تذکر اخلاقی: نشانه‏ های اهل خیر99/06/26

 

عن الامام الباقر (ع): «إِذَا أَرَدْتَ‏ أَنْ تَعْلَمَ‏ أَنَّ فِيكَ خَيْراً، فَانْظُرْ إِلى‏ قَلْبِكَ، فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ‏، فَفِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُحِبُّكَ وَ إِنْ‏ كَانَ يُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ‏، فَلَيْسَ فِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»[1].

 

امام باقر (ع) فرموده است که هرگاه خواستى بدانى كه در تو خيرى هست، به قلبت بنگر. اگر فرمانبران خدا را دوست و معصيت كاران را دشمن می‏داشت، پس در تو خير هست و خداوند دوستت مى‏دارد و اگر پيروان خدا را دشمن مى‏داشت و معصيت كاران را دوست مى‏داشت، پس در تو خيرى نيست و خداوند، دشمنت مى‏دارد چون انسان همراه كسى است كه دوستش مى‏دارد.

 

گاهی انسان خود را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می‏داند، لکن اگر بخواهد بفهمد که از چه جایگاهی برخوردار است باید خودش را مورد ارزیابی قرار دهد، ببیند که آیا دوست‏دار اهل طاعت و بندگی است یا اهل عصیان و گناه را دوست می‏دارد که اگر اهل طاعت را دوست بدارد نزد خدا محبوب است و خدا او را دوست می‏دارد و از جایگاه ارزشمندی برخوردار است، ولی اگر اهل عصیان را دوست بدارد، خیری در او نیست و خدا او را دشمن می‏دارد.

 

کسانی که خیر و خوبی در آنها می‏باشد، اهل طاعت را دوست دارند و معصیت‏کاران را دشمن می‏دارند و در این صورت است که خداوند آنها را دوست می‏دارد.

 

بغض نسبت به اهل معصیت مراحلی دارد که کوچک‏ترین مرحله آن، بیزاری و تنفر قلبی است. اهل خیر از معصیت‏کاران و دشمنان خداوند بیزارند و قلباً از آنها متنفّرند، ولی اگر انسان نسبت به معصیت‏کاران محبت داشته باشد و آنها را دوست داشته باشد، خیری در او نیست و خداوند او را دشمن می‏دارد. بعضی از انسان‏ها نسبت به اهل معصیت محبت می‏ورزند، مثل اینکه شخص کاسب به زن بی‏حجاب احترام می‏کند و با او گرم می‏گیرد و به او تخفیف نیز می‏دهد، ولی به خانمی که حجاب دارد بی احترامی می‏کند.

 

الآن وضعیت جامعه به گونه‏ای است که بعضی‏ها نسبت به اهل علم و روحانیت بی احترامی می‏کنند و فحش و ناسزا می‏گویند و به محض اینکه مشکلی برایشان پیش می‏آید به خدا، قرآن، اسلام، علما و... بد و بیراه می‏گویند. خداوند متعال فرموده است: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ»[2]؛ بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى‌پرستند (و ايمان قلبيشان بسيار ضعيف است)، همين كه (دنيا به آنها رو كند و نفع و) خيرى به آنان برسد، حالت اطمينان پيدا مى‌كنند، اما اگر مصيبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مى‌شوند (و به كفر رومى‌آورند)! (به اين ترتيب) هم دنيا را از دست داده‌اند و هم آخرت را از دست داده‏اند و اين همان خسران و زيان آشكار است!

 

پس بعضی از انسان‏ها این‏گونه‏اند که اگر دنیا به کام آنها باشد اسلام و مسلمین خوبند، اما همین که مشکلی برای او پیش آید به اسلام، قرآن و علما بد و بیراه می‏گوید و با خدا قهر می‏کند.  

 

انسان باید مواظب اعمالش باشد چون روزی فرا خواهد رسید که باید پاسخگوی اعمال خود باشد و هیچ یک از اعمال او از قلم نخواهد افتاد و همه اعمالش از کوچک و بزرگ در پرونده عمل او ثبت می‏شوند و لذا انسان علاوه بر اینکه کار خوب انجام می‏دهد باید مواظب باشد تا کارهای خوبی را که انجام می‏دهد از بین نبرد چرا که ممکن است به خاطر ظلمی که در حق دیگران کرده است، آن کارهای خوب از او گرفته شود و به نام دیگران ثبت شود. خداوند متعال فرموده است: «...لاَ يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَ لاَ كَبِيرَةً إِلاَّ أَحْصَاهَا...»[3].

 

امام صادق (ع) فرموده است: «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ‏ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَيْهَا»[4]. یک روزی فرا می‏رسد که انسان باید پاسخگوی اعمال خود باشد لذا خوب است که قبل از اینکه در عالم آخرت به حسابش رسیدگی شود، خودش محاسبه نفس داشته باشد و خود را حسابرسی کند.

 

امیرالمؤمنین امام علی (ع) شبی همراه با کمیل بن زیاد در کوفه حرکت می‏کردند، صدای دلنشین قرآن به گوششان رسید، کمیل تحت تأثیر قرار گرفت، به قلبش خطور کرد که خوش به حال این قاری قرآن، امام علی (ع) متوجه شد که کمیل تحت تأثیر ظاهر قرآن خواندن آن شخص قرار گرفته است، به کمیل فرمود که گویا خیلی شیفته این صدای قرآن شده‏ای؟ کمیل تأیید کرد، امام علی (ع) فرمود که این شخص قاری، اهل دوزخ است، کمیل از سخن آن حضرت (ع) تعجب کرد، آن شب گذشت تا اینکه در یکی از جنگ‏ها، بعد از اتمام جنگ، همین‏طور که امام علی (ع) همراه با کمیل بن زیاد در بین کشته‏ها می‏گشتند، آن حضرت (ع) نوک شمشیر خود را روی بدن شخصی گذاشت و به کمیل فرمود که این شخص همان کسی است که آن شب، صدای قرآنش تو را تحت تأثیر قرار داد و تو خیال کردی آدم خوبی است!

 

پس اهل طاعت و بندگی بودن خیلی سخت است، مهم این است که انسان بتواند ایمانش را تا آخر حفظ کند و مواظب باشد که در گرفتاری‏ها و مشکلات ایمانش را از دست ندهد.

 

 

 



[1]. محمد بن یعقوب، كلينى، الكافي (ط- دارالحدیث)، ج‏3، ص328.

[2]. «الحج»:11.

[3]. «الکهف»:49.

[4]. محمد بن یعقوب، كلينى، الكافي (ط- دارالحدیث)، ج‏15، ص343.

 

Please publish modules in offcanvas position.