تفسیر سوره بقره آیه 93-92 مورخ 1400/12/04

 

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                                               تاریخ: 4 اسفند 1400

موضوع جزئی: تفسیر آیه93-92                                               مصادف با: 21 رجب 1443

سال تحصیلی: 1401-1400                                              جلسه: 208

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه تفسیر آیه92: «وَ لَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظَالِمُونَ»[1]؛ و (نيز) موسى آن همه معجزات را براى شما آورد و شما پس از (غيبت) او، گوساله را انتخاب كرديد؛ در حالى كه ستمگر بوديد.

 

عرض شد که واژه «ظلم»، به معنای قرار دادن شیء در غیر موضع اختصاصی آن است؛ چه به نحو نقصان باشد و چه به نحو زیادی باشد و در مقابل، «عدل»، به معنای قرار دادن شیء در موضع خودش می‏باشد. راغب در مفردات، در معنای ظلم نوشته است: «وضعُ الشیء فی غیر موضعه المختص به اما بنقصانٍ او بزیادةٍ»[2].

 

ظلم، مصادیق زیادی دارد؛ هر کاری که در زمان و جایگاه واقعی‏اش انجام نشود، ظلم است، استفاده از غذایی که با جسم و روح انسان سازگاری ندارد، ظلم است، سخنی که در غیر جایگاه خودش گفته شود، ظلم است و از این قبیل، زیادند مواردی که در غیر موضع خودشان واقع می‏شوند و از مصادیق ظلم‏اند.

 

در آیه مورد بحث (آیه92 بقره)، نیز گویا خداوند متعال به بنی‏اسرائیل گفته است که شما چگونه ادعای پیروی از آیین حضرت موسی (ع) را می‏کنید، در حالی که گوساله‏پرست شده‏اید، پس شما دروغ می‏گویید و با این کار، ظلم کرده‏اید.

 

تفسیر آیه93: «وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»[3]؛ و [به ياد آوريد] زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاى سر شما برافراشتيم [و گفتيم:] «اين دستوراتى را كه به شما داده‌ايم محكم بگيريد و درست بشنويد!» آنها گفتند: «شنيديم ولى مخالفت كرديم» و دل‏های آنها بر اثر كفرشان، با محبت گوساله آميخته شد. بگو: «ايمان شما، چه فرمان بدى به شما مى‌دهد، اگر ايمان داريد!».

 

خداوند متعال در آیه مذکور، یکی دیگر از شواهدی را که ادعای باطل یهودیان را نشان می‏دهد، بیان می‏کند و آن، اینکه یهودیان در ایمان آوردنشان دروغگو بودند و معجزه‏ی برافراشتن کوه طور بر بالای سر بنی‏اسرائیل همان چیزی است که در آیه63 بقره به طور مفصل شرح داده شد بنابراین، در آیه مورد بحث (آیه93 بقره) حکایت نافرمانی بنی‏اسرائیل از اوامر الهی، بعد از دیدن معجزه روشن خداوند بیان شده است.

 

نکته اول در رابطه با آیه مورد بحث، لزوم جدیّت در تعامل با وحی است، یعنی برای پایبند بودن به وحی الهی باید در تعامل با وحی جدیّت کرد. خداوند متعال در ابتدای آیه مذکور، فرموده است: و [به ياد آوريد] زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاى سر شما برافراشتيم، یعنی همان‏گونه که قبلاً در آیه 63 گفته شد، برای اینکه بنی‏اسرائیل تورات را قبول کنند و آن را به عنوان وحی الهی بپذیرند برایشان معجزه آورده شد تا باور کنند که خداوند متعال آیه و معجزه دیگری به آنان نشان می‏دهد. در این معجزه، کوه طور آنچنان به لرزه درمی‏آید که بنی‏اسرائیل باور می‏کنند که کوه بالای سرشان قرار گرفته است و هر لحظه ممکن است که بر سرشان فرو بریزد و همه اینها برای این بود که بنی‏اسرائیل باور کنند که غیر از اراده بشری، اراده دیگری نیز وجود دارد و حضرت موسی (ع) با پشتوانه معجزه، بنی‏اسرائیل را به سوی حق دعوت می‏کرد و لذا سرکشی بنی‏اسرائیل جایگاه ندارد.

