IMAGE وضعیت حقوق زن در جوامع غربی را به چالش بکشیم / پژوهش هنوز مهمان ناخوانده آموزش است1403/02/26
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
  حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» با بیان اینکه در مواجهه با دشمن، مطالبه... Read More...
IMAGE حضور رئیس جمهور در جلسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جمهور با حضور در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسه‌ای با اعضای این نهاد... Read More...
IMAGE در وصول مالیات، رضایت عامه مدنظر باشد1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفتند: معتقدیم که نفت ثروتی است که باید برای... Read More...
IMAGE کلید درب‌های فضای مجازی را در اختیار بگیرید1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اهمیت مدیریت فضای مجازی گفتند:... Read More...

 درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری
موضوع کلی: سوره بقره                 تاریخ: 1 آبان 1392  موضوع جزئی: تفسیر آیه 24                       مصادف با: 17  ذی‏القعده 1434          سال: چهارم    جلسه: 41

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

.

تفسیر آیه24: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِين»[3]؛ پس اگر چنين نكنيد- كه هرگز نخواهيد كرد- از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها [بتها] است، و براى كافران، آماده شده است!

با توجه به آیه قبل که دال بر این بود که قرآن معجزه پیامبر (ص) است و در جاهای مختلف تحدی کرده (مبارز طلبیده است) و فرموده اگر می‏توانید سوره‏ای مثل قرآن بیاورید، منظور این آیه این است که اگر نتوانستید سوره‏ای مثل سور قرآن بیاورید که هرگز نخواهید توانست چنین کاری انجام دهید؛ یعنی خود می‏دانید که از انجام چنین کاری عاجزید اما در عین حال در برابر قرآن تسلیم نمی‏شوید پس بترسید از آتشی که هیزم آن مردم گناهکار و سنگها و بتها هستند که برای کافران آماده شده است.

نکاتی که از این آیه استفاده می‏شود:

نکته اول:

مبارزه و تحدی یک مبارزه حیاتی برای مخاطبان است که مسیر سرنوشت زندگی آنها را رقم می‏زند که اگر در این مبارزه در مقابل قرآن پیروز می‏شدند همه چیز را بدست می‏آوردند چون توانسته بودند با یکی از ادیان بزرگ الهی مبارزه کنند اما اگر مغلوب می‏شدند [که شدند] باید همه چیز را از دست رفته بدانند؛ یعنی مغلوب شدن در برابر قرآن و پیامبر (ص) به معنای از دست دادن حیات فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنهاست.

نکته دوم:

این آیه و تحدی بکار رفته در آن منحصر به زمان پیامبر (ص) نیست، یعنی این گونه نیست که تحدی فقط یک تحدی ادبی باشد بلکه هیچ استثنایی در این تحدی وجود ندارد؛ به این معنی که چون قرآن معجزه است شامل همه زمان‏ها می‏شود لذا نمی‏توان گفت فقط مردم زمان پیامبر (ص) از آوردن مثل قرآن عاجز بوده‏اند ولی مردم زمان‏های بعد می‏توانند مثل قرآن را بیاورند. پس اگر گفته شود تحدی منحصر به زمان پیامبر (ص) می‏باشد، اطلاق معجزه بر قرآن صحیح نخواهد بود چون اعجاز قرآن جهانی و جاودانی است و شامل همه زمان‏ها می‏شود.

نکته سوم:

تفاوت بین علوم و آورده‏های بشری با آورده‏های خداوند متعال در این است که در آورده‏های بشری قطعیتی وجود ندارد، چون نظریه‏های زیادی مشاهده می‏شود که بعد از مدتی تغییر کرده و عوض شده است اما آورده‏های خداوند متعال قطعی و غیر قابل تغییر و تبدیل است لذا خداوند در این آیه می‏فرماید: «فإن لم تفعوا و لن تفعلوا»؛ یعنی خداوند با قاطعیت می‏فرماید: هرگز نخواهید توانست مثل قرآن را بیاورید.

