آیت الله حسینی بوشهری: شش چیز در مقابل شش چیز 1401/09/11

 

حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ابتدای درس اخلاق  و تفسیر خود با بیان نکات اخلاقی فرمودند:  قال الله تبارک و تعالی (ع) : «سِتّةٌ مِنّی وَ سِتَّةٌ مِنکُم؛ المَغفِرَةُ مِنِّی وَالتُّوبَةُ مِنکُم و الجَنَّةُ مِنِّی وَ الاطّاعَةُ مِنکُم و الرِزقُ مِنِّی وَ الشُّکرُ مِنکُم و القَضاءُ مِنِّی وَ الرِّضاءُ مِنکُم و البَلاءُ مِنِّی وَ الصَّبرُ مِنکُم و الاِستِجابَةُ مِنِّی وَ الدُّعاءُ مِنکُم»[1].

خداوند تبارک و تعالی در این حدیث قدسی- حدیث قدسی، سخنی است که آن را پیامبراکرم (ص) از قول خداوند متعال نقل کرده است و بر خلاف قرآن، الفاظی که آن سخن در قالب آن صادر شده است از طرف خود پیامبر (ص) است- فرموده است: شش چیز از من است و شش چیز از شما؛ مغفرت و آمرزش از من است و توبه و پشیمانیِ از گناه از شماست، بهشت از من است و اطاعت از دستوراتم از شماست، روزی از من است و شکر کردن از شماست، قضای الهی از من است و رضا بودن از شماست، بلا و آزمایش از من است و صبر بر آن از شماست، استجابت دعا از من است و دعا کردن از شماست.

خداوند متعال در حدیث قدسیِ مذکور، فرموده است که شش چیز از من است و شش چیز از شما؛

اول، اینکه مغفرت و آمرزش از من است و شکر کردن از شماست. شرط اینکه مغفرت و آمرزش خدا شامل حال انسان شود این است که توبه کند و از گناهانی که مرتکب شده است ابراز پشیمانی کند. امکان ندارد که بنده به درگاه الهی برود و خداوند در را به روی او باز نکند. در روایتی از امام باقر (ع) این‏گونه آمده است که شاد شدن خداوند از توبه‏ی بنده‏اش بيشتر است تا شاد شدن مردى كه در شبى تار شتر و ره توشه خود را گم كند و سپس آن را بيابد؛ «إِنَ‏ اللَّهَ‏ تَعَالَى‏ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ‏ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِي لَيْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِينَ وَجَدَهَا»[2].

رحمت واسعه الهی نسبت به بندگان آنقدر زیاد است که اصلاً دوست ندارد که بنده‏اش در روز قیامت با کوله‏باری از گناه به ملاقات او برود چون خداوند انسان را برای رسیدن به کمال آفریده است و لذا نمی‏خواهد که بنده در حالی که به گناه آلوده باشد به ملاقات پررودگارش برود. خداوند فرموده است: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِيهِ»[3]؛  اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى‌روى و او را ملاقات خواهى كرد!

در روایات وارد شده است که گاهی ابتلای بعضی از انسان‏ها به بیماری‏های سخت که به فوتشان منجر می‏شود به خاطر این است که آن بیماری و سختی‏های آن، کفّاره گناهان آن شخص گردد و خداوند دوست دارد که وقتی او از دنیا می‏رود با پاکیزگی کامل به ملاقات پروردگارش برود لذا او را به بیماری مبتلا می‏کند تا به این وسیله از گناه پاک شود.

خداوند متعال در حدیث قدسیِ مذکور، فرموده است که ای انسان اگر تو توبه کنی و از گناهانی که مرتکب شده‏ای پشیمان شوی، من تو را خواهم بخشید و آمرزش و مغفرتم را شامل حالت خواهم گرداند لذا انسان نباید از رحمت و مغفرت الهی مأیوس شود؛ چرا که یأس و ناامیدی از رحمت الهی از گناهان کبیره است؛

این درگه ما درگه نومیدی نیست               صد بار اگر توبه شکستی باز آی

دوم، اینکه بهشت از من است و اطاعت از دستوراتم از شماست. انسان اگر بهشت را می‏خواهد باید مطیع خداوند باشد، از اوامر الهی اطاعت کند و از محرّمات الهی پرهیز کند و حتی همانند اولیاء الهی از مکروهات نیز دوری کند و مستحبّات را به جای آورد. پس انسان باید بر نفسش مسلّط باشد و امیر نفسَش باشد و اسیر نفسش نباشد چرا که رسیدن به بهشت جز در پرتو تسلّط بر نفس و اطاعت از دستورات و فرامین الهی میسّر نخواهد شد.

