IMAGE وضعیت حقوق زن در جوامع غربی را به چالش بکشیم / پژوهش هنوز مهمان ناخوانده آموزش است1403/02/26
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
  حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» با بیان اینکه در مواجهه با دشمن، مطالبه... Read More...
IMAGE حضور رئیس جمهور در جلسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جمهور با حضور در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسه‌ای با اعضای این نهاد... Read More...
IMAGE در وصول مالیات، رضایت عامه مدنظر باشد1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفتند: معتقدیم که نفت ثروتی است که باید برای... Read More...
IMAGE کلید درب‌های فضای مجازی را در اختیار بگیرید1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اهمیت مدیریت فضای مجازی گفتند:... Read More...

    درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقره                                                                         تاریخ: 7 خرداد 1393  

موضوع جزئی: تفسیر آیه 29                     مصادف با: 28 رجب  1435                    سال: چهارم                 جلسه: 57

 

 

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

تفسیر آیه 29 سوره بقره:

«هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ»[1]؛ او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چيز آگاه است.

همان طور که حیات و آفرینش زمین ما را به توحید و خداشناسی دعوت می‏کرد آفرینش آسمان‏ها هم این گونه است لذا خدای متعال می‏فرماید: او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چيز آگاه است.

معانی واژه‏ها:

«ثُمَّ اسْتَوى»: این جمله در این آیه شریفه به این معناست که خداوند اول در مورد زمین صحبت کرده و بعد در مورد آسمان صحبت می‌کند. ظاهر کلمه «ثُمَّ» با توجه به آنچه در ادبیات خوانده‏ایمترتیب وقوعی را دلالت می‌کند. «مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ * ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ * ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ * ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ»[2]؛ او را از نطفه ناچيزى آفريد، سپس اندازه‏گيرى كرد و موزون ساخت، سپس راه را براى او آسان كرد، بعد او را ميراند و در قبر پنهان نمود، سپس هر گاه بخواهد او را زنده مى‏كند!

«ثُمَّ» در این آیه شریفه دلالت بر ترتیب وقوعی می‏کند که از نظر آفرینش اول خلقت آسمان‏ها است و بعد خلقت زمین.«أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها* رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها* وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها* وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها»[3]؛ آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل‏تر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟! سقف آن را برافراشت و آن را منظّم ساخت، و شبش را تاريك و روزش را آشكار نمود! و زمين را بعد از آن گسترش داد.  کلمه «ثُمَّ» در این آیه شریفه بر ترتیب وقوعی دلالت می‏کند که خداوند می‌فرماید آیا آفرینش شما سخت‏تر است یا آفرینش آسمان‏ها و بعد سقف آن را برافراشت و آن را منظّم ساخت.

اما کلمه ثم در آیه 29 سوره بقره «ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ» بر ترتیب ذکری دلالت می‌کند، چون آفرینش آسمان قبل از آفرینش زمین است.

«اسْتَوى‏»: بر استیلاء و تسلط دلالت دارد. «اسْتَوى» از ریشه «سوا» است و معنی سوا در اینجا تسلط همراه با اعتدال است، یعنی کاری که انسان بر آن تسلط پیدا می‏کند و همراه با اعتدال است. «استوى» از ماده «استواء» گرفته شده كه در لغت به معنى تسلط و احاطه كامل و قدرت بر خلقت و تدبير است، ضمنا كلمه «ثم» در جمله «ثم استوى الى السماء» الزاما به معنى تأخير زمانى نيست بلكه مى‏تواند به معنى به معنى تأخير در بيان و ذكر حقايقى پشت سر هم بوده باشد.

«استوی» اگر با «الی» قرین شود، مانند « ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ» به معنای «پرداختن» می‏باشد، یعنی قصد و توجه نمودن و اگر با «علی» استعمال شود، مانند «ثم استوی علی العرش»به معنای استیلا و فراگیری سلطه تدبیری است. از همین قبیل است گفته:

قد استوی بشر علی العراق                            من غیر سیف و دم مهراق
بشر (برادر عبدالملک بن مروان) را ستایش می کند، که بدون خون ریزی بر حکومت عراق مستولی گشت.