سؤال: آیا واقعاً اینکه قرآن می‏فرماید: «فإن لم تفعلوا و لن تفعلوا» مطلق است و هیچ گاه انسان نتوانسته همانند قرآن را بیاورد یا نه؟

پاسخ: تحدی قرآن همیشگی است و شامل همه زمان‏ها می‏شود و هیچ کس نتوانسته مثل آن را بیاورد و اگر هم مشاهده می‏شود کسانی ادعا کرده‏اند مثل قرآن را آورده‏اند، این ادعا دروغی بیش نیست، از جمله اینکه شخصی به نام مسلیمه کذّاب- اهلی یمامه بوده است- زمانی که به تأثیر قرآن در بین مردم مطلع شد گفت می‏توان مثل قرآن آورد و در مقابل سوره ذاریات سوره‏ای آورد که عبارت است از: «و المبذّرات بذراً، و الحاصدات حصداً، والذاریات قمحاً، و الطاحنات طحناً، والعاجنات عجناً، و الخابزات خبزاً، و الثاردات ثرداً، و اللاقمات لقماً، اهاله و سمناً، لقد فُضّلتم علی اهل الوبر، انتم افضل من اهل البدو و ما سبقکم اهل المدر»؛ قسم به دهقانان و کشاورزان که برای کِشت خود تخم می‏افشانند، قسم به درو کننده‏گان، قسم به جدا کننده‏گان گندم از کاه، قسم به آرد کننده‏گان، قسم به خمیر کننده‏گان، قسم به نان پزها، قسم به ترید کننده‏گان، قسم به لقمه گیرنده‏گان که لقمه‏های چرب و نرم دارند، هر آینه شما بر چادر نشینان و بادیه نشینان برتری دارید و شهر نشینان از شما جلوتر نیستند. همچنی در مقابل سوره فیل هم سوره‏ای به این مضمون ساخت: «الفیل و ما الفیل و ما ادراک ما الفیل، له ذَنَبٌ و بیلٌ و خرطومٌ طویل»؛ فیل، چه فیلی، تو چه می‏دانی فیل چیست، او دارای دُمی زخیم و خرطومی بلند است.

خداوند متعال در آخر این آیه (بقره/24) می‏فرماید: «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِين».

سؤال: چرا کلمه «النار» همراه با الف و لام آمده است؟

پاسخ: بعضی از مفسرین گفته‏اند الف و لام در «النار»، الف و لامِ عهد ذکری است و اشاره دارد به «نار» مذکور در سوره تحریم که قبل از سوره بقره نازل شده است و خداوند متعال در آن سوره کلمه «نار» را بدون الف و لام ذکر نموده و فرموده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلاَئِكَةٌ غِلاَظٌ شِدَادٌ لاَ يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ»[4]؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسان‏ها و سنگ‏هاست نگه داريد؛ آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‌كنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور كامل) اجرا مى‌نمايند! لذا چون مخاطبان با «نار» و ویژگی‏های آن آشنا هستند «النار» که در این سوره (بقره) آمده همراه با الف و لام عهد ذکری آمده و به «نار» مذکور در سوره تحریم اشاره دارد.

«وَقود» به معنای آتش‏گیره است که هیزم را با آن روشن می‏کنند که به سنگ، کبریت و امثال آن که زمینه شعله ور شدن آتش را دارند اطلاق می‏شود، لذا خداوند متعال می‏فرماید با خود این مردم گناهکار و با سنگ‏هایی که در دنیا به عنوان بت می‏پرستیدند آتش جهنم شعله‏ور خواهد شد و عابد و معبود (بت) آتش‏گیره جهنم خواهند بود.

مقصود از «ناس» ناسِ در مقابل جن و شیطان نیست، چون آنها هم ممکن است بسوزند بلکه ناسِ در مقابل حجاره مورد نظر است و منظور این است که کفر و لجاجت انسان باعث می‏شود که عوض اینکه خلیفه خداوند متعال بر روی زمین باشند به هیزم جهنم تبدیل می‏شوند.

سؤال: چرا قرآن این گونه هشدار می‏دهد؟

پاسخ: تفاوت قرآن با سایر کتب این است که بخش عمده کتب استدلالی این است که مخاطب را عالم کنند ولی قرآن علاوه بر این نقش، نقش هدایتی را دارد و یکی از کارکردهای انبیاء الهی در کنار تبشیر، تنذیر است لذا نوعاً اگر پیامبر (ص) با وصف «بشیر» معرفی شده در کنار آن وصف «نذیر» هم آمده است و حتی گاهی از اوقات شأن پیامبر (ص) را «مبشِّر» بودن ایشان مطرح نکرده بلکه شأن ایشان را «منذِّر» بودن دانسته است؛ مثلاً در آیه شریفه «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذِيرٌ»[5]؛ تو فقط انذاركننده‌اى. چون نوع مردم یا از ترس جهنم است که بر دین باقی می‏مانند یا به خاطر طمع به بهشت لذا نقش هدایتی قرآن ایجاب می‏کند که از راه هشدار و انذار وارد شود و به بشارت تنها اکتفاء نکند تا از رهگذر هشدار و تنذیر مردم را از انحراف باز دارد.     

