خطیب جمعه قم گفتند: شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن مقدمه شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است. این راهپیمایی را مقدمه ای برای آن حماسه بزرگ قرار دهیم و به دشمن نشان بدهیم که این ۲۲ بهمن نه تنها تغییری نکرده است بلکه شور و شعور و ارادت به انقلاب و رهبری در اوج است.

حضرت آیتالله حسینی بوشهری «دامت برکاته» در خطبه‌های نماز جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ که در مصلی قدس قم برگزار شد، عنوان کردند: رهبر معظم انقلاب در رابطه با بعثت بیان کردند که بعثت سرآغاز بزرگترین انقلاب فکری، معنوی، اجتماعی و سیاسی در تاریخ بشر است.

رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهار کردند: ۲۲ بهمن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است و انقلاب ما ریشه در بعثت دارد، زیرا بعث دارای دو ویژگی هدایتگری و برانگیختگی و به صحنه آوردن اراده‌ها بود و انقلاب ما نیز از روزی که توسط امام خمینی (ره) پایه گذاری شد همراه با این دو ویژگی بود.

دبیر شورای عالی حوزه های علمیه ادامه دادند: مردم قم پشتیبان و پایه گذار حرکت این انقلاب بزرگ بودند و اوج حرکت انقلاب از قم و در ۱۹ دی آغاز شد و این حرکت ادامه پیدا کرد و فرجام آن پیروزی انقلاب اسلامی شد.

در مقابل همه ناملایمات، هشت سال دفاع مقدس، تحریم، نامهربانی‌ها، مزدوران داخلی و جاسوسان اجانب سربلند ایستادیم. ۲۲ بهمن روز افتخار و سربلندی ملت ایران است و انتظار داریم که این ۲۲ بهمن در تاریخ ملت ما به عنوان روز حماسه دیگر رقم بخورد.

همانگونه که رجب مقدمه شعبان است و شعبان نیز مقدمه رمضان است، راهپیمایی ۲۲ بهمن نیز مقدمه شرکت پرشور در انتخابات ۱۱ اسفند است.

شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن مقدمه شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است. این راهپیمایی را مقدمه ای برای آن حماسه بزرگ قرار دهیم و به دشمن نشان بدهیم که این ۲۲ بهمن نه تنها تغییری نکرده است بلکه شور و شعور و ارادت به انقلاب و رهبری در اوج است.

به کاندیداها و حامیان آنان توصیه می‌کنم که قانون را معیار قرار دهید و در چارچوب قانون حرکت کنید و هواهای نفسانی باعث نشود که بگویید هدف وسیله را توجیه می کند زیرا این شعار مارکسیست ها است نه شعار جامعه اسلامی.

نگذارید که دشمن کوچکترین نقطه ضعفی را بزرگ نمایی کند. آن موقع این ملت نشان می‌دهد که شایستگی این انقلاب را از اول داشتند و تا رسیدن به ظهور این شایستگی ها را در خودشان حفظ خواهند کرد.

فرصت طلایی ماه رجب رو به پایان است و به سرعت ماه رجب تمام شد؛ خوشا به حال کسانی که حق ماه رجب را ادا کردند. کسانی که به ماه رجب توجه نکردند و مانند ماه‌های دیگر با ماه رجب برخورد کردند از فرصت باقی مانده استفاده کنند.

ایشان با بیان اینکه راه امید بسته نیست، اضافه کردند: پیامبراکرم (ص) می فرماید: شَعبانُ شَهری و رَمَضانُ شَهرُ اللّه ِ فَمَن صامَ شَهری کُنتُ لَهُ شَفیعا یَومَ القِیامَةِ؛ شعبان، ماه من و رمضان ماه خداوند است. هر که این ماه را روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود.