در نتیجه آیاتی که در آنها واژه‏های «عرش، کرسی و استوی» به کار رفته، همان معنای کنایی متعارف آن منظور می باشد و نبایستی معانی حقیقی آن را گمان نمود.

در نتیجه هر جا «اسْتَوى» با «الی» متعدی شود به معنای پرداختن است و هر جا با «علی» متعدی شود به معنی استیلا و فراگیری است و در این آیه شریفه « ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ» (به معنی سپس به آسمان پرداخت) است.

«اِلَى السَّماءِ»: کلمه «سماء» از ماده «سُمُو» به معنای رفعت و بلندی مادی است که فوق خودمان است و بعضی مواقع منظور از سماء نگاه به بالا و رفعت نیست بلکه منظور از سماء، عالم ملکوت است؛ مانند آیه شریفه: «قَدْ نَرى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ»[4]؛ نگاه‏هاى انتظار آميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مى‏بينيم! اكنون تو را به سوى قبله‏اى كه از آن خشنود باشى، باز مى‏گردانيم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن! و هر جا باشيد، روى خود را به سوى آن بگردانيد! و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، بخوبى مى‏دانند اين فرمانِ حقى است كه از ناحيه پروردگارشان صادر شده؛ (و در كتاب‏هاى خود خوانده‏اند كه پيغمبر اسلام (ص) به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند). و خداوند از اعمال آنها (در مخفى داشتن اين آيات) غافل نيست!

«والحمد لله رب العالمین»

 



.[1] بقره/29.

[2]. عبس/19- 22.

.[3] نازعات/ 27- 30.

[4]. اسراء /144.

 

    درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقره                     تاریخ: 24 اردیبهشت 1393  

موضوع جزئی: تفسیر آیه 29     

مصادف با:14رجب1435                       سال: چهارم                  جلسه: 56

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

تفسیر آیه 29 بقره: «هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ»[1]. او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد براى شما آفريد؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چيز آگاه است.

پس از ذكر نعمت حيات و اشاره به مسئله مبدء و معاد، در این آیه شریفه به يكى ديگر از نعمت‏هاى گسترده خداوند اشاره كرده مى‏فرمايد: او خدائى است كه آنچه روى زمين است براى شما آفريده است.

و به اين ترتيب ارزش وجودى انسان‏ها و سرورى آنان را نسبت به همه موجودات زمينى مشخص مي‌كند، و درست از اينجا در مى‏يابيم كه اين انسان را خدا براى امر بسيار پر ارزش و عظيمى آفريده است، همه چيز را براى او آفريده او را براى چه چيز؟ آرى او عاليترين موجود در اين صحنه پهناور است و از تمامى آنها ارزشمندتر. تنها اين آيه نيست كه مقام والاى انسان را يادآور مى‏شود، بلكه در قرآن آيات زیادی وجود دارد که انسان را هدف نهایى آفرينش كل موجودات جهان معرفى مى‏كند که به چند نمونه اشاره می‏کنیم:

1- «اللَّهُ الَّذي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْري لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ»[2]. خدا همان كسى است كه آسمان‏ها را، بدون ستون‏هايى كه براى شما ديدنى باشد، برافراشت، سپس بر عرش استيلا يافت (و زمام تدبير جهان را در كف قدرت گرفت)؛ و خورشيد و ماه را مسخّر ساخت، كه هر كدام تا زمان معينى حركت دارند! كارها را او تدبير مى‏كند؛ آيات را (براى شما) تشريح مى‏نمايد؛ شايد به لقاء پروردگارتان يقين پيدا كنيد!

2- «اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ»[3]. خداوند همان كسى است كه آسمان‏ها و زمين را آفريد؛ و از آسمان، آبى نازل كرد؛ و با آن، ميوه‏ها (ى مختلف) را براى روزى شما (از زمين) بيرون آورد؛ و كشتى‏ها را مسخّر شما گردانيد، تا بر صفحه دريا به فرمان او حركت كنند؛ و نهرها را (نيز) مسخّر شما نمود.

