روایت اول: قال مولینا الإمام العلی (ع): «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يُحْصِيَ عَلَى نَفْسِهِ مَسَاوِيَهَا فِي الدِّينِ وَ الرَّأْيِ وَ الْأَخْلَاقِ وَ الْأَدَبِ فَيَجْمَعَ ذَلِكَ فِي صَدْرِهِ أَوْ فِي كِتَابٍ وَ يَعْمَلَ فِي إِزَالَتِهَا»[1].
امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است که شخص عاقل به ضرر خودش بدیهای نفسش را در دین، فکر، اخلاق و ادب وارسی میکند و آنها را در سینهاش جمع میکند [، یعنی به آنها توجه و اشراف دارد] یا آنها در نوشتهای جمع میکند و در برطرف کردن آن بدیها کوشش میکند.
کلام امام علی (ع) یک آسیبشناسی مهمی برای صفای باطن و پالایش روح از بدیها و گناهان است. امام علی (ع) فرموده است که انسان عاقل کسی است که بدیهای خودش را چه در عرصه دینداری، چه در عرصه فکر و اندیشه و چه در عرصه اخلاق و ادب، وارسی میکند تا ببیند که عیبهایش کجاست و در عرصه دینداری کجای کارش میلنگد، اگر خودش را با یک انسان دیندارِ تمام عیار مقایسه کند، میفهمد که نواقص کارش کجاست، همچنین، اگر خودش را با یک انسان اندیشمند و دارای رأی و نظر مقایسه کند، پی میبرد که کمبودهایش در عرصه فکر و اندیشه کجاست و همچنین، اگر در مسائل اخلاقی خودش را با انسانها متخلّق به اخلاق دینی مقایسه کند به کمبودهای اخلاقی و رفتاری خود آگاه میشود، یعنی انسان عاقل با نظر در رفتار و کردار انسانهای کمال یافته که از نظر آموزههای دینی و اخلاقی به کمال رسیدهاند خود را محک میزند و به کمبودهای خود آگاهی پیدا میکند و انسان با این آسیب شناسی و برنامهریزی در رابطه با خود میتواند سریعاً مراتب کمال را طی کند، در صورتی که انسانی که به درد خود آشنا نیست همیشه تصور میکند که از دیگران بهتر است لذا هرگز سعی نمیکند که در صدد رفع عیوب خود برآید و آنها را برطرف کند. بنابراین، همانطور که انسان در مسائل جسمی خود را چکاب میکند تا به دردهای جسمی خود آگاه شود در مسائل روحی نیز نیاز به چکاب دارد تا به کمبودهای معنوی خود آگاه شود و در صدد رفع آنها برآید.
روایت دوم: قال النبی (ص): «تَقَبَّلُوا لِي بِسِتٍّ أَتَقَبَّلْ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ إِذَا حَدَّثْتُمْ فَلَا تَكْذِبُوا وَ إِذَا وَعَدْتُمْ فَلَا تَخَلَّفُوا وَ إِذَا اؤْتُمِنْتُمْ فَلَا تَخُونُوا وَ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ احْفَظُوا فُرُوجَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَلْسِنَتَكُمْ»[2].
رسول گرامی اسلام (ص) در روایت مذکور، فرموده است که شش چیز را برای من تضمین کنید، من نیز برای شما بهشت را تضمین میکنم؛ زمانی که سخن میگویید، دروغ نگویید، زمانی که وعده میدهید تخلف نکنید، زمانی که امین مردم قرار داده شدید، خیانت نکنید، چشمهای خود را [در برابر گناه ببندید] و دامن خود را در برابر گناه حفظ کنید [پاکدامن باشید] و دست و زبان خود را از آزار و اذیت دیگران بازدارید.
همانگونه که عرض شد، پیامبر اکرم (ص) فرموده است که شش کار را تضمین کنید که انجام دهید تا من در مقابل، بهشت را برای شما تضمین کنم:
اول، اینکه هنگام سخن گفتن، دروغ نگویید. در روایت آمده است: «اَلصَّمْتُ حُكْمٌ وَ السُّكُوتُ سَلَامَة»[3]. این روایت حاکی از این است که انسان کمتر سخن بگوید تا از دروغ گفتن در امان باشد.
دوم، اینکه انسان وقتی وعده میدهد، خلف وعده نکند. بنابراین، انسان یا نباید وعده بدهد و یا اگر وعده دهد به وعده خود عمل کند و اگر هم زمینه برای انجام وعدهای که داده است، نبود لاأقل از طرف مقابل عذرخواهی کند تا بفهمد که عمداً خلف وعده نکرده است.
سوم، اینکه اگر مورد اطمینان و اعتماد مردم قرار گرفتید و شما را امین خود قرار دادند، خیانت نکنید چرا که اگر انسان در اطمینانی که به او شده است، خیانت کند آبروی خود را برده است و دیگر کسی به او اعتماد نخواهد کرد و مردم او را طرد خواهند کرد.
چهارم، اینکه چشم خود را از گناه ببندید.
پنجم، اینکه پاکدامن باشید.
ششم، اینکه دست و زبان خود را از اذیت کردن دیگران باز دارید.