آیت‌الله حسینی بوشهری در خطبه اول عنوان کردند: امام علی (ع) می فرماید: « أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَی اللَّهِ الَّتِی هِیَ الزَّادُ وَ بِهَا الْمَعَاذُ، زَادٌ مُبْلِغٌ وَ مَعَاذٌ مُنْجِحٌ؛ ای بندگان خدا، شما را به تقوا سفارش می کنم که تقوا توشه و پناهگاه است. توشه ای است که ما را به منزل می رساند و پناهگاهی است که انسان را از خطرات رهایی می‌بخشد.

رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در رابطه با عوامل سعادت و شقاوت اظهار کردند: غفلت از موانع سعادت است و انسان‌های غافل به سعادت نمی‌رسند.

 یکی از راه های درمان غفلت این است که انسان به هدف آفرینش نگاه کند؛ زیرا رسیدن به این هدف با غفلت جمع نمی‌شود.

ایشان توجه به پیامدهای غفلت را از دیگر راه های درمان غفلت دانستند و تصریح کردند: اگر به پایان راه انسان های غافل نگاه کنیم غفلت درمان می‌شود.

خطیب جمعه قم با تاکید بر اینکه عبرت گرفتن از تاریخ یکی دیگر از راه‌های درمان غفلت است، گفتند: در حادثه عاشورا دو عنصر درس های عاشورا و عبرت های عاشورا وجود دارد. نگاه کنیم که پایان راه کسانی که در کاخ‌های مرتفع زندگی کردند و تا توانستند ظلم و بی داد کردند به کجا ختم شد.

ایشان با بیان اینکه اگر به درستی از تاریخ عبرت بگیریم به مسیر درست می‌رسیم، اضافه کردند: تاریخ با انسان حرف می‌زند و بیان می کند که کجا برویم و کجا نرویم. تاریخ مقصد مسیرهای متفاوت را به ما نشان می‌دهد.

رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهارکردند: تاریخ خیر خواه بسیار خوبی برای ما است و پند و اندرز می دهد و ما را از غفلت بیدار می‌کند.

امام صادق (ع) می‌فرماید:«أَغفَلُ النّاس مَن لَم یَتَّعِظ بِتَغَیُّرِ الدُّنیا مِن حالٍ إِلی حال؛ غافل‌ترین مردم آن کسی است که از این تغییرات و تبدّلاتی که در عالم وجود می‌آید موعظه و پند نگیرد.

دبیر شورای عالی حوزه های علمیه بیان کردند: تفکر و اندیشه نیز انسان را از غفلت باز می‌دارد. امام صادق (ع) می‌فرماید: اکثر عبادت ابوذر غفاری تفکر بود. تفکر به معنای درست اندیشه کردن و دنبال راه سعادت گشتن است.

 

حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ابتدای درس اخلاق  و تفسیر خود با بیان نکات اخلاقی درباره چگونگی خیرخواهی خداوندمتعال فرمودند: عن مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً زَهَّدَهُ فِي الدُّنْيَا وَ فَقَّهَهُ فِي الدِّينِ وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَهَا وَ مَنْ أُوتِيَهُنَّ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»[1].

 

امام صادق (ع) فرموده است: «هرگاه خداوند خوبى بنده‏اى را بخواهد او را نسبت به دنيا بى‏اعتنا كند و او را در دين فقيه و آگاه گرداند و به عيب‏هايش بينایش سازد و به هر كه اين خصلت‏ها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده است».

 