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. معدن الجواهر، ص42.

[2]. غافر/60.

[3]. بقره/24.

[4]. تحریم/6.

[5]. فاطر/23.


درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری
موضوع کلی: سوره بقره                                                                      تاریخ: 17 مهر 1392   
موضوع جزئی: تفسیر آیه 23                 
    مصادف با: 3  ذی‏الحجه 1434                        سال: چهارم                        جلسه: 40

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

تفسیر آیه 23: «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِين».[3]

«وادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین»؛ این قسمت از آیه در مقام بیان این است که خداوند متعال مخالفان قرآن را به شکل فردی به مبارزه فرا نمی‏خواند بلکه به صورت گروهی مبارز می‏طلبد؛ یعنی می‏گوید غیر از خداوند متعال هر کس را که قبول دارید و با شما هم عقیده هستند بیاورید ولی باز هم نخواهید توانست یک سوره مثل قرآن بیاورید.

کلمه «شهداء» به گواهانی اشاره دارد که آنها را در نفی رسالت پیامبر (ص) کمک می‏کردند.

جمله «ان کنتم صادقین» در مقام تحریک آنهاست، یعنی می‏خواهد بگوید اگر راست می‏گویید یک آیه مثل قرآن بیاورید و اگر شما عاجز شدید معلوم است که دروغ‏گو هستید.

نکات:

چند نکته مهم در رابطه با این آیه وجود دارد که به آنها اشاره می‏کنیم:

نکته اول:

از نکات مهم این آیه شریفه کلمه «عبدنا» است، چون قبل از این آیه و بعد از آن سخنی از اینکه نام این عبد کیست به میان نیامده و این نشان دهنده این است که پیامبر (ص) در اوج عبودیت است که مخاطب بدون ذکر نام پیامبر (ص) از کلمه «عبد» به ایشان منتقل می‏شود پس نسبت به پیامبر (ص) کلمه «عبد» به صورت مطلق آمده و قبل و بعد آن به نام ایشان اشاره نشده است در صورتی که در مورد سایر پیامبران و بزرگان، زمانی که خداوند متعال می‏خواهد با کلمه «عبد» از آنها یاد کند بعد از آن کله یا قبل از آن نام آنها را ذکر می‏کند که به چند نمونه اشاره می‏کنیم:

1) خداوند در مورد حضرت ایوب (ع) می‏فرماید: «وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَ عَذَابٍ»[4] که بعد از کلمه «عبد» نام حضرت ایوب را ذکر می‏کند.

2) در مورد حضرت ابراهیم (ع) می‏فرماید: «إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ»[5] که در آیات قبل نام حضرت ابراهیم (ع) را ذکر کرده است.

3) در مورد حضرت نوح (ع) می‏فرماید: «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَ قَالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ»[6]؛ که در اینجا هم قبل از کلمه «عبدنا» نام حضرت نوح (ع) ذکر شده است.

اما از ویژگی‏های شخص پیامبر (ص) این است که هر زمان که کلمه «عبد» به تنهایی ذکر شده مقصود از آن پیامبر (ص) است که یکی همین آیه 23 سوره بقره است و آیات دیگری هم در این زمینه وجود دارد مثل آیه شریفه: «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِیر»[7] و آیه شریفه: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً»[8] که در این دو آیه هم کلمه «عبد» مطلق آمده بدون اینکه قبل یا بعد آن نام پیامبر (ص) ذکر شود. لذا هر جا کلمه «عبد» مطلق آورده شده باشد به شخص پیامبر (ص) انصراف دارد و این نشان دهنده این است که پیامبر (ص) در اوج عبودیت و بندگی بوده است.