3- «وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ »[4]. و خورشيد و ماه را- كه با برنامه منظّمى در كارند- به تسخير شما درآورد؛ و شب و روز را (نيز) مسخّر شما ساخت.

4- «اللَّهُ الَّذي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فيهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ »[5]. خداوند همان كسى است كه دريا را مسخّر شما كرد تا كشتي‏ها به فرمانش در آن حركت كنند و بتوانند از فضل او بهره گيريد، و شايد شكر نعمت‏هايش را بجا آوريد.

5- «وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً مِنْهُ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ »[6]. او آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمين است همه را از سوى خودش مسخّر شما ساخته؛ در اين نشانه‏هاى (مهمّى) است براى كسانى كه انديشه مى‏كنند.

خداوند كشتى‏ها را مسخر شما ساخت ... نهرها را مورد تسخير شما قرار داد ... شب و روز را مسخر فرمانتان كرد ... شما را بر درياها و اقيانوس‏ها مسلط ساخت ... خورشيد و ماه را نيز فرمانبردار و در خدمت شما قرار داد ... بار ديگر به دلائل توحيد باز گشته مى‏گويد: سپس خداوند به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود، و او به هر چيز آگاه است «ثم استوى الى السماء فسواهن سبع سماوات و هو بكل شى‏ء عليم».

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. بقره/ 29.

[2]. رعد/2.

[3]. ابراهیم/32.

[4]. ابراهیم/33.

[5]. جاثیه /12.

[6]. جاثیه /13.

    درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقره        تاریخ: 10 اردیبهشت 1393   موضوع جزئی: تفسیر آیه 28                      

     مصادف با: 30 جمادی الثانی1435               سال: چهارم                          جلسه: 55

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

ادامه تفسیر آیه 28:

«كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»[4]

بحث به اینجا رسید: «ثُمَّ يُحْييكُمْ» (و بار ديگر شما را زنده مى‏كند).

در این آیه اگر جمله «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» را نداشتیم یعنی آیه این بود «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ» یعنی قسمت پایانی را نداشت و انتهای آیه «ثُمَّ يُحْييكُمْ» بود. ممکن است منظور از این احیاء، حیات در قیامت و جهان آخرت باشداما «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» که در انتهای آیه آمده این مراد را نقض می‏کند و می‏گوید بلکه یک واسطه‏ای وجود دارد تا احیاء قیامت و منظور این احیاء از «ثُمَّ يُحْييكُمْ» حیات برزخی است. «وكُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ»، مراد حیات برزخی است. بعد از این حیات برزخی، کل عالم می‏میرند حتی برزخی‌ها «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»، یعنی حیات قیامت بعد از مردن همه است و بعد همه زنده می‏شوند که فرمود: «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ».

جمله «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» به رجوع به الی الله اشاره دارد، مقصود این است که مراد از این حیات در «ثُمَّ يُحْييكُمْ» مسئله دیگری غیر از حیات جاودانه است که عرض شد مسئله حیات برزخی که به عنوان یک حلقه رابط بین حیات دنیوی و اخروی است مد نظر است، یعنی ما یک حیات در این دنیا داریم و یک حیات در برزخ و بعد هم صحنه قیامت است. و این همان عالمی است که از آن در سوره مؤمنون به عنوان عالم برزخ یاد شده: «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ».[5]

و همچنین در روایات نیز به برزخ اشاره شده؛ مثل روایت زیر که اشاره دارد به اینکه در عالم برزخ پرونده اعمال باز است:

قَال النَّبِيّ (ص) «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً كَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»[6] كسى كه طريقه خوبى را احداث كند براى اوست اجر و ثواب آن و ثواب هر كس كه تا روز قيامت به آن عمل كند، برای اوست و كسى كه طريقه بدى را اختراع كند بر اوست گناه و گناه هر كس كه به آن تا روز قيامت عمل كند.