نگاه خداوند متعال به بندگانش متفاوت است، البته این نگاهِ متفاوت از باب تبعیض نیست، بلکه از این باب است که بعضی زمینه و ظرفیت لازم را دارند و بعضی ظرفیت لازم را ندارند، یعنی شرایطی در فرد وجود دارد که مشمول لطف و عنایت الهی قرار می‏گیرند. زمینه‏ها را ما انسان‏ها فراهم می‏کنیم، به این نحو که هر چه گام‏های ما به سوی خداوند متعال استوارتر و بیشتر باشد، توجه خداوند نیز به ما بیشتر خواهد بود لذا مشمول لطف خداوند قرار گرفتن، خود به خود به وجود نمی‏آید، بلکه باید ظرفیتی در انسان باشد تا مورد عنایت و توجه خداوند قرار بگیرد. بنابراین، اگر خیر و خوبی از جانب خداوند بعضی را شامل نمی‏شود به این خاطر است که خود آن اشخاص زمینه‏های شمول خیر و خوبی را برای خود فرآهم نیاورده‏اند. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ»[2]؛ خداوند هر کس را بخواهد گمراه می‏کند و هر کس را بخواهد هدایت می‏کند. منظور، این نیست که خداوند متعال با قصد و عمد عده‏ای را هدایت و عده‏ای را گمراه می‏کند چون یک هدایت عامی از جانب خداوند متعال وجود دارد که برای همه بندگان است، آنهایی که از این هدایت الهی بهره می‏گیرند خداوند متعال مسیر هدایت‏های بعدی را نیز برای آنها فراهم می‏کند، بنابراین، منظور، از هدایت در آیه مذکور، که خداوند فرموده است که هر کسی را بخواهد هدایت می‏کند، هدایت عام نیست، بلکه مربوط به هدایت‏هایی است که از رهگذر ره‏توشه برداشتن انسان از آن هدایت عام است که شامل همه انسان‏ها می‏شود. منظور، از گمراه کردن در آیه مذکو، نیز این نیست که خداوند متعال انسان را گمراه می‏کند، بلکه منظور این است که خداوند او را در همان گمراهی که داشته است نگه می‏دارد چون خود شخص نخواسته است که هدایت شود.

 

امام صادق (ع) در روایتِ مذکورِ در صدر بحث، فرموده است که هرگاه خداوند خوبى بنده‏اى را بخواهد او را نسبت به دنيا بى‏اعتنا كند و او را در دين فقيه و آگاه گرداند و به عيب‏هايش بينایش سازد و به هر كه اين خصلت‏ها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده است.

 

منظور از زهد در دنیا این نیست که انسان چیزی از مال دنیا نداشته باشد و فقیرانه زندگی کند، بلکه چه بسا کسی از زندگی خوبی برخوردار باشد و در عین حال زاهد نیز باشد چون زهد به معنای عدم تعلّق و وابستگی به دنیا است بنابراین، زهد به معنای بی‏بهره بودن از مال دنیا و دوری از امکانات دنیوی نیست، بلکه زهد، عدم دلبستگی و وابستگی به آنچه دارد می‏باشد تا جایی که هر آنچه از دنیا را دارد اگر در لحظه از دست بدهد غصه نمی‏خورد. خداوند متعال فرموده است: «لِكَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ...»[3]؛ اين به خاطر آن است كه براى آنچه از دست داده‌ايد تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد... .

 

بنابراین، تمام زهد در دو کلمه خلاصه می‏شود و آن، اینکه انسان بر آنچه از دست می‏دهد تأسف نخورد و نسبت به آنچه به دست می‏آورد شادمان نگردد.

 

در احوالات مرحوم نراقی (ره) آمده است که ایشان در کاشان زندگی می‏کرد و شخصی درویش مسلک نزد ایشان رفت و دید که مرحوم نراقی (ره) از زندگی خوبی برخوردار است، به ایشان گفت که این زندگی‏ای که شما دارید با زهد سازگاری ندارد، مرحوم نراقی (ره) فرمود که بعداً پاسخت را خواهم داد، این شخص به سمت قم حرکت کرد و بین راه یادش آمد که کشکول خود را جا گذاشته است، برگشت تا کشکول خود را بردارد، وقتی برگشت، مرحوم نراقی (ره) به او فرمود که تو از یک کشکول نتوانستی دل بکَنی و برگشتی تا آن را برداری ولی من از این زندگی و هر آنچه دارم به راحتی دل می‏کَنم و نسبت به آنها وابستگی ندارم.