نکته دوم:

معجزه پیامبر (ص) با معجزه سایر پیامبران الهی و حتی این معجزه (قرآن) با سایر معجزات پیامبر (ص) دو تفاوت دارد:

اول: این معجزه (قرآن) مختص و محدود به مکان و زمان خاصی نیست در صورتی که معجزات سایر پیامبران الهی نوعاً در یک مقطع زمانی و مکانی خاص مطرح شده است؛ مثلاً سخن گفتن حضرت عیسی در کودکی و زنده کردن مردگان توسط ایشان مربوط به زمان خاصی و در برابر اشخاص معینی بوده اما قرآن معجزه جاوید است که شامل همه زمان‏ها و مکان‏ها می‏شود لذا خداوند متعال همه جهان را به مبارزه می‏طلبد و می‏فرماید: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً»[9]؛  بگو: اگر انسان‏ها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند. بنابراین قرآن معجزه‏ای است که شامل همه مکان‏ها و زمان‏ها می‏شود.

دوم: تفاوت دیگر قرآن با سایر معجزات خود پیامبر (ص) و پیامبران دیگر این است که سایر معجزات مثل زنده کردن مرده و امثال آن بیشتر بُعد جسمانی دارد اما معجزه پیامبر (ص) قرآن است و الفاظ قرآن در روح انسان اثر می‏گذارد.

نکته سوم:

گفته می‏شود چرا پیامبران به معجزه نیاز دارند و مگر نمی‏توان بدون معجزه ادعای پیامبری کرد؟

پاسخ این است که منصب پیامبری از بزرگ‏ترین مناصب الهی است که به عده‏ای داده شده و به عده دیگر داده نشده، حال اگر پیامبر معجزه نداشته باشد و عده کثیری ادعای پیغمبری کنند یا مردم دعوت همه را باید بپذیرند یا دعوت همه را رد کنند و یا دعوت بعضی را بپذیرند و دعوت بعض دیگر را رد کنند، اگر دعوت همه را بپذیرند هرج و مرج پیش خواهد آمد، اگر دعوت همه را رد کنند جایی برای اجرای حکم الهی باقی نخواهند ماند، اگر هم دعوت بعضی را بپذیرند و دعوت بعض دیگر را رد کنند ترجیح بلا مرجح خواهد بود لذا برای اینکه پیامبران الهی آیه و نشانه‏ای داشته باشند خداوند متعال معجزه را در اختیار آنها قرار داده که مردم با بصیرت کامل حقیقت را بپذیرند.

نکته چهارم:

این آیه شریفه (بقره/23) نه فقط در مورد قرآن بلکه در مورد همه کارهای مربوط به زندگی انسان، ارائه طریق می‏کند که از آن به تقوایِ علمی تعبیر می‏شود که انسان هیچ گاه نه سخنی را بدون دلیل بپذیرد و نه سخنی را بدون دلیل رد کند؛ چون انسان‏هایی که تقوای عِلمی دارند با قضایا منصفانه بر خورد می‏کنند و پس از اینکه حقیقت برای آنها روشن شد بر اساس آن عمل می‏کنند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. اصول کافی، طبع اسلامیه، ج2، ص296، باب الریاء، حدیث 14؛ وسائل الشیعة، ج1، ص65، باب 11 من ابواب مقدمة العبادات، حدیث4.

[2]. عبد الواحد تمیمی آمدی، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص458.

[3]. بقره/23.

[4]. ص/41.

[5]. صافات/111.

[6]. قمر/9.

[7]. اسراء/1.

[8]. کهف/1.

[9]. اسراء/88.


درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری
موضوع کلی: سوره بقره                   تاریخ: 10 مهر 1392  

موضوع جزئی: تفسیر آیه 23-22    مصادف با: 26 ذی ‏القعده 1434    سال: چهارم                                   جلسه: 39

 

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

تفسیر آیه23: «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»[5]؛ و اگر درباره آنچه بر بنده خود [پيامبر] نازل كرده‌ايم شك و ترديد داريد، (دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را- غير خدا- براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مى‌گوييد!

دو احتمال در مورد ضمیر «هاء» در «مثله» وجود دارد:

احتمال اول: ضمیر «هاء» به «عبد» یعنی پیامبر (ص) بر می‏گردد و منظور این است که همان طور که پیامبر (ص) سوره آورده شما هم یک سوره مثل او بیاورید.

احتمال دوم: ضمیر «هاءم به قرآن بر می‏گردد و منظور این است که شما هم اگر می‏توانید یک سوره مثل قرآن بیاورید.

احتمال صحیح همین احتمال دوم است.

