فصلٌ في أفعال الوضوء‌ 97/07/22

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في أفعال الوضوء‌                                                                   تاریخ: 22 مهر 1397

موضوع جزئی: مقدار شستن در وضو                                                                                              مصادف با: 4 صفر 1440

سال تحصیلی: 98- 97                                                                                                           جلسه: 11

                                                                                                       

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسأله 538: «في غير الوسواسيّ إذا بالغ في إمرار يده على اليد اليسرى لزيادة اليقين، لا بأس به؛ ما دام يصدق عليه أنّه غسل واحد. نعم، بعد اليقين إذا صبّ عليها ماء خارجيّاً يشكل و إن كان الغرض منه زيادة اليقين لعدّه في العرف غسلة اخرى و إذا كان غسله لليسرى بإجراء الماء من الإبريق مثلًا و زاد على مقدار الحاجة مع الاتّصال لا يضرّ ما دام يعدّ غسلة واحدة»[1].

به نظر مرحوم سید (ره)، غیر وسواسی [انسان معمولی]، اگر کشیدن دستش بر دست چپ در وضو به خاطر یقین کامل [به اینکه آب به تمام دستش رسیده است،] باشد، مادامی که صدق کند که یک شستن است، مشکلی ندارد. بله، اگر وضو گیرنده بعد از یقین [به رسیدن آب به تمام دست]، آب غیر وضو بر دستش بریزد، وضویش مشکل پیدا می‎کند، هرچند که هدفش از این کار [، یعنی آب ریختن دوباره] زیادی یقین باشد زیرا ریختن دوباره آب، عرفاً، شستن دیگر شمرده می‎شود [و شستن واحد نیست] و اما اگر در شستن دست چپش، مثلاً با جاری کردن آب از آفتابه به طور متصل، اضافه بر مقدار نیاز، آب بریزد، در این صورت، مادامی که یک‏بار شستن صدق می‎کند، مشکلی ندارد.

در مسأله مذکور، سه فرع متصور است:

فرع اول، اینکه غیر وسواسی در صورتی که در وضو به خاطر یقین به اینکه آب به همه دستش رسیده است، در دست کشیدن بر دست چپش مبالغه کند، مادامی که صدق کند که یک‏بار شسته است، مشکلی ندارد و وضویش صحیح است.

صحت وضو در فرع مذکور، به این خاطر است که منظور از وجوب مسح به وسیله رطوبت کف دست، آن رطوبتی است که بعد از شستن دست چپ در کف دست راست باقی‏مانده باشد. بنابراین، مخلوط شدن آب کف دست راست با آب غَسل دست چپ اشکالی ندارد چون شخص مذکور، وسواسی نیست تا بیش از حد آب بریزد، بلکه یک غَسل بیشتر نیست، در نتیجه امتزاج آب کف دست راست به غَسل دست چپ مشکلی ایجاد نمیکند.

فرع دوم، اینکه اگر شخص بعد از یقین به اینکه آب به همه دستش رسیده است، آب غیر وضو را بر دستش بریزد، وضویش مشکل پیدا می‎کند، هرچند که هدفش از این کار زیادی یقین باشد زیرا ریختن دوباره آب، شستن واحد نیست، بلکه شستن برای بار دوم است.

دلیل حکم مذکور در این فرع، این است که در این صورت، لازم می‎آید که مسح با آب غیر وضو انجام شده باشد لذا وضوی گرفته شده، باطل است.