 

بنابراین، انسان هرچه به دنیا وابسته‏تر باشد از زهد فاصله می‏گیرد و هرچه از دنیا فاصله بگیرد به همان مقدار از زهد برخوردار خواهد شد.

 

یکی از مصادیقِ خیر و خوبی که خداوند به انسان می‏دهد این است که خداوند به انسان فقه در دین و آگاهی دادن را عطا می‏کند. منظور از فقه، فقه اصطلاحی نیست، بلکه منظور، این است که انسان فهم عمیق در دین پیدا کند. فقه اکبر، اعتقادات و باورهاست و فقهی که خوانده می‏شود فقه اصغر است زیرا اگر انسان از نظر باورها و اعتقادات بلغزد و سُست باشد و در مقابلِ یک شبهه‏ای که وارد می‏شود نتواند بایستد و از اعتقادات و باورهای خود پاسداری کند نوبت به احکام فرعی نمی‏رسد زیرا دانستن حرام و حلال الهی و عمل به آنها فرع بر این است که انسان نخست خداوند را قبول داشته باشد و مقام توحید و بندگی در مقابل ذات باری‏تعالی را شناخته باشد. بنابراین، انسان باید سعی کند که در مباحث اعتقادی و کلامی مطالعه داشته باشد و پایه‏های اعتقادی خود را محکم کند تا بتواند شبهات را بشناسد و از آنها پاسخ بدهد. همان‏طور که می‏دانید امروزه شبکه‏ها و سکّوهای خبری زیادی درست شده‏اند که کارشان شبهه افکنی است، یکی از آن کانال‏ها، شبکه «کلمه» است که کارش شبهه پراکنی نسبت به باورهای اعتقادی شیعه است و اگر انسان خود را مسلح به سلاح علم و دانش نکند به راحتی در مقابل این شبهات می‏لغزد و چه بسا باعث شود که اعتقادات خود را زیر پا بگذارد و به فراموشی بسپارد.

 

در کلمات شهید مطهری (ره) آمده است که روحانیت باید از شبهاتی که مطرح می‏شود استقبال کند. منظور، این نیست که از شبهه پراکنی در جامعه استقبال کنیم، بلکه منظور، این است که طرح شبهه باید ما را وادار کند که در مقام پاسخ از آنها برآییم تا پایه‏های دین و مکتب را تحکیم ببخشیم. 

 

مورد دیگری که در روایت امام صادق (ع) به آن اشاره شده است، این است که هرگاه خداوند خوبى بنده‏اى را بخواهد انسان را نسبت به عيب‏هايش بینا می‏سازد.

 

به علامه طباطبایی (ره) گفتند که شخصی بدگویی شما را می‏کند، ایشان فرمود که ما که رسوای جهانیم. مؤمن واقعی خود را بی‏عیب نمی‏داند، بلکه خداوند متعال آنچنان شناختی به او می‏دهد که عیوب خودش را می‏شناسد نه اینکه، منتظر باشد تا دیگران عیوب او را به او گوشزد کنند. البته انسان مؤمن از اینکه دیگران عیوبش را به او متذکّر شوند استقبال می‏کند، نه اینکه ناراحت شود و از او روی گرداند. به این نکته باید توجه شود که تذکّر دادن نیز آدابی دارد که انسان باید رعایت کند و این گونه نباشد که جلو جمع، عیب دیگری مطرح شود و آبروی او برده شود.

 

امام صادق (ع) در پایان فرموده است که هر کس که خداوند متعال اين خصلت‏ها (زهد در دنیا، تفقّه در دین و بصیرت نسبت به عیوبِ خود) را به او بدهد، خير دنيا و آخرت را به او داده است.

 

 

 

 

 



[1]. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی (ط- الإسلامیة)، ج2، ص130.

[2]. فاطر: 8.

[3]. حدید: 23.

