تفسیر سوره بقره آیه 93-92 مورخ 1400/12/18

 

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                                               تاریخ: 18 اسفند 1400

موضوع جزئی: تفسیر آیه93                                               مصادف با: 6 شعبان 1443

سال تحصیلی: 1401-1400                                              جلسه: 209

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه تفسیر آیه93: «وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»[1]؛ و [به ياد آوريد] زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاى سر شما برافراشتيم [و گفتيم:] «اين دستوراتى را كه به شما داده‌ايم، محكم بگيريد و درست بشنويد!» آنها گفتند: «شنيديم ولى مخالفت كرديم» و دل‏های آنها بر اثر كفرشان، با محبت گوساله آميخته شد. بگو: «ايمان شما، چه فرمان بدى به شما مى‌دهد، اگر ايمان داريد!».

 

یکی دیگر از نکاتی که در رابطه با بنی‏اسرائیل مطرح است، این است که آنان به عادات ناپسند دلبستگی داشتند. بنی اسرائیل در پاسخ به توصیه خداوند متعال در آیه مذکور، گفتند که ما شنیدیم. ظاهر این سخن این است که گویا بنی‏اسرائیل در ابتدای امر گفتند که ما پذیرای عهدی که بسته‏ایم، می‏باشیم و وحی را قبول داریم، اما در واقع آنان بر خلاف تعالیم وحی عمل کردند و عصیان و تمرّد در قبال آموزه‏های وحی را در پیش گرفتند. البته این شیوه برخورد از بنی‏اسرائیل مختص آنان نبوده است و مشکل اساسی گروهی از دینداران کنونی نیز می‏باشد زیرا گروهی از دینداران هستند که به ظاهر دین را می‏پذیرند، لکن در ادامه، همان مسیر قبلی را در پیش می‏گیرند و از عمل به دستورات الهی سر باز می‏زنند و رسم و آیینی غیر از آیین مسلمانی را در پیش می‏گیرند و مقصد و مقصودشان غیر از مسیری است که قرآن برای آنان ترسیم کرده است، یعنی فقط اسم مسلمان را دارند ولی در عمل، پایبند به آیین اسلام نیستند.

 

خداوند متعال در ادامه آیه، به ریشه عصیان و تمرّد بنی‏اسرائیل اشاره کرده است و فرموده است: «وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ»؛ و دل‏های آنها بر اثر كفرشان، با محبت گوساله آميخته شد. از این قسمت از آیه شریفه استفاده می‏شود که ریشه تمرّد بنی‏اسرائیل این بود که فرهنگ دیرینه مصر هنوز از جان‏های آنان رخت برنبسته بود و بنی‏اسرائیل هنوز تحت تأثیر فرهنگ دوران فراعنه مصر بودند و هنوز دلبسته گوساله و گاو بودند و هنوز گوساله را مقدس می‏دانستند، در صورتی که کسی که ایمان می‏آورد باید افکار غلط گذشته را کنار بگذارد. در طول تاریخ نیز کم نبوده‏اند کسانی که ایمان ظاهری داشتند و نتوانسته بودند افکار و عقاید غلط گذشته خود را کنار بگذارند، کما اینکه در واقعه عاشورا، عده‏ای به خاطر حفظ منافعشان از یاری امام زمان خود سر باز زدند و عده‏ای نیز تا روز عاشورا در کنار امام حسین (ع) بودند، ولی وقتی دیدند که جان و منافعشان به خطر می‏افتد، میدان را خالی کردند.

 

شاید با توجه به آیه مذکور، بتوان نتیجه گرفت که دلیل نقص رفتاری بسیاری از متدینین، دلبستگی به چیزهایی است که مخالف تعالیم دین است و لذا تا فرصتی به دست می‏آورند به همان افکار و عقاید قبلی خودشان رجوع می‏کنند، مثلاً شخصی که تا دیروز محجبه بود، مهاجرت می‏کند و حجاب از سرش برمی‏دارد و از همان اسلام ظاهری که داشت نیز دست برمی‏دارد زیرا دین را مانع رسیدن به خواسته‏هایش می‏بیند. امام حسین (ع) فرموده است: «إنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ»[2]؛ اکثر مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا آنجایی که به زندگی روزمره‏شان لطمه نخورده به سوی دین میآیند، هرگاه بلا و آزمایش آمد دینداران حقیقی اندک خواهد بود.

 

البته باید توجه داشت که چنین افرادی از زندگی دنیوی خود نیز بهره نخواهند برد لذا خداوند متعال در پایان آیه مذکور، هشدار داده است و فرموده است: «قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»؛ [ای پیامبر] بگو: ايمان شما، چه فرمان بدى به شما مى‌دهد، اگر ايمان داريد!

 

وقتی روحیه انسان یک روحیه انحصار گرایانه شود که حق را فقط از زبانی بپذیرد که خودش می‏پسندد، آنچه را با مذاقش سازگار نباشد، نمی‏پذیرد؛ هرچند که حق باشد و به همین خاطر است که حتی آیات الهی را به گونه‏ای تفسیر می‏کند که با مذاق خودش سازگار باشد و لذا چنین افرادی از ایمان واقعی تهی می‏باشند و ایمان آنان، ایمانی غیر مقبول است که آنان را به اعمال ناپسند وادار می‏کند.

 

نتیجه، اینکه بیان داستان قوم بنی‏اسرائیل به این معنا نیست که سرباز زدن از فرامین الهی مختص به آنان بوده است، بلکه منظور، این است که چنین روحیه‏ای مربوط به کل بشر است و هر انسانی ممکن است که چنین روحیه‏ای داشته باشد و دستورات الهی را تا جایی که با منافعش سازگار باشد، عمل کند و چه بسا انسان به خاطر منافع شخصی‏اش تظاهر به دین کند، ولی در واقع قلبش از دین تهی باشد.

 

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. «البقرة»:93.

[2]. تحف العقول، ص245.

 

Please publish modules in offcanvas position.