 

شبهه

اگر شخص متوضّی در تحقق غَسلِ معتبرِ در وضو شک کند [، یعنی شک کند که آیا غَسل معتبر در وضو انجام شد یا انجام نشد]، در این صورت، قاعده اشتغال [الإشتغال الیقینی یستدعی البرائة الیقینیة] و استصحاب عدم تحقق غَسلِ معتبر اقتضا می‎کند که شخص یک‏بار دیگر آب بریزد تا نسبت به تحقق غَسل معتبر، یقین حاصل شود. اشکال این است که بعد از اینکه شخص غیر وسواسی برای مرتبه دوم آب ریخت تا نسبت به غَسل معتبر یقین پیدا کند، این شبهه پیدا می‎شود که شخص نمی‎تواند یقین پیدا کند که آیا مسحی که می‎خواهد انجام بدهد، به وسیله رطوبت وضو است یا به وسیله رطوبت خارجی است؟ از یک طرف، بر طبق قاعده اشتغال و استصحاب عدم تحقق غَسل به لزوم ریختن دوباره آب حکم شد تا شخص نسبت به تحقق غَسل معتبر، یقین کند و از طرف دیگر، شخص نمی‎تواند یقین کند که مسحی که انجام می‎دهد، با رطوبت آب وضو است یا با رطوبت آب جدید است؟ چون احتمال می‎دهد که مسح با رطوبت آب غیر وضو انجام شده باشد که در این صورت، وضویش باطل خواهد بود.

دفع شبهه

اولاً شک در تحقق مسح به وسیله آب وضو یا آب غیر وضو، در صورت مذکور، صحیح نیست زیرا شخص با تمسک به قاعده اشتغال یا استصحاب عدم تحقق غَسل معتبر بر طبق وظیفه‎اش عمل کرده است. انسان گاهی مأمور به امر واقعی است و گاهی مأمور به امر ظاهری است و مأمورٌبه امر ظاهری همانند مأمورٌبه امر واقعی است لذا زمانی که شخص در هنگام وضو گرفتن، با تمسک به قاعده اشتغال یا استصحاب عدم تحقق غَسل معتبر، دوباره آب بریزد، به وظیفه ظاهری خود عمل کرده است و مأمورٌبه ظاهری را امتثال کرده است و با توجه به اینکه عمل بر طبق مأمورٌبه ظاهری همانند عمل به مأمورٌبه واقعی است، جایی برای شک در تحقق مسح به وسیله آب وضو یا آب غیر وضو باقی نمی‎ماند.

ثانیاً شک در اتیان بعضی از افعال وضو قبل از اتمام وضو اقتضا می‎کند که شخص آن فعل را تدارک کند و دوباره انجام بدهد و در مانحن‎فیه که شخص دوباره آب می‎ریزد، هنوز وضو تمام نشده است و آبی که مجدد می‎ریزد، قبل از اتمام وضو است و شخص برای کامل کردن وضو دوباره آب می‎ریزد و به وظیفه‎اش عمل می‎نماید و رطوبتی که با آن مسح می‎کند، رطوبتِ آب وضو است لذا وضویش صحیح است.   

فرع سوم، اینکه اگر شخص در شستن دست چپش آب آفتابه را بر روی دست جاری کند و در حالی که آب جریان دارد و قطع نشده است، اضافه بر مقدار مورد نیاز، آب بریزد نیز مادامی که یک‏بار شستن صدق کند، مشکلی ندارد و وضویش صحیح است.

در رابطه با فرع سوم، عرض می‎شود که این فرع دو فرض دارد؛ گاهی آب ریختن اضافه بر مقدار نیاز، خیلی کم است که نزد عرف زیادی به حساب نمی‎آید، ولی گاهی آب اضافه به مقداری زیاد است که عرفاً چنین آبی به صحت وضو ضرر می‎رساند، مثل اینکه شیر آب را باز بگذارد و دستش را مدتی زیر آن قرار بدهد لذا صرف اینکه اتصال آب محفوظ باشد و جریان آب قطع نشود، برای حکم به صحت وضو کفایت نمی‎کند، بلکه فقط اتصالی نزد عرف معفو است که خیلی کم باشد و قابل اعتنا نباشد. بنابراین، اگر عرفاً اتصال، معفو نباشد، شبهه حرمت متصور است و رطوبتی که با آن مسح می‎شود، رطوبت خارجی خواهد بود و لذا وضو باطل خواهد بود.

«الحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص218.

Please publish modules in offcanvas position.