 

قرآن بخوان و راه خدا را نشان بده      توحید را نشان زمین و زمان بده

قرآن بخوان و با نفس آسمانی‌ات     این مرده‌های روی زمین را تکان بده

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیتالله حسینی بوشهری «دامت برکاته»

 

    در دل تاریک زندان مثل شمع روشنم

لحظه لحظه، ذره ذره، آب گردیده تنم

بس کـه لاغر گشته ام

چون می‌گذارم سر بـه خاک

خصم پندارد کـه این مـن نیستم پیراهنم

در سیه چال بلا با دوست خلوت کرده ام

این نماز این حال خوش این اشک دامن دامنم

هر کـه زندانی شود باید ملاقاتش روند

این‌کـه ممنوع الملاقات اسـت در زندان، منم

قاتل دل سنگ میخندد بـه اشک دیده ام

حلقه زنجیر میگرید بـه زخم گردنم

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیتالله حسینی بوشهری «دامت برکاته»

 

 

حضرت آیتالله حسینی بوشهری «دامت برکاته» در نشست رونمایی از طرح مطالعاتی «از توحید تا تمدن» سیر مطالعاتی آثار و اندیشه های آیت الله العظمی خامنه‌ای مدظله العالی که در سالن همایش شهید سلیمانی دانشگاه معارف اسلامی قم برگزار شد، ضمن تشکر از دست اندرکاران این طرح عنوان کردند: در دوران مدیریتی که در حوزه علمیه داشتم شروع این نوع کارها با طرح سیر مطالعاتی کتاب‌های استاد مطهری آغاز شد و تاکنون نیز آن طرح به قدرت خود باقی است و در کنار آن نیز طرح های دیگری نسبت به آثار آیت‌الله مصباح با عنوان طرح ولایت و اسلام ناب صورت گرفته است.

 

رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن تشکر از اقدامات صورت گرفته توسط معاونت تهذیب حوزه، گفتند: علاوه بر کتاب‌های متداول حوزوی که به عنوان برنامه درسی مطالعه می‌شود باید از تجربه گرانسنگ و آثار فاخر چهره های برجسته حوزوی باید بهره ببرند و با نوع استدلال، ورود در بحث و خروج در بحث آشنا شوند و متفکر رشد کنند تا بتوانند به به عنوان چهره های صاحب نظر و نظریه پرداز در مجامع داخلی و خارجی نقش آفرین باشند.

 

ایشان با بیان اینکه طلاب باید از جامعیت نسبی برخوردار باشند، اظهار کردند: گاهی حجاب معاصرت باعث می‌شود نسبت به مسائلی غفلت کنیم اما زمانی که در این راه کاری خوب صورت می‌گیرد نسبت به گذشته‌ای که کمتر توجه شده است صرف نظر می‌کنیم و می‌گوییم کار را پیگیر، استوار و خستگی ناپذیر دنبال کنید تا به نتایج خوبی برسید.

 

در گذشته کتاب‌هایی که توسط شورای عالی حوزه عرضه می‌‍شد تا الگوهای تربیتی و تهذیبی را معرفی‌ شوند و کیفیت تحصیلی، حالات معنوی شخصیت آن‌ها معرفی می‌شد که هر کدام ستاره پر فروغی بودند.

 

با توجه به اینکه انقلاب اسلامی با معماری امام خمینی (ره) شکل گرفته است و در ادامه نیز با رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ادامه پیدا کرده است، طلبه‌ها در محیط دیگری نسبت به گذشته زندگی می‌کنند و همراه تحصیل علم و کسب کمالات معنوی باید یک نگاه جامع نگر هم داشته باشند و علاوه بر بحث های حوزوی نسبت به نظام اسلامی، مسائل داخلی و بین المللی دیدگاه روشنی داشته باشند و بتوانند با ادبیات دنیا حرفی که نشأت گرفته از سرچشمه جوشان فرهنگ اسلام است، بزنند.

