر از اینکه شاهد بر اعمال امت خودش هست شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا ملاحظه فرموده اید واژه بشیر و نذیر یا مبشر و نذیر در جای جای قرآن مطرح شده قرآن نه تنها بشارت دهنده است و نه تنها انذار بلکه برای اینکه یک نوع حالت تعادلی در انسان ها به وجود بیاد رسولان الهی هم نقش مبشر بودن دارند و هم نقش نذیر بودن دارند زیرا بشر اگر احیانأ همه به او بشارت داده بشود این بشارت جرأت پیدا می‌کند و چون جرأت پیدا می‌ کند دیگه نصیر را به هر گونه که می خواهد مثل همین چیزی که این روز ها تو فضای جامعه ما توسط افرادی که گاهی انتظار هم نمی‌رود مطرح کنند تحت عنوان اسلام رحمانی یعنی به جنبه های دیگر اسلام توجهی ندارند، فقط اسلام را در بعد اسلام رحمانی مطرح می‌ کند.

بله اسلام بشیر است بشارت دهنده است برای اینکه ایجاد امید کند در جامعه چون اگر امید نباشد امید جامعه به یاس و ناامیدی تبدیل می‌شود این در حقیقت آغاز متلاشی شدن فکر و اندیشه یک انسانه و اصلا شاید حیات نباتی و حیوانی او هم در معرض آسیب قرار بگیرد، و نذیراً اگر احیاناً نذیر بودن در کار نباشد آن هم مشکل دیگری در مسیر پیدا می شود پس باید هم مبشر باشد و هم نذیر.

لذا مؤمن همیشه بین خوف و رجاء قرار دارد، نه صد درصد باید در خوف و ترس اضطراب قرار بگیرد و نه در مرحله کاملاً رجاء و امید، این بشر را یک بشر متعادل می‌کند و برای رسیدن به کمال تمام مقدمات در آن فراهم می‌شود یعنی رشد یک جانبه نمی‌ کند، بلکه متعادل رشد می کند لذا رسولان الهی و به خصوص رسول خاتم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم همچنین بود، بعد از اینکه به مبشر بودن و نذیر بودن پیغمبر را مطرح می‌کند بعد می فرماید که وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ این نکته ظریفی است، وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ شأن پیامبر است که دعوت کننده به سوی خدا باشد این قید به اذن چه خصوصیتی در اینجا وجود دارد چرا وَ دَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ بعضی از مفسرین به این نکته ظریفی اشاره کردند که مسئله دعوت به سوی خداوند آنچنان مهم است در عین حال که پیغمبر جایگاه پیامبری را دارد ولی در همان دعوت هم با اذن پروردگار دعوت‌کننده به سوی خداست یعنی آن اهمیت موضوع را بیان می کند که وَ دَاعِیًا إِلَی اللَّهِ هم تازه به اذن خداست در عین حال که دعوت امر مستحصن و یک امر پسندیده ای است، ولی این به خاطر اهمیت جایگاه ذات کبریایی حق تعالی و دعوت به سوی خداست.

وَسِرَاجًا مُنِیرًا چراغ پر فروغ و روشنی بخش این یک بخش آیه بعد میفرماید وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ پیغمبر بشارت بده به مومنان که این ها آینده خوبی دارند بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا کَبِیرًا این ها دارای فضیلت بزرگی پیش خدا هستند آن چه که امروز با شرایط جامعه ما تطبیق میکند بخش پایانی این آیه است وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ ۚ وَکَفَیٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا، خیلی جالبه مبادا پیامبر بالاخره طبق نظر کفار طبق نظر منافقین عمل کنی و اطاعت کنی از آن ها و پیروی کنی از آن ها و در مقابل آن ها کوتاه بیایی، وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَدَعْ أَذَاهُمْ خیلی جالبه می گوید این ها دست از شما برنمی‌دارند مرتب آزار و اذیت مشکل برای شما ایجاد می‌کنند همین تعبیری که اخیراً رهبر بزرگوار انقلاب به مسئولین فرمودند که این حوادثی که رخ داده شما را از مسئولیت های سنگینی که دارید باز ندارد، به پیغمبر هم خدای متعال می فرماید وَدَعْ أَذَاهُمْ ول کن رها کن توجه به این اذیت و آزارها این ها نکن. وَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ توکل به خدا کن وَکَفَیٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا بهترین وکیل خدای متعال هست و کفایت می‌کند که خدا به عنوان وکیل انسان باشد اگر انسان کار ها را به او واگذار بکند مسیر برای او هموار می‌شود گرچه ممکن است عده‌ای نپسندند و عده ای نخواهند و عده‌ای در صدد ایجاد مشکل بکنند.

این آیه «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ» ویژگی‌ های پیغمبر را بیان می‌کند که این پیغمبر چگونه بود چگونه در بین مردم زندگی کرد رابطه او با مردم چگونه بود پیغمبری را ما فرستادیم که از جنس خودتان است یعنی بهانه گیری دیگر نمی توانید بکنید که فرشته فرستاده اید فرشته کجا ما کجا ما نمیتونیم او را به عنوان الگوی خودمون قرار بدیم نه او بشری است مثل شما در بین شما زندگی می کند او هم استراحت می کند او هم گرسنه می‌شود او هم تشنه می شود او هم راه می رود بالاخره حرکات و سکناتش حرکات بشریست.

لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ یعنی قابل الگوگیری است می توانید از او الگو بردارید چون از جنس خود شماست فاصله ای بین او و شما نیست در جای دیگه هم فرمود لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُوا اللهَ وَ الیَومَ الأخِر این هم تا اینجا خیلی وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا. این جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ خیلی جالبه این پیغمبر پیغمبر رحمت العالمین است، لذا این پیغمبر الگویی برای تمام بشریت است إنا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ نه برای شیعه نه برای جامعه اسلامی، للعالمین.

ما درست رسول مکرم را به جامعه بشری معرفی نکرده ایم، امروز باید پیامبر با زبان ما با بیان ما با قلم ما باقدم ما به بشریت معرفی بشود چون رسالت او رسالت جهانی است و منحصر به شبه جزیره العرب نیست و منحصر به این کشور هایی هم که الان صدای رسای اسلام در آنجا هم هست نیست، عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم سختی هایی که شما می کشید پیغمبر هم اذیت می شدند، یعنی در شادی شما شاد و در مشکلات شما پیغمبر همراه شماست عَزیزٌ .

سخت است بر او ما عَنِتُّم آن مشکلاتی که شما متحمل می‌ شوید، مشکلاتی که سراغ شما می آید، پیغمبر آن مشکلات را عین مشکلات خودش تلقی می‌کند بین خودش و بین شما مرزی قائل نیست حَریصٌ عَلَیکم پیغمبر حریصه، حرص نه به اون معنای منفی خودش حَریصٌ عَلَیکم یعنی به نسبت الی هدایتکم حریصُ، پیغمبر حرص می ورزد که نکنه این امت من تا زمانی که من هستم و بعد از من از شاه راه هدایت جدا بشوند و تو مسیر هدایت قرار نگیرند. لذا پیغمبر ما نفرین نمی کند و دعا می کند برای این ها خدایا اینها را هدایت کن فَإِنَّهُمْ لَا یَعْلَمُون.

من به روحانیت عزیز عرض می کنم این پیغمبر ما از آغاز به بعثت اینکه فرمود مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ من می خواهم این را عرض بکنم که روحانیت عزیز گاهی از اوقات این شرایطی که پیش می آید، نگرانی هایی که پیش می آید، ما باید برویم سراغ تاریخ زندگی پیامبر. برویم سراغ تاریخ زندگی امیرالمومنین علیه السلام.قاسطین مارقین ناکثین اینها در مقابل امیرالمومنین علیه السلام شمشیر کشیدند.

به قول آن بزرگ، موقعی که یکی از روحانیون عزیز ما بعد از پیروزی انقلاب خدمت امام یا بزرگ دیگری رفته بود و عرض کرده بود آقا شرایط خیلی خوب نیست! اوضاع خوب نیست! فرمود: شکمبه گوسفند هم روی سر شما ریختند؟یعنی پیغمبر ما اسوه ما، الگوی ما در مواجهه با دشمنان است.

تحمل می کند همه مشکلات را! قصد قتل او را می‌کنند، به جان می خرد. شب هنگام از خانه و زندگی جدا می‌شود.من معتقدم ما باید این ها را هم برای خودمان و هم برای جامعه ی مخاطبمان مطرح کنیم. آرامش به ما دست می‌دهد یعنی احساس می‌کنیم که ما یک اسوه‌ای داریم. تازه شهادت حسین بن علی علیه السلام سر جای خودش محفوظ. و همه ی ائمه‌ی ما. ما منّا الا مسموم او مقتول.

همه ی این تعابیری که وجود دارد که نشان دهنده این است که راه دین، راه خدا، راه رسیدن به کمال، راه سخت و دشواری است. اینی که آرام بیایم، آرام برویم و هیچ چیزی متوجه ما نباشد نمی‌شود.لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ، لِلْباطِلِ جَوْلَةٌ حق در جایگاه خودش باطل هم در جایگاه خودش! این دو صف به موازات در طول تاریخ همیشه رویاروی هم و در مقابل هم بوده اند. همیشه یک نوع رویارویی و مواجهه با جبهه کفر و دشمنان بوده است.

همیشه لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ، لِلْباطِلِ جَوْلَةٌ حق در جایگاه خودش، باطل هم در جایگاه خودش این دو صف به موازات در طول تاریخ همیشه به اصطلاح رویاروی هم و در مقابل هم بوده اند اینگونه نبوده که یک نفس کشی برای حضرت موسی(ع) درست بشود یا حضرت عیسی(ع) به شکل دیگری و پیامبران دیگر هر کدام به شکلی، یعنی همیشه یک نوع رویارویی و مواجهه با جبهه کفر و دشمنان بوده، حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم نسبت به مومنان رئوف و مهربان است.

دیدگاه‌ها   

فرامرز شهیدی
#1 فرامرز شهیدی 1401-08-01 06:46
بله آقا تقابل همیشه در تاریخ بوده ولی اینکه باطل حمله کنه وحق فقط نگاه کنه رو ندیده بودیم شما اخوندها با فیلتر اینستاگرام و واتساپ به دشمنان ایران و ایرانی ضربه مهلکی وارد کردین دمتون گرم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

Please publish modules in offcanvas position.