 

خداوند متعال در ادامه فرموده است که اين دستوراتى را كه به شما داده‌ايم محكم بگيريد و درست بشنويد. اساساً راز موفقیت بشر در تعامل با آموزه‏های انبیاء الهی، جدّیّتِ در تبعیت از تعالیم آنان است وگرنه تمرّد از انبیاء الهی و ایستادن در مقابل آنان هنر نیست لذا اگر کسی با جدیّت، با وحی تعامل نکند و برخوردی همراه با تساهل و سستی داشته باشد، نمی‏تواند موفقیّت لازم را داشته باشد و به موفّقیّت مورد نظر دست نخواهد یافت و اگر انسان می‏خواهد به موفقیّت دست یابد باید لساناً و عملاً با وحی و آموزه‏های دینی تعامل جدّی و صحیح داشته باشد. کم نیستند کسانی که بنای زندگی خود را بر تبعیت از آموزه‏های وحی می‏گذارند و با تمام وجود پا به میدان می‏گذارند و در رکاب اولیاء الهی حتی از جان خود می‏گذرند و شهادت را به جان می‏خرند و اینان کسانی هستند که همیشه پیروزند، هرچند به ظاهر شکست بخورند چون در مسیر الهی قدم گذاشته‏اند. اما اگر انسان آهسته حرکت کند و یک روز پای کار باشد و روز دیگر از آن دست بکشد و به قول معروف به هر جا باد بوزد، حرکت کند، نه تنها در تعامل با وحی بلکه در هیچ کاری به جایی نخواهد رسید بنابراین، رویارویی انسان متدیّن با آموزه‏های وحی نباید به گونه‏ای باشد که برخی از آن را بپذیرد و برخی را که با منافعش سازگار نباشد، نپذیرد و شعارش این باشد که به بعضی از آن ایمان دارم و به بعضی کافرم. خداوند متعال فرموده است: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيل»[4]؛ كسانى كه خدا و پيامبرانِ او را انكار مى‌كنند و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند و مى‌گويند: «به بعضى ايمان مى‌آوريم و بعضى را انكار مى كنيم» و مى‌خواهند در ميان اين دو، راهى براى خود انتخاب كنند.

 

بنابراین، مؤمن واقعی کسی است که از تمام تعالیم الهی با تمام وجودش استقبال کند و آن تعالیم و آموزه‏ها را بپذیرد و به آن عمل کند.

 

اما بنی‏اسرائیل با تمام وجود تابع آموزه‏های الهی نبودند و هر چه را که به نفعشان بود می‏پذیرفتند و آنچه را که با منافعشان سازگار نبود، نمی‏پذیرفتند و متأسفانه این مختص بنی‏اسرائیل و یهودیان نبوده است و در جامعه کنونی نیز هستند کسانی که با اینکه خود را پیرو حضرت محمد (ص) می‏دانند، بسیاری از آموزه‏های قرآن را به این خاطر که با منافعشان منافات دارد زیر پا می‏گذارند و در جاهایی که باید حضور داشته باشند، چون نفعی برای آنها ندارد، حضور ندارند لذا اگر انسان بخواهد در سایه دین زندگی کند و فقط دلخوش به این نباشد که او را دیندار و متدیّن بنامند باید تابع محض آموزه‏های الهی باشد و این‏گونه نباشد که اسلام ظاهری داشته باشد ولی در واقع بر خلاف آموزه‏های الهی عمل کند. بنابراین، تنها راه رسیدن به قلّه‏های کمال عمل به آموزه‏های الهی است.

 

واژه «سمع» و مشتقات آن، گاهی به معنای گوش کردن است و گاهی به معنای پذیرش و طاعت است. در محاورات عرفی نیز گفته می‏شود که فلان مطلب، مسموع است، یعنی پذیرفتنی است. پس یک گوش دادن است و یک پذیرفتن است و واژه «سمع» در آیه مورد بحث (93 بقره)، به معنای پذیرفتن است و خداوند متعال فرموده است که اين دستوراتى را كه به شما داده‌ايم محكم بگيريد و درست بشنويد و در آن اندیشه کنید و آن را با عمق جان خود بپذیرید.

 

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. «البقرة»:92.

[2]. حسین بن محمد، راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص537.

[3]. «البقرة»:93.

[4]. «النساء»:150.  

 

Please publish modules in offcanvas position.