 

هدف طرح مطالعاتی «از توحید تا تمدن» سیر مطالعاتی آثار و اندیشه های آیت الله العظمی خامنه‌ای مدظله العالی این است که طلاب از طریق مطالعه مستقیم آثار یک اندیشمند به افق اندیشه‌های او برسند و ۲۲۴ اثر کتب، تدریس‌ها، سخنرانی‌ها و... از شخصیت رهبر معظم انقلاب جمع آوری شده است.

 

دبیر شورای عالی حوزه های علمیه کشور اضافه کردند: این آثار به گونه‌ای چینش شده است که اگر یک طلبه این مراحل را پشت سر بگذارد به یک نگاه جامع میرسد.

 

ایشان  با اشاره به کتاب انسان ۲۵۰ ساله اظهار کردند: این کتاب دلایل موضع‌ گیری‌های متفاوت ائمه (ع) را به خوبی نشان می‌دهد که همه این مسیر زندگی یک نفر با فراز و فرودهای خودش است که امیرالمومنین (ع) یک عمر ۲۵۰ ساله داشتند همان کاری را می‌کردند که سایر ائمه (ع) انجام داند که تعبیر انسان ۲۵۰ ساله نشان می‌دهد که ائمه (ع) هدف یکسان داشتند و اقتضائات زمان متفاوت بوده است و به طلاب توصیه می‌شود که این کتاب را مطالعه کنند.

 

رهبر معظم انقلاب از شخصیت های کم نظیر و در برخی ابعاد بی نظیر هستند و جامعیت کم نظیری دارند و جدا از آثاری که دارند در دیدارها و ملاقات‌هایی که با مجامع مختلف دارند به گونه‌ای صحبت می‌کنند که انسان یقیین پیدا می‌کند متخصص این امر هستند.

 

آیت‌الله حسینی بوشهری با تاکید بر اینکه اگر آثار ایشان با اساتید و برنامه درست در اختیار طلبه‌ها قرار بگیرد برای شناساندن بیشتر ایشان در جامعه موثر است، یادآور شدند: این طرح افق مبارکی است و در کنار تهذیب طلاب، معرفت و شناساندن انقلاب و مسائلی که رهبر معظم انقلاب طی طریق کردند را ادامه دهید.

 


 

حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ابتدای درس اخلاق  و تفسیر خود با بیان نکات اخلاقی درباره  اهمیت یاد مرگ فرمودند: روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ الشُّهَدَاءِ أَحَدٌ؟ قَالَ: «نَعَمْ مَنْ يَذْكُرُ الْمَوْتَ فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ عِشْرِينَ مَرَّة»[1]؛ از رسول اکرم (ص) سؤال شد که آیا کسی با شهداء محشور می‏شود؟ آن حضرت (ص) فرمود: بله، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.

 

یکی از مواردی که مورد غفلت واقع شده است و باید نسبت به آن توجه بیشتری داشته باشیم یاد مرگ است. باید توجه داشته باشیم که عمر ما در این دنیا پایدار نیست و روزی از این جهان رَخت برخواهیم بست. قرآن در موارد متعددی این نکته را گوشزد کرده است که مرگ و رفتن از این عالَم، حقیقتی انکارناپذیر است و هر موجود زنده‏ای روزی طعم مرگ را خواهد چشید. خداوند متعال در آیات متعددی به این مسأله که همه موجودات فانی می‏ شوند اشاره کرده است که آیات ذیل از آن جمله‏ اند؛

 

«كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»[2]؛ هر جانداری طعم مرگ را خواهد چشید.

 

«كُلُّ مَنْ عَلَيْها فان‏»[3]؛ همه کسانی که روی زمین هستند، فانی می‏شوند.

 

«أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ في‏ بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ...»[4]؛ هر كجا باشيد؛ هر چند در قلعه‏ هاى مرتفع و استوار، مرگ شما را درمى‏ يابد... .

