تتمه احکام غسل 1402/02/12

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصل فی الحیض                                                                      تاریخ: 12 اردیبهشت 1402

موضوع جزئی: اجتماع حیض با شیر دادن و حمل                                                                         مصادف با: 11 شوال 1444                                                                                                                                       

سال تحصیلی: 1402-1401                                                                                              جلسه: 79   

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تبریک روز معلم

سالروز شهادت استاد شهید آیت الله مطهری (ره)، فقیه، فیلسوف و اسلام شناسِ بزرگ که به عنوان روز معلم نام‏گذاری شده است را خدمت دوستان عزیز تبریک و تهنیت عرض می‏کنم.

جایگاه معلم، جایگاه رفیعی است. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که آن حضرت (ع) فرمود: «مُعَلِّمُ‏ الْخَيْرِ تَسْتَغْفِرُ لَهُ دَوَابُّ الْأَرْضِ وَ حِيتَانُ الْبَحْرِ وَ كُلُّ صَغِيرَةٍ وَ كَبِيرَةٍ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَ سَمَائِهِ»[1]؛ تمام جنبندگان روی زمین، ماهیان دریا و هر کوچک و بزرگی که در آسمان و زمین است، برای معلم خوب طلب استغفار می‏کنند.

معلم در رشد و پرورش جامعه نقش کلیدی دارد. امروزه جایگاه معلم کمی کم رنگ و کم فروغ شده است و آن‏گونه که باید رابطه بین معلم و شاگرد وجود داشته باشد، نیست. تعبیرِ «من علّمنی حرفا فقد سیّرنی عبداً» نیز که به امام علی (ع) منسوب است [، هرچند که عین این جمله در منابع مشهور و اولیه روایی وجود ندارد] بر اهمیت تعلیم و تعلّم دلالت دارد. در گذشته شاگردان برای کسب علم در مقابل استاد زانو می‏زدند و حتی به عنوان خدمت‏گذار به استاد خود خدمت می‏کردند و در مقابل از استاد خواهش می‏کردند که به او علم بیاموزد، لکن اکنون این‏گونه نیست.

خلاصه جلسه گذشته

بحث در رابطه با روایت دوم از روایاتی بود که در اثبات اجتماع حیض با حمل به آنها استناد شده است. عرض شد که سند این روایت نیز همانند سند روایت اول دچار تحویل شده است، یعنی سند این روایت مشتمل بر دو طریق است که انتقال از یک سند به سند دیگر رُخ داده است.

طریق اول عبارت است از؛ محمد بن یعقوب عن محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن صفوان بن یحیی عن عبدالرحمن بن حَجّاج.

بعضی از افراد موجود در طریق اول، مثل فضل بن شاذان، صفوان بن یحیی و عبدالرحمن حَجّاج، نزد رجالییون از أجلّاء ثقات می‏باشند، لکن محمد بن اسماعیل که در سلسه سند این روایت قرار گرفته است توثیق نشده است.

همان‏گونه که در جلسه گذشته اشاره شد، مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است: «أن الشيخ (ره) ذكر في المشيخة طريقه إلى روايات الفضل، فروى عن مشايخه عن محمد بن يعقوب عن علي بن إبراهيم عن أبيه و محمد بن إسماعيل عن الفضل و بعض الروايات المذكورة في التهذيبين عن الفضل نفس الروايات التي ذكرها الكليني (ره) بطريق واحد، يعني عن محمد بن إسماعيل عن الفضل، فيظهر من ذلك أن للكليني كان أكثر من طريق واحد إلى روايات الفضل و إنما اكتفى بواحد منها في بعض الموارد اختصارا أو لغير ذلك. و الحاصل: أن بهاتين الجهتين تصبح أكثر روايات الكليني عن محمد بن إسماعيل هذا بل جميعها معتبرة و لا يلزم طرحها، و الله العالم و له الحمد»[2].

از کلام مرحوم آیت الله خویی (ره) استفاده می‏شود که مرحوم شیخ طوسی (ره) در مشیخه کتاب تهذیبِ خود طریقی صحیح به روایات فضل بن شاذان دارد و همان روایاتی را که مرحوم کلینی (ره) از طریق محمد بن اسماعیل از فضل بن شاذان نقل کرده است را از طریق دیگری که مشتمل بر محمد بن اسماعیل نیست، نقل کرده است و از این مطلب روشن می‏شود که برای مرحوم کلینی (ره) بیشتر از یک طریق برای روایات فضل بن شاذان وجود داشته است، اما دلیل اینکه مرحوم کلینی (ره) در بعضی از موارد فقط به یک طریق اکتفا کرده است یا از باب اختصار بوده است یا دلیل دیگری داشته است که طرق دیگر را اشاره نکرده است. نتیجه اینکه، نمی‏توان به خاطر وجود محمد بن اسماعیل در طریق روایت، آن را ضعیف دانست چون طرق دیگری نیز وجود دارند که مشکل را حل می‏کند.

طریق دوم برای روایت دوم عبارت است از؛ محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیی العطّار عن محمد بن الحسین بن ابی الخطّاب عن صفوان بن یحیی عن عبدالرحمن بن الحجّاج.

تمام افرادی که در این طریق واقع شده‏اند از اجلّاء ثقات می‏باشند بنابراین، سند روایت صحیح است و خدشه‏ای بر آن وارد نیست.

روایت سوم: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنِ الْحُبْلَى تَرَى الدَّمَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ أَوْ أَرْبَعَةَ أَيَّامٍ تُصَلِّي؟ قَالَ: «تُمْسِكُ عَنِ الصَّلَاةِ»[3].