و لذا فردای قیامت که انسان‏ها محشور می‌شوند نامه عمل که به دستشان می‌دهند عده‌ای خیلی تعجب می‏کنند و تعجب عده‏ای از زیادی پاداش و حسنات است؛ آنها انکار می‌کنند و می‌گویند: شاید این اعمال خوب برای دیگری است! به او می‌گویند که این برای صدقات جاریه است؛ مثلا مسجد و مدرسه و بیمارستان ساختی و تمام کسانی که پایبند به سنّت حسنة تو شدند و آنها که از این سنّت حسنة تو استفاده کردند، به تو هم پاداش رسیده است. و تعجب عده‏ای از زیادی گناه است آن هم گناهانی که مربوط به او نیست که به این افراد خطاب می‏شود این سنّت سیئه‏ای است که از خود بر جا گذاشتی و تمام کسانی که از این سنّت سیئه تو پیروی کردند، تو نیز با آنان شریک هستی.

در برزخ پرونده اعمال باز است و اینکه سفارش به کارهای خیر شده حتی اگر کار خیری انجام شود برای اموات هم پاداش می‌رسد. عالم قبر روضةٌ من ریاض الجنة است.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «خَيْرُ الرِّزْقِ مَا يَكْفِي وَ خَيْرُ الذِّكْرِ مَا يَخْفَى وَ إِنِّي أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ حُسْنِ النَّظَرِ لِأَنْفُسِكُمْ وَ قِلَّةِ الْغَفْلَةِ عَنْ مَعَادِكُمْ وَ ابْتِيَاعِ مَا يَبْقَى بِمَا يَفْنَى وَ اعْلَمُوا أَنَّهَا أَيَّامٌ مَعْدُودَةٌ وَ الْأَرْزَاقُ مَقْسُومَةٌ وَ الْآجَالُ مَعْلُومَةٌ وَ الْآخِرَةُ واعْلَمُوا أَنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّيرَانِ فَمَهِّدُوهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ فَمَثَلُ أَحَدِكُمْ يَعْمَلُ الْخَيْرَ كَمَثَلِ الرَّجُلِ يُنْفِذُ كَلامَهُ يُمَهِّدُ لَهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ»[7] ... و بدانيد به درستى كه قبر باغى است از باغ‏هاى بهشت يا گودالى است از گودال‏هاى آتش. پس قبرتان را با اعمال صالح، خوابگاه و آرامگاه خود قرار دهيد و آماده کنید. پس كسى که از شما عمل خير انجام می‏دهد مَثل او مَثل كسى است كه نفوذ كلام داشته باشد دستور دهد تا لوازم آسايش او را تهيّه كنند كه وقتى وارد شد هر چيز به جاى خود آماده باشد. خداى متعال مى‏فرمايد: آنها به واسطه اعمال صالح براى خود آسايشگاه تهيّه مى‏كنند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. کافی, ج4,ص3. بحار الأنوار، ج‏70، ص9.

.[2] تهذيب الأحكام، ج‌6، ص: 38.

[3]. بحار الأنوار، ج‏72، ص367.

[4]. بقره /28.

[5]. مؤمنون/100. «و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند»

[6].  الفصول المختارة، ص137.

[7]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص75.

 

   درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقره                تاریخ: 3 اردیبهشت 1393  

موضوع جزئی: تفسیر آیه 28                  مصادف با: 23 جمادی الثانی 1435         سال: چهارم                     جلسه: 54

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

ادامه تفسیر آیه 28:

«كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»[3]؛ چگونه به خداوند كافر مى‏شويد؟! در حالى كه شما مردگان(و اجسام بى‏روحى) بوديد، و او شما را زنده كرد؛ سپس شما را مى‏ميراند؛ و بار ديگر شما را زنده مى‏كند؛ سپس به سوى او بازگردانده مى‏شويد.(بنا بر اين، نه حيات و زندگى شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه داريد از خداست).

در اين آيات حقيقت انسان و آنچه را كه خدا در نهاد او به وديعه سپرده، بيان مى‏كند؛ ذخائر كمال، وسعت دائره وجود او و آن منازلى كه اين موجود در مسير وجود خود طى مى‏كند، يعنى زندگى دنيا و سپس مرگ و بعد از آن زندگى برزخ و سپس مرگ و بعد زندگى آخرت و سپس بازگشت به خدا و اين كه اين منزل، آخرين منزل در سير آدمى است، خاطر نشان مي‌سازد.