 

«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيكُم...‏»[5]؛ بگو: بى‏ ترديد مرگى را كه از آن مى ‏گريزيد با شما ديدار خواهد كرد... .

 

آیاتی که به آنها اشاره شد حاکی از این است که هیچ فراری از مرگ نیست و لذا انسان باید بداند که پایان کارش مرگ است و نباید از مرگ غافل شود، چرا که یاد مرگ در انسان سازندگی ایجاد می‏ کند.

 

رسول گرامی اسلام (ص) در روایتی که در ابتدای سخن به آن اشاره شد در رابطه با کسانی که به یاد مرگ‏ اند فرموده است که کسانی که به یاد مرگ، قیامت و آخرت ‏اند هم درجه شهداء می ‏باشند.

 

خواب، مرگ اصغر است و چه بسا اتفاق افتاده است که شخص خوابیده است ولی از خواب بیدار نشده است و از دنیا رفته است لذا اولیاء الهی وقتی از خواب برمی‏خاستند خدا را شُکر می‏ کردند و می‏ گفتند که خدایا ممنونیم که به ما عمر دوباره دادی که بتوانیم خود را برای سرای آخرت آماده کنیم.

 

روایت دوم: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَيُّ الْمُؤْمِنِينَ أَكْيَسُ؟ فَقَالَ: «أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَ أَشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدَاداً»[6]؛ از رسول خدا (ص) در رابطه با انسان‏های زیرک و باهوش سؤال شد، آن حضرت (ص) فرمود که زیرک‏ترین افراد، کسانی می‏باشند که زیاد به یاد مرگ‏اند و برای مرگ آماده‏ ترند.

 

دلیل زیرکی انسانی که به یاد مرگ است این است که حواسش جمع است و مواظب رفتار و کردارش است. انسان زیرک و باهوش به یاد مرگ است و خودش را برای مرگ آماده می‏ کند.

 

انسان وقتی می‏ خواهد مسافرت برود، مواظب است که چیزی را فراموش نکند و همه لوازم سفر را برمی‏ دارد و اگر در مسیر یادش بیفتد که چیزی را فراموش کرده است، فکرش مشغول می‏شود، برای سفر مرگ و آخرت نیز  باید خودش را آماده کند تا بعد از مرگ، آرزوی برگشت به دنیا و جبران اعمالش را نکند. خداوند متعال در رابطه با چنین افرادی فرموده است: «حَتىَّ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ‏ ارْجِعُون* لَعَلىِّ أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ  كلّا...»[7]؛ [دشمنان حق از دشمنی خود باز نمی‏ایستند] تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد، می‏گوید: پروردگارا! مرا [برای جبران گناهان و تقصیرهایی که از من سر زده به دنیا] بازگردان. شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم! (ولى به او مى‏ گويند:) چنين نيست... .

 

امیرالمؤمنین علی‏بن ابیطالب (ع) فرموده است: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَرَى أَنَّهُ يَنْقُصُ كُلَّ يَوْمٍ فِي نَفْسِهِ وَ عُمُرِهِ وَ هُوَ لَا يَتَأَهَّبُ لِلْمَوْت»[8]؛ در شگفتم از كسى كه مى‏بيند هر روز از جان و عمر او كاسته مى‏شود و با اين حال براى مرگ آماده نمى‏شود!

 

رسول گرامی اسلام (ص) فرموده است: «شَيْئَانِ يَكْرَهُهُمَا ابْنُ آدَمَ؛ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ الْمَوْتُ رَاحَةٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الْفِتْنَةِ وَ يَكْرَهُ قِلَّةَ الْمَالِ وَ قِلَّةُ الْمَالِ أَقَلُّ لِلْحِسَابِ»[9]؛ آدميزاده دو چيز را ناخوش دارد؛ يكي مرگ است با اينكه راحتي مومن از گرفتاري‏ها در مرگ است و ديگری كم‏ثروتي است با اينكه ثروت كم حسابش نيز كمتر است.

