درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصلٌ فی أحکام الجبائر تاریخ: 1 اردیبهشت 1399 موضوع جزئی: حکم جبائر متعدده در عضو واحد مصادف با: 26 شعبان 1441 سال تحصیلی: 99-98 جلسه: 38 |
مسأله599: «إذا كان في عضو واحد جبائر متعدّدة يجب الغسل أو المسح في فواصلها»[1].
به نظر مرحوم سید (ره)، اگر جبائر متعدده در عضو واحد باشد، واجب است که بین آن جبائر [که جبیره ندارد، اگر محل غَسل باشد،] شسته شود یا [اگر محل مسح باشد] مسح شود.
دلیل حکم مذکور این است که زمانی از غَسل یا مسح بر بشره عدول میشود که مانع وجود داشته باشد که اگر مانع وجود داشته باشد بر جبیره مسح میشود، ولی در مواردی که مقتضی موجود و مانع مفقود است، وجهی ندارد که بر طبق مأمورٌبه [که غَسل یا مسح بر بشره است] عمل نشود و دلیلی مبنی بر کفایت مسح بر جبائر و عدم غَسل یا مسح بر بشره در رابطه با مواضعی که جبیره ندارد، وجود ندارد.
همچنین، اطلاقات دال بر غَسل مواضع غَسل و مسح مواضع مسح [، مثل آیه شریفه: «...فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ...»[2]] شامل مورد مذکور در مسأله که بین جبائر، خالی از جبیره است، میشود لذا بر روی جبائر مسح میشود و در رابطه با ما بین جبائر که جبیره ندارد بر طبق وظیفه عمل میشود، یعنی اگر از مواضع غَسل باشد، شسته میشود و اگر از مواضع مسح باشد، مسح میشود.
روایاتی نیز وجود دارند که حکم مذکور را تأیید میکنند که روایت ذیل از آن جمله است:
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنِ الْكَسِيرِ تَكُونُ عَلَيْهِ الْجَبَائِرُ أَوْ تَكُونُ بِهِ الْجِرَاحَةُ كَيْفَ يَصْنَعُ بِالْوُضُوءِ؟ وَ عِنْدَ غُسْلِ الْجَنَابَةِ وَ غُسْلِ الْجُمُعَةِ؟ فَقَالَ: «يَغْسِلُ مَا وَصَلَ إِلَيْهِ الْغَسْلُ مِمَّا ظَهَرَ مِمَّا لَيْسَ عَلَيْهِ الْجَبَائِرُ وَ يَدَعُ مَا سِوَى ذَلِكَ مِمَّا لَا يَسْتَطِيعُ غَسْلَهُ وَ لَا يَنْزِعُ الْجَبَائِرَ وَ لَا يَعْبَثُ بِجِرَاحَتِهِ»[3].
کلام امام رضا (ع)، مبنی بر اینکه آن مواضعی که جبیره ندارد را میشوید و مواضعی را که جبیره دارد و امکان غَسل آن نیست را رها میکند [، یعنی به وظیفهاش که مسح بر جبیره است، عمل میکند] نیز بر این دلالت دارد که انسان باید مواضعی را که جبیره دارد مسح کند و فواصلی که بین جبائر است و جبیره ندارد را [اگر از مواضع غَسل باشد،] بشوید و [اگر از مواضع مسح باشد،] مسح کند.
مسأله600: «إذا كان بعض الأطراف الصحيح تحت الجبيرة، فإن كان بالقدر المتعارف مسح عليها و إن كان أزيد من المقدار المتعارف، فإن أمكن رفْعها رَفَعَها و غسل المقدار الصحيح ثمّ وضعها و مسح عليها و إن لم يمكن ذلك مسح عليها، لكن الأحوط ضمّ التيمّم أيضاً، خصوصاً إذا كان عدم إمكان الغسل من جهة تضرّر القدر الصحيح أيضاً بالماء»[4].
به نظر مرحوم سید (ره)، اگر بعضی از اطراف عضو که صحیح و سالم است زیر جبیره قرار بگیرد و به مقدار متعارف باشد، بر جبیره مسح میشود [و مشکلی ندارد]، اما اگر آن مقدار صحیح و سالم که زیر جبیره قرار گرفته است از مقدار متعارف بیشتر باشد و برداشتن جبیره نیز ممکن باشد، جبیره برداشته میشود و مقدار سالم عضو شسته میشود و سپس جبیره روی جراحت گذاشته میشود و بر روی آن مسح میشود، ولی اگر برداشتن جبیره ممکن نباشد، بر روی جبیره مسح میشود، لکن احتیاط [مستحب] این است که تیمّم نیز به آن وضوی جبیرهای ضمیمه شود، خصوصاً اگر عدم امکانِ غَسلِ عضو صحیح به خاطر این باشد که شستن برای عضو سالم ضرر داشته باشد.
بحث جلسه آینده: مسأله مذکور، چند فرض دارد که انشاءالله، در جلسه آینده ذکر و بررسی خواهند شد.
«الحمدلله رب العالمین»