و در خلال اين بيان پاره‏اى از خصایص و مواهب تكوين و تشريع را، كه خداوند تعالى آدميان را بدان اختصاص داده، بر مى‏شمارد و مى‏فرمايد: «انسان مرده‏اى بى جان بود، خدا او را زنده كرد، و هم چنان او را مى‏ميراند، و زنده مى‏كند، تا در آخر به سوى خود باز گرداند، و آنچه در زمين است براى او آفريده، آسمان‏ها را نيز برايش مسخر كرد، و او را خليفه و جانشين خود در زمين ساخت، و ملائكه خود را به سجده بر او وادار نمود، و پدر بزرگ او را در بهشت جاى داده، و درب توبه را به رويش گشود، و با پرستش خود و هدايتش او را احترام نموده به شأن او عنايت فرمود».

سياق آيه «كيف تكفرون بالله و كنتم امواتا فاحياكم» همين اعتناى به شأن انسان‏ها را مى‏رساند، چون سياق، سياق گلايه و امتنان است.

«كيف تكفرون بالله و كنتم امواتاً» اين آيه از نظر سياق نزديك به آيه: «قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين، فاعترفنا بذنوبنا، فهل الى خروج من سبيل»[4] و اين از همان آياتى است كه با آنها بر وجود عالمى ميان عالم دنيا و عالم قيامت، به نام برزخ استدلال مي‏شود براى اينكه در اين آيات، دو بار مرگ براى انسان‏ها بيان شده، و اگر يكى از آن دو همان مرگى باشد كه آدمى را از دنيا بيرون مى‏كند، چاره‏اى جز اين نيست كه يك مردن ديگر را بعد از اين مرگ تصوير كنيم و آن وقتى است كه ميان دو مرگ يعنى مردن در دنيا (براى بيرون شدن از آن) و مردن براى ورود به آخرت، يك زندگى ديگر فرض كنيم و آن زندگی، همان زندگى برزخى است.

در این آیه پنچ مرحله را ذکر می‏کند که بعضی مورد قبول مسلمان و کفار است ولی بعضی دیگر را کفار قبول ندارد و قبلاً عرض کردیم که منظور از «كُنْتُمْ أَمْواتاً» این است که قبل از آن که در صلب پدران و رحم مادران باشید، خاک بودید و مقصود از مُوت در این مرحله این است که از ازل تا ابد قسمتی را انسان وجود نداشته است و البته این مرحله را کفار قبول دارند.

در این آیه شریفه کلمه «فَأَحْياكُمْ» مورد انکار کفار است، این اشاره به احیاء الهی است که بعد از موت، حیات داده است. کفار معتقدند وجود ما به خاطر وجود خدای متعال نیست بلکه حیات و وجود ما به خاطر تحولات عالم طبیعت و عالم ماده است و حکمت الهی در خلقت ما نقشی نداشته است. بنابراین در متن واقع دو دعوای اساسی بین مؤمن و کافر وجود دارد و این دعوای توحید و معاد است.

برای اثبات مبدأ و توحید خدای متعال می‌فرماید: ما مبدأ توحید و آفرینش هستیم و ما هستیم که به شما نعمت حیات دادیم: «الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزيزُ الْغَفُورُ»[5]

در اینجا برهانی مطرح است دال بر اینکه چه راه‌هایی پیش پای کفار و مُلحِدان وجود دارد که می‌گویند خدا آفریننده نیست؟

چند احتمال وجود دارد:

احتمال اول: موجودات، اتفاقی و تصادفی به وجود آمده‌اند.

در پاسخ می‏گوییم این احتمال، یک احتمال منطقی و یک مسئله استدلالی نیست؛ چون اگر پای بخت و اتفاق مطرح شد یعنی بین پدیده‏های عالم هیچ گونه ارتباطی نباید بر قرار باشد؛ مثلاً باید گفت این لیوان اتفاقای اینجا آمده و کسی علت آن نبوده است.