 

هر چه مال و ثروت انسان کمتر باشد، حساب و کتابش در روز قیامت آسان‏تر است زیرا همان‏طور که در روایت آمده است، مال و ثروت اگر از حلال جمع شده باشد، مورد حساب قرار می‏ گیرد و اگر از حرام جمع شده باشد، شخص مورد عقاب قرار می‏ گیرد؛ «فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَاب»[10]‏.

 

در روایت آمده است: «إِذَا بَلَغَ الرَّجُلُ أَرْبَعِينَ سَنَةً نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ دَنَا الرَّحِيلُ فَأَعِدَّ زَادا»[11]؛ هرگاه شخصي به سن چهل سالگي برسد فرشته اي از سوي خداوند در آسمان ندا مي دهد كه هنگام سفر نزديك است، زاد و توشه سفر را مهيّا كن.

 

عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ؛ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): «إِنَّ قَوْماً أَتَوْا نَبِيّاً لَهُمْ فَقَالُوا: ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يَرْفَعْ عَنَّا الْمَوْتَ فَدَعَا لَهُمْ فَرَفَعَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْهُمُ الْمَوْتَ وَ كَثُرُوا حَتَّى ضَاقَتْ بِهِمُ الْمَنَازِلُ وَ كَثُرَ النَّسْلُ وَ كَانَ الرَّجُلُ يُصْبِحُ فَيَحْتَاجُ أَنْ يُطْعِمَ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ وَ جَدَّهُ وَ جَدَّ جَدِّهِ وَ يُوَضِّيَهُمْ وَ يَتَعَاهَدَهُمْ فَشُغِلُوا عَنْ طَلَبِ الْمَعَاشِ فَأَتَوْهُ فَقَالُوا: سَلْ رَبَّكَ أَنْ يَرُدَّنَا إِلَى آجَالِنَا الَّتِي كُنَّا عَلَيْهَا فَسَأَلَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَدَّهُمْ إِلَى آجَالِهِمْ»[12]؛ هشام بن سالم از امام صادق عليه السّلام نقل مى‌كند كه آن حضرت فرمود: گروهى به نزد پيامبرِ عصر خود آمدند و عرض كردند که از پروردگار خود بخواه تا مرگ را از ما بردارد. آن پيامبر هم براى آنها دعا كرد و خداوند مرگ را از آنها برداشت، به گونه‏ای كه (از نظر جمعيّت) زياد شدند تا جايى كه خانه براى آنها تنگ شد و نسلشان (فرزندانشان) زياد گشت و هر شخصى در صبح نياز داشت كه به پدر، مادر، جدّ و جدّه‏اش غذا بدهد و آنها را راضى نگه دارد و ارتباط‍‌ برقرار كند و اين كارها، آنها را از به دست آوردن روزى، مشغول مى‌ساخت. (دوباره آن گروه) به نزد آن پیامبر آمده و عرض كردند که از خداوند بخواه ما را براساس همان زمان مرگ، برگرداند. آن پيامبر (نيز) از خداوند خواست و خداوند نيز آن گروه را به اجل‌هاى خود برگرداند [تا بر اساس همان زمان‌ها از دنيا بروند].

 

 

 

 

 



[1]. ورّام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى‏، مجموعة ورّام، ج1، ص268.  

[2]. عنکبوت: 57.

[3]. الرحمن: 26.

[4]. نساء: 78.

[5]. جمعه: 8.

[6]. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی (ط- الإسلامیة)، ج3، ص258.

[7]. مؤمنون: 99و100.

[8]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص459.

[9]. مجلسى، محمد باقربن محمد تقی، بحارالانوار (ط- بیروت)، ج69، ص39.  

[10]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص201.

[11]. ورّام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى‏، مجموعة ورّام، ج1، ص35.

[12]. ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمدبن علی، التوحید، ص401، ح4.  

 

Please publish modules in offcanvas position.