فصل فی تتمه احکام غسل 1401/08/03

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تتمه احکام غسل           تاریخ: 3 آبان 1401

موضوع جزئی: حکم اجتماعِ أغسال متعدّده بر مکلّف         مصادف با: 28 ربیع ‏الأول 1444                                                                                                                                       

سال تحصیلی: 1402-1401                             جلسه: 19   

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه جلسه گذشته

عرض شد که به نظر مرحوم سید (ره)، اگر در بین آن غسل‏های متعدّده‏ای که بر ذمّه مکلّف است، غسل جنابت نیز باشد [بدون اینکه الزاماً غسل جنابت را نیّت کرده باشد]، بعد از غسل و قبل از آن، نیازی به وضو نیست ولی اگر غسل جنابت در بین آن أغسال متعدده نباشد، وضو واجب است یعنی واجب است که مکلّف علاوه بر غُسل، وضو نیز بگیرد.

گفته شد که دلیل عدم نیاز به وضو در فرض مذکور که غسل جنابت در بین أغسال متعدده باشد، این است که مقتضی برای لزوم وضو بعد از غسل جنابت وجود ندارد و دلیل عدم وجود مقتضی، آیه وضو[1] است که در جلسه گذشته ذکر شد همچنین، مانع از لزوم وضو نیز موجود است و دلیل آن، روایاتی است که در این رابطه وارد شده‏اند که در جلسه گذشته به روایت زراره اشاره شد و گفته شد که ظاهر کلمه «لیس» که در این روایت آمده است نفی مشروعیت وضو بعد از غسل جنابت را دلالت دارد و مناقشه‏ای که از طرف بعضی صورت گرفته است، محلی ندارد.

مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که سخن مذکور [، یعنی عدم لزوم وضو با غُسل جنابت] در فرضی است که بنا بر این گذاشته نشود که هر غُسلی از وضو بی‏نیاز است، اما اگر بنا بر این گذاشته شود که هر غسلی از وضو بی‏نیاز است، برای هیچ یک از أغسالی که بر ذمّه مکلّف است، وضو لازم نخواهد بود غیر از غسل استحاضه متوسطه که در آن، وضو لازم است و دلیل آن در جای خودش خواهد آمد. پس اگر مبنا این باشد که هر غُسلی؛ غیر از غسل استحاضه متوسطه بی‏نیاز از وضو است، در این صورت، عدم لزوم وضو، مختص به غسل جنابت نخواهد بود، بلکه اگر غسل دیگری نیز بر ذمّه مکلّف باشد نیازی به وضو نخواهد بود و دلیل آن، این است که قطعاً شخص، غسل کرده است و هدف از غسل، تحصیل طهارت است و وقتی طهارت با غُسل کردن حاصل می‏شود لزومی به وضو گرفتن نیست در نتیجه، وضو گرفتن لازم نخواهد بود[2].

پس به نظر مرحوم سید (ره)، اگر غسل جنابت در بین أغسالی که بر ذمّه مکلّف است، باشد وضو گرفتنِ بعد از غُسل واجب نیست ولی اگر غسل جنابت در بین آن أغسال نباشد، وضویِ بعد از غسل واجب است، لکن به نظر می‏رسد که همان‏گونه که مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است، در سایر أغسال؛ غیر از غسل استحاضه متوسطه نیز وضو لازم نیست.

مرحوم سید (ره) در ادامه مسأله 698 نوشته است: «و إن نوى واحداً منها و كان واجباً كفى عن الجميع أيضاً على الأقوى و إن كان ذلك الواجب غير غسل الجنابة و كان من جملتها، لكن على هذا يكون امتثالًا بالنسبة إلى ما نوى...»[3].

مرحوم سید (ره) در عبارت مذکور، فرموده است که اگر شخص هنگامی که غسل می‏کند یکی از آن غسل‏ها را که واجب است نیّت کند، أقوی این است که آن غسل از همه غسل‏هایی که بر ذمّه‏اش است، کفایت خواهد کرد، هرچند که در عین حال که غسل جنابت نیز از جمله آن غسل‏هاست، آن غسلِ واجب را که نیّت کرده است، غسل جنابت نباشد [، یعنی با اینکه غسل جنابت نیز در زمره غسل‏هایی است که بر ذمّه شخص است، لکن او غسل جنابت را نیّت نکرده است، بلکه غسل واجب دیگری را نیّت کرده است]. البته در این صورت، غسلی که شخص انجام می‏دهد فقط نسبت به همان غسلی که نیّت کرده است، امتثال خواهد بود؛ هرچند که از همه أغسال کفایت خواهد کرد و مُجزی خواهد بود.

در رابطه با عبارت مذکور، در دو مقام بحث می‏شود؛

مقام اول، این است که مکلّف، غسل جنابت را نیّت کرده است؛ در حالی که أغسال واجبه دیگری نیز بر ذمّه اوست و او در هنگام غسل کردن از آن أغسال غافل بوده است، سؤال این است که آیا غسلی که او به نیّت جنابت انجام می‏دهد مسقِطِ أغسال دیگر نیز می‏باشد یا مسقِطِ أغسال دیگر نمی‏باشد؟

مقام دوم، این است که شخص، غسل واجبی غیر از جنابت را انجام بدهد، مثل اینکه غسل مسّ میّت کند یا غسل حیض کند و در عین حال أغسال واجبه دیگری، مثل جنابت و غیر آن نیز بر ذمّه‏اش باشد، سؤال این است که آیا غسلی که او انجام داده است، مسقِط آن أغسال واجبه‏ای که در هنگام غسل کردن از آنها غافل بوده است و آنها را نیّت نکرده است، خواهد بود یا مسقِط آن أغسال نخواهد بود؟