صفوان در روایت مذکور، از امام رضا (ع) در رابطه با زن بارداری که سه روز یا چهار روز خون می‏بیند، سؤال کرده است که آیا چنین زنی می‏تواند نماز بخواند؟ آن حضرت (ع) در پاسخ فرموده است که از خواندن نماز خودداری کند.

دلالت این روایت بر مدعا (اجتماع حیض با حمل) تمام است.

مرحوم شیخ طوسی (ره) در کتاب تهذیب این روایت را آورده است[4]. ایشان چند طریق را به روایاتِ حسین سعید اهوازی ذکر کرده است که اکثر آن طرق، صحیح‏اند بنابراین، سند این روایت صحیح است. نتیجه، اینکه روایات سه‏گانه‏ای که از میان روایات کثیره، به آنها اشاره شد بر امکان اجتماع حیض با حمل دلالت دارند و سند و دلالت آنها تمام است و مشکلی ندارد.

بررسی قول دوم

قول دوم از اقوال سه‏گانه؛ در رابطه با اجتماع حیض با حمل (بارداری)، قول به عدم امکان اجتماع حیض با حمل است مطلقا؛ اعم از اینکه حیض قبل از آشکار شدن حمل باشد یا بعد از آشکار شدن حمل باشد و اعم از اینکه زن در ایام عادت خون ببیند یا قبل از ایام عادت یا بعد از ایام عادت خون ببیند.

مرحوم آیت الله خویی (ره)، قولِ دوم (امتناع اجتماع حیض با حمل) را در دو مقام مورد بررسی قرار داده است؛

مقام اول، بررسی اخباری است که قائلین به امتناعِ اجتماع حیض با حمل، به آنها استناد کرده‏اند.

مقام دوم، بررسی سخنان و کلمات قائلین به امتناع اجتماع حیض با حمل است.

مقام اول

آیت الله خویی (ره) در مقام اول روایاتی را که قائلین به امتناع اجتماع حیض با حمل، به آنها استناد کرده‏اند، ذکر کرده است و آنها را مورد بررسی قرار داده است که در ذیل به بعضی از آن روایات اشاره می‏شود؛

روایت اول: بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ (ع)؛ أَنَّهُ قَالَ: «قَالَ النَّبِيُّ (ص): "مَا كَانَ اللَّهُ لِيَجْعَلَ حَيْضاً مَعَ حَبَلٍ يَعْنِي إِذَا رَأَتِ الدَّمَ وَ هِيَ حَامِلٌ لَا تَدَعُ الصَّلَاةَ إِلَّا أَنْ تَرَى عَلَى رَأْسِ الْوَلَدِ إِذَا ضَرَبَهَا الطَّلْقُ وَ رَأَتِ الدَّمَ تَرَكَتِ الصَّلَاةَ"»[5].

سکونی در روایت مذکور، از جعفر از پدرش (امام صادق (ع)) نقل کرده است که آن حضرت (ع) فرموده است که پیامبر (ص) فرموده است که خداوند حیض را با حمل قرار نمی‏دهد، یعنی اگر زن در حالی که باردار است خون ببیند نماز را ترک نکند [، یعنی باید نمازش را بخواند] مگر زمانی که سر بچه از فرج او خارج شود و تولد بچه شروع شود و درد زایمان بر او عارض شود و خون ببیند که در این صورت، نمازش را ترک می‏کند [، یعنی اگر زن خون نفاس ببیند باید از خواندن نماز خودداری کند].

مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که دلالت این روایت بر مدعا (عدم اجتماع حیض با حمل) واضح است و قابل انکار نیست و سند این روایت نیز مشکلی ندارد و موثقه است، لکن این روایت نمی‏تواند با اخبار کثیره‏ای که بر امکان اجتماع حیض با حمل دلالت دارند، معارضه کند زیرا روایت مذکور، موافق با عامّه است و یکی از مرجّحات، این است که روایتی که مخالف با عامّه باشد بر روایتی که با آن معارض باشد ترجیح داده می‏شود و در ما‏نحن‏فیه نیز چون روایت مذکور، موافق با عامّه است ولی روایات دالِّ بر امکان اجتماع حمل با حیض مخالف عامّه‏اند، آن روایات بر این روایت ترجیح داده ‏می‏شوند. به علاوه اینکه سکونی که در سند این روایت وارد شده است نیز عامّی و از اهل سنّت است لذا چاره‏ای نیست که این روایت بر تقیّه حمل شود.

مرحوم سیّد مرتضی (ره) در کتاب مسائل الناصریات در رابطه با قول عامّه در مانحن‏فیه گفته است: «و قال أبو حنيفة و أصحابه و الثوري و الأوزاعي و ابن حي و عبد الله بن الحسن: إن الحامل لا تحيض»[6]. بنابراین، این روایت موافق با عامّه است.

بحث جلسه آینده: ادامه بررسی روایت اول، ان‏شاءالله، در جلسه آینده بیان خواهد شد.

«الحمدلله رب العالمین»



[1]. علامه مجلسى، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج‏2، ص17.

[2]. سید ابوالقاسم، موسوی خویی، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج‌16، ص99.

[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الحیض، باب30، ص331، ح4.

[4]. شیخ طوسی، تهذيب الأحكام، ج1، ص386.  

[5]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الحیض، باب30، ص333، ح12.  

[6]. سید مرتضی، المسائل الناصريات، ص 170.

Please publish modules in offcanvas position.