سوم، اینکه روزی از من است و شکر کردن از شماست. انسان باید نسبت به نعماتی که از جانب خداوند متعال به او عنایت شده است شاکر باشد و اگر مشکل اقتصادی یا هر مشکل دیگر داشت نباید زبان به گِله و شکایت باز کند. اگر انسان نسبت به نعمات الهی شاکر باشد، خداوند نیز روزی او را زیاد خواهد کرد، ولی اگر ناسپاسی کند شاید آن ناسپاسی باعث کم شدن رزق و روزی‏اش گردد.

مسمع بن عبد الملک نقل کرده است که در سرزمین منا خدمت امام صادق(ع) نشسته بودیم و انگور می‌خوردیم. نیازمندی آمد و درخواست کمک کرد. آن حضرت (ع) فرمود که این خوشه انگور را به او بدهید، آن شخص گفت که من نیازى به یک خوشه انگور ندارم! اگر درهمى باشد می‌‏پذیرم! امام(ع) با دیدن این رفتار فقیر، گفت که خداوند خودش روزیِ تو را گشاده فرماید. آن فقیر نیز بدون دریافت چیزی، آن‌جا را ترک کرد، اما پس از مدتی برگشت و تقاضا کرد که همان خوشه انگور را به او بدهند، اما امام (ع) چیزى به او نداد و گفت که خداوند وسعت و نعمت ارزانى دارد، بعد از گذشت مدتی، مستمند دیگری آمد و او نیز درخواست کمک کرد. آن حضرت (ع) تنها سه دانه انگور در دست او گذاشت، فقیر سه دانه انگور را گرفت و گفت که خدا را سپاس که به من روزى داد! امام صادق(ع) به او فرمود که اندکی صبر کن و بعد هر دو دست خود را پر از انگور نموده و به آن شخص داد، فقیر انگور را گرفت و دوباره حمد و ستایش خدا را گفت، امام به او گفت که باز هم صبر کن! و بعد به غلامش گفت که چیزى نزد خود داری؟! خدمت‌کار کیسه پولی که به نظر حدود بیست درهم بود را آورد، حضرت همه پول‌ها را به آن فقیر داد و آن فقیر دوباره خداوند را ستایش کرد و ادامه داد که خدایا این نعمت‌ها از تو است که شریک و همتایی ندارى، امام صادق (ع) با شنیدن این سخنان، به او فرمود کمی دیگر صبر کن و پیراهنش را از تن خود در آورده و به او پوشاند. آن شخص پیراهن را پوشید و عرضه داشت، خدا را سپاس که برهنه‌ای را پوشاند[4].

چهارم، اینکه قضای الهی از من است و رضا بودن از شماست. انسان باید نسبت به قضا و قدر الهی تسلیم باشد و به آن راضی باشد.

پنجم، اینکه بلا و آزمایش از من است و صبر بر آن از شماست. آدمی باید در برابر بلاهایی که برای او پیش می‏آید صبر پیشه کند و بر آن بلاها شکیبا باشد.

ششم، اینکه استجابت دعا از من است و دعا کردن از شماست. این نکته را باید توجه کرد که نباید انتظار داشت که هر دعایی که انسان می‏کند بلافاصله مستجاب شود، کما اینکه در روایات وارد شده است که گاهی مقدمات دعا درست نیست در نتیجه، دعا به اجابت نمی‏رسد و گاهی مقدمات دعا درست نیست، لکن به مصلحت شخص نیست لذا دعای او مستجاب نمی‏شود. گاهی نیز دعاهای انسان در دنیا با اجابت نمی‏رسد، لکن برای آخرت او ذخیره می‏شود.



[1]. المواعظ العددیة، ص292.

[2]. محمد بن يعقوب، كلينى، الكافي (ط- الإسلامية)، ج‏2، ص435.

[3]. «الإنشقاق»:6.

[4]. محمد بن يعقوب، كلينى، الكافي (ط- الإسلامية)، ج‏4، ص49.

دیدگاه‌ها   

حسین زهی
#1 حسین زهی 1401-09-14 15:39
مرسی از مطلب خوبتون فوق العاده بود
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

Please publish modules in offcanvas position.