احتمال دوم: یک موجودی که خودش حیات نداشته، به دیگر موجودات حیات داده است؛ باید گفت: «فاقد الشیء لا یکون معطی الشیء» در حالی که این جمع بین نقضین است و محال است و معطی شیء نمی‏تواند چیزی باشد که خودش آن را نداشته باشد، همیشه چیزی را می‏بخشد که خود آن را دارا است؛ زیرا اعطای شیء از روی فقدان، هرگز امکان پذیر نیست. مفاد این قاعده، که به مقتضای فطرت سالم، ثابت شده است. در این ادبیات زیبای فارسی نیز جلوه گر شده است:

             ذات نایافته از هستی بخش                                                      کی تواند که شود هستی بخش؟

             خشک ابری که بود زآب تهی                                                   ناید از وی صفت آب دهی

احتمال سوم: یک موجود مادی که فاقد حیات بوده به همه موجودات حیات داده و خودش از دیگری حیات گرفته است؛ در اینجا سؤال ما در مورد آن موجود دیگر که به این موجود حیات داده این است که خودش از چه حیات گرفته؟ لذا در نهایت تسلسل و دور می‏آید. لذا قرآن تعبیر زیبایی دارد: «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْ‏ءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ»[6]

احتمال چهارم: خالق، خداوند متعال و یکتاست؛ مُلحِدان و کافران چاره‏ای جزء این ندارند که خالقیت خدا را بپذیرند. چنان که آیه 28 بقره به این مطلب به خوبی اشاره دارد: «ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ»

البته باز اختلاف در اینجا هم وجود دارد. مؤمن قائل به احیاء و اِماته است و کافران می‌گویند که مرگ یک نوع زوال است و توحید و معادی وجود ندارد. کفّار در قیامت می‌گویند: «قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى‏ خُرُوجٍ مِنْ سَبيلٍ».[7]

«والحمد لله رب العالمین»



.[1] مستدرک، ج12، ص10.

[2]. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص236.

[3] . بقره /28.

[4]. غافر/11. «پروردگارا دو نوبت ما را ميراندى، و دو بار زنده كردى، پس اينك به گناهان خود اعتراف مى‏كنيم، پس آيا هيچ راهى بسوى برون شدن هست؟»

[5]. الملک /2. «آن كس كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدام يك از شما بهتر عمل مى‏كنيد، و او شكست‏ناپذير و بخشنده است.»

[6]. طور /35. «يا آنها بى هيچ آفريده شده‏اند، يا خود خالق خويشند؟»

.[7] غافر /11. «پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى؛ اكنون به گناهان خود معترفيم؛ آيا راهى براى خارج شدن(از دوزخ) وجود دارد؟»

تذکر اخلاقی: اهمیّت یاد مرگ1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
  روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ... Read More...
تذکر اخلاقی: حُرمت آبروی مؤمن1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي... Read More...
تذکر اخلاقی: لزوم تبعیت از امام زمان (عج) 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال رسول الله (ص): «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ... Read More...
تذکر اخلاقی: عزّت در پرتو پیروی از حق 1402/08/03
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/11
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/10
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/09
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/08
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/01/17
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر این که ترس سراسر سرزمین‌های‌ اشغالی را فرا گرفته است،... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/02/07
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر اینکه حجاب یک واجب شرعی و اصل قانونی است، گفتند: از همه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/12/25
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: مساله امر به معروف و نهی منکر اصل مسلم اسلامی است اما توجه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/11/20
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن مقدمه شرکت در انتخابات مجلس شورای... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 105مورخ 1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 103مورخ 1402/07/12
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» ... Read More...

مطالب برجسته

تصویر نمونه یک

اگر مجاهدت علما نبود اثری از دین و دین باوری در جامعه دیده نمی شد

آیت الله حسینی بوشهری

فرا رسيدن ايام سوگواري حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش تسليت و تعزيت باد.

آیت الله حسینی بوشهری

حوزه‌های علمیه باید به نصایح رهبری و مراجع پایبند باشند

آیت الله حسینی بوشهری

Please publish modules in offcanvas position.