تذکر اخلاقی: حقیقت سعادت و حقیقت شقاوت 99/07/16

قال امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع): «إِنَ‏ حَقِيقَةَ السَّعَادَةِ أَنْ يُخْتَمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالسَّعَادَةِ وَ إِنَّ حَقِيقَةَ الشَّقَاءِ أَنْ يُخْتَمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالشَّقَاء»[1].

 

حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است که حقیقت سعادت و خوشبختی برای انسان این است که عمل او با سعادت پایان پذیرد و حقیقت شقاوت و بدبختی برای انسان این است که عمل او با شقاوت و بدبختی پایان پذیرد.

 

طبق روایت مذکور، ملاک سعادت و شقاوت، پایان کار عمل انسان است و به تعبیر روشن‏تر عاقبت‏بخیری که در روایات زیاد به آن سفارش شده است، ملاک سعادت و خوشبختی است و عاقبت‏بشری، ملاک شقاوت و بدبختی است.

 

مقصود از اینکه پایان عملِ انسان ختم به خیر شود یا پایان عمل انسان ختم به شر شود، چیست؟

 

یک معنا این است که انسان‏ها در زندگی خود حالت‏های مختلفی دارند، بعضی از روز اول به نحو احسن عمل کرده‏اند و در مقابلِ اوامر و نواهی پروردگار عالم تسلیم بوده‏اند، هر جا امری بوده است، اطاعت کرده‏اند و هر جا نهیی بوده است خود را از انجام آن بازداشته‏اند، یعنی آغاز و پایان عمرشان به این نحو است که تابع اوامر و نواهی خداوند متعال می‏باشند، اما بعضی دیگر از انسان‏ها این‏گونه‏اند که از زمانی که مکلّف به تکلیف شده‏اند در مسیر شرارت و شقاوت قدم گذاشته‏اند و این مسیر را تا پایان ادامه می‏دهند. وضعیت این دو دسته کاملاً روشن است، یعنی بعضی همیشه در مسیر خوبی و اطاعات قرار دارند و بعضی دیگر همیشه در مسیر بدی و عصیان قرار دارند.

 

دو دسته دیگر وجود دارند که وضعیت این دو دسته از دو دسته سابق متفاوت است؛ دسته اول، انسان‏هایی می‏باشند که آغاز زندگی خود را در مسیر راستی، درستی، امانتداری و کارهای نیک سپری کرده‏اند، اما در ادامه وقتی به بخش‏های پایانی زندگی آنها نگاه می‏شود، مشاهده می‏شود که آنها یک دفعه تغییر مسیر داده‏اند و فرجام و سرانجام کار آنها مناسب نیست، گویا از آغاز زندگی‏شان انسان خوبی نبوده‏اند، اما دسته دوم، انسان‏هایی می‏باشند که بر خلاف دسته قبلی در مسیر زندگی آنها جز بدی، شقاوت، شرارت و رفتارهای ناپسند، چیز دیگری مشاهده نمی‏شود، ولی در ادامه زندگی یک دفعه متحول شده و عوض شده‏اند و در سایه این تحول صفحه زندگی آنها تغییر پیدا کرده و حالتی پیدا کرده‏اند که فرجام زندگی‏شان سعادت و خوشبختی است.

 

شاید کلام مولی علی (ع) به دو دسته اخیر اشاره داشته باشد که گاهی فرجام کار و عمل انسان، فرجام بدبختی و گاهی فرجام کار و عملش، خوشبختی است.

 

در تاریخ نمونه‏های فراوانی وجود دارند، افرادی بوده‏اند که در برهه‏ای از تاریخ زندگی خود، در صدر اسلام در کنار رسول گرامی اسلام (ص) بوده‏اند و در رکاب آن حضرت (ص) شمشیر زده‏اند، اما در بخش پایانی عمر خود در مقابل اولیاء الهی ایستاده‏اند و کارنامه خوب خود را به کارنامه بد تبدیل کرده‏اند و در مقابل، نمونه‏های فراوانی بوده‏اند که در بخش قابل توجهی از مسیر زندگی‏شان، رفتاری مناسب با شأن کرامت انسانی نداشته‏اند، اما با یک جرقه‏ای که در دل آنها ایجاد شده است، مسیر زندگی آنها تغییر کرده است و از اولیاء الهی شده‏اند و حتی به جایی رسیده‏اند که مردم برای برآورده شدن خواسته و حاجتشان آنها را بین خود و خداوند متعال واسطه قرار می‏دهند. بنابراین، انسان باید سعی کند که هم خوب زندگی کند و هم پایان کارش خوب باشد و یا اینکه لاأقل اگر بخشی از زندگی او خوب نبوده است، سعی کند که عاقب به خیر شود و پایان خوبی برای زندگی خود رقم بزند.

 

اینکه مولی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) فرموده است که حقیقت سعادت و خوشبختی برای انسان، این است که عمل او با سعادت پایان پذیرد و حقیقت شقاوت و بدبختی برای انسان، این است که عمل او با شقاوت و بدبختی پایان پذیرد، شامل دو دسته مذکور می‏شود.

 

بعضی، روایت مذکور را به شکل دیگری معنا کرده‏اند و گفته‏اند که حقیقت شقاوت این است که آخرین عملی که از انسان سر می‏زند، گناه و معصیت باشد و حقیقت سعادت این است که آخرین عملی که از انسان سر می‏زند، کار خیر و نیک باشد. بعضی مثال جالبی زده و گفته‏اند که گاهی نامه‏ای به دست انسان می‏رسد و او همه محتوای نامه را نمی‏بیند، بلکه چند خط پایانی نامه را می‏بیند و از آن چند خط پایانی به منظور و مقصود طرف پی می‏برد. خداوند متعال نیز آخرین عملی که از انسان سر بزند را نگاه می‏کند که اگر آن عمل آخری خوب باشد، انسان عاقبت به خیر می‏شود و اگر عمل آخر او بد باشد، عاقبت به شر می‏شود.

 

 

 



[1]. محمد باقر بن محمد تقى، مجلسى، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏68، ص364.

 

Please publish modules in offcanvas position.