بررسی مقام اول

ظاهر این است که فقها بر اینکه غسل جنابت، مسقِطِ أغسال واجبه دیگر می‏باشد تسالم دارند، هرچند که غسل کننده هنگام غسل کردن، آن أغسال را نیّت نکرده باشد، بلکه گاهی بر کفایت غسل جنابت از سایر أغسال، اجماع نقل شده است- درجه تسالم فقها پایین‏تر از اجماع است- پس دلیل بر کفایت غسل جنابت از سایر أغسال واجبه، تسالم فقها و اجماعی است که نقل شده است و قدر متیقّن از روایت صحیحه زراره که قبلاً به آن اشاره شد [عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ؛ قَالَ: «إِذَا اغْتَسَلْتَ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أَجْزَأَكَ غُسْلُكَ ذَلِكَ لِلْجَنَابَةِ وَ الْحِجَامَةِ وَ عَرَفَةَ وَ النَّحْرِ وَ الْحَلْقِ وَ الذَّبْحِ وَ الزِّيَارَةِ، فَإِذَا اجْتَمَعَتْ عَلَيْكَ حُقُوقٌ أَجْزَأَهَا عَنْكَ غُسْلٌ وَاحِدٌ» قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «وَ كَذَلِكَ الْمَرْأَةُ يُجْزِيهَا غُسْلٌ وَاحِدٌ لِجَنَابَتِهَا وَ إِحْرَامِهَا وَ جُمُعَتِهَا وَ غُسْلِهَا مِنْ حَيْضِهَا وَ عِيدِهَا»[4].] نیز همین مطلب است، یعنی قدر متیقّن از این روایت، مربوط به غسل جنابت است چون مورد این روایت، شخص جُنب است وگرنه معنا نداشت که غسل آن شخص، مُجزی از جنابت باشد و مفروض روایت نیز این است که مورد روایت جُنب بوده است و طبیعی است که جنب هنگامی که غسل می‏کند، از جنابت غسل می‏کند و غسل جنابت را نیّت می‏کند و امام (ع) فرموده است که آن غسلی که شخص انجام می‏دهد [، یعنی غسل جنابت] از سایر أغسال نیز مُجزی است.

بنابراین، غسل جنابتی که شخص انجام می‏دهد از سایر أغسال واجبه‏ای که بر ذمّه اوست نیز کفایت خواهد کرد.

سؤال: آیا غسل جنابت از سایر أغسال واجبه‏ای که شخص آنها را نیّت نکرده است نیز مُجزی می‏باشد یا فقط در صورتی از سایر أغسال واجبه مُجزی خواهد بود که آنها را نیّت کرده باشد؟

پاسخ: پاسخ از سؤال مذکور، مبتنی بر متعلقِ جار و مجرور در صدر صحیحه زراره، یعنی عبارت «أَجْزَأَكَ غُسْلُكَ ذَلِكَ لِلْجَنَابَةِ» می‏باشد که باید دید «للجنابة» که جار و مجرور است به چه چیزی تعلق گرفته است؟

اگر جار و مجرور (للجنابة) در عبارت «أَجْزَأَكَ غُسْلُكَ ذَلِكَ لِلْجَنَابَةِ»، به «غُسل» [که مصدر یا اسم مصدر است،] متعلق باشد در این صورت، روایت مذکور، بر إجزاء غسل جنابت از سایر أغسال در موردی که شخص، غسل را به نیّت غسل جنابت و غیر جنابت از أغسالی که بر ذمّه‏اش است انجام بدهد، دلالت خواهد کرد، اما آن غسل جنابت از أغسالی که نیّت نکرده است، مُجزی نخواهد بود زیرا در این صورت که متعلق جار و مجرور، «غسل» باشد معنایش این خواهد بود که غسلی که تو به نیّت جنابت، زیارت و عرفه و غیره انجام بدهی از آن أغسال، مُجزی خواهد بود پس چاره‏ای نیست که غسل کننده در هنگام غسل، همه عناوین أغسالی که بر ذمّه‏اش است را نیّت کند وگرنه غسل او از آن أغسال مُجزی نخواهد بود.

اما اگر جار و مجرور، متعلّق به فعلِ «أجزأک» باشد در این صورت، معنای عبارت مذکور، این خواهد شد که غسل تو از جنابت و غیر جنابت مُجزی است [غسلك أجزأك للجنابة و لغيرها] در نتیجه، صحیحه مذکور بر این دلالت خواهد کرد که غسل جنابتی که شخص انجام می‏دهد از همه أغسالی که بر ذمّه‏اش باشد مُجزی خواهد بود، هرچند که در هنگام غسل کردن، آن غسل‏ها را نیّت نکرده باشد و از آن أغسال غافل باشد.

پس اگر جار و مجرور (للجنابة)، متعلّقِ به غسل باشد، غسلی که شخص به نیّت جنابت انجام می‏دهد فقط از أغسالی مُجزی خواهد بود که آنها را نیز نیّت کرده است، ولی اگر جار و مجرور (للجنابة)، متعلّقِ به إجزاء باشد، غسلی که شخص به نیّت جنابت انجام می‏دهد از همه أغسالی که بر ذمّه‏اش باشند مُجزی خواهد بود، هرچند که آنها را نیّت نکرده باشد چون در این صورت، غُسل مقیّد به چیزی نشده است لذا از همه أغسال مُجزی خواهد بود.

«الحمدلله رب العالمین»



[1]. «المائدة»:6.

[2]. سید ابوالقاسم، موسوی خویی، موسوعة الإمام الخوئی، ج7، ص53.

[3]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص313.

[4]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الجنابة، باب43، ص261، ح1.

Please publish modules in offcanvas position.