نکته جالب این است که خداوند متعال در آیات قبل رمز و راز موفقیت متّقین را در عبودیت و بندگی دانست، همچنین اصول بنیادی فکری متقین بر اساس یک اندیشه توحیدی شکل گرفته بود اما در این آیه نبوت به عنوان مبنای دوم فکری متقین بیان می‏شود یعنی بعد از توحید، نوبت به نبی می‏رسد که بنیاد دوم فکری متقین است، یعنی متقین کسانی هستند که پیامبر (ص) و قرآنی را که او از طرف خداوند متعال آورده قبول دارند و به رسمیت می‏شناسند لذا شما منکرین قرآن و پیامبر (ص) اگر می‏توانید یک سوره مثل قرآن بیاورید.

نکته دیگر این است که کلمه «معجزه» در قرآن به معنایی که مورد نظر ماست که موجب صدق ادعای پیامبران الهی می‏شود نیامده و بیشتر به صورت بیّنه و آیه و امثال آن آورده شده است.

سؤال: فرق بین «شک» و «ریب» چیست؟

پاسخ: شک الزاماً امر مذمومی نیست و ممکن است انسان از طریق شک به یک واقعیت بزرگی دست یابد و لذا منشأ برخی از پرسش‏هایی که افراد برای رسیدن به حق می‏پرسند، شک است اما «ریب» شک و تردید همراه با افتراء و تهمت است لذا «ریب» مذموم است اما شک مذموم نیست.

نکته دیگر این که تحدّیِ (مبارز طلبیدن) مطرح شده در اینجا گاهی در رابطه با همه قرآن است، گاهی در رابطه با 10 سوره از قرآن و گاهی هم در رابطه با یک سوره است:

تحدی به کل قرآن: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً»[6]؛  بگو: اگر انسان‏ها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند.

تحدی به ده سوره: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»[7]؛ آنها مى‌گويند: او به دروغ اين (قرآن) را (به خدا) نسبت داده (و ساختگى است)! بگو: اگر راست مى‌گوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد؛ و تمام كسانى را كه مى‌توانيد-غير از خدا- (براى اين كار) دعوت كنيد!

تحدی به یک سوره: «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»[8]؛ و اگر درباره آنچه بر بنده خود [پيامبر] نازل كرده‌ايم شك و ترديد داريد، (دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را- غير خدا- براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مى‌گوييد!

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. غرر الحکم، ج2، ص862؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‌11، ص371، باب 49، حدیث10.

[2]. بقره/22.

[3]. اصفهانى، حسين بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، ص796.

[4]. بقره/21.

[5]. بقره/23.

[6]. اسراء/88.

[7]. هود/13.

[8]. بقره/23.

 

درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقرهتاریخ: 3 مهر1392

موضوع جزئی: تفسیر آیه 22مصادف با: 19ذی‏القعده 1434سال:چهارمجلسه:38

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

تذکر اخلاقی:

قال رسول الله (ص): «إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ فَاسْتَجَابَ لَهُ وَ قَبِلَ مِنْهُ فَأَطَاعَ اللَّهَ فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَ أَدْخَلَ الدَّاعِيَ النَّارَ بِتَرْكِهِ عِلْمَهُ»[1]؛ حضرت (ص) می‏فرمایند: بیشترین ندامت و پشیمانی برای اهل آتش مربوط به کسانی است که در دنیا مردم را به سوی خداوند متعال دعوت کرده و مردم هم او را اجابت کرده و سخنان او را پذیرفته و اطاعت خداوند متعال را در پیش گرفتند و خداوند متعال هم او را به خاطر این اطاعت پذیری داخل بهشت می‏کند ولی خود آن شخص که دعوت کننده مردم به سوی خدا بوده داخل آتش می‏شود؛ چون به علمش ترتیب اثر نداده و از مسیر خارج شده است. روایت فوق به طور خاص شامل حال ما طلبه‏ها و اهل علم می‏شود که باید مواظب باشیم عامل به علم خود باشیم نه اینکه فقط مردم را به سوی خدا دعوت کنیم ولی خود از مسیر عبودیت و بندگی خارج شویم لذا باید مواظب باشیم اگر خواستیم مردم را به چیزی دعوت کنیم اول خودمان اهل عمل باشیم، سپس دیگران را دعوت به آن کار کنیم.

تفسیر آیه 22:«الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[2]؛ آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان‌[ جو زمين‌] را همچون سقفى بالاى سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبى فرو فرستاد؛ و به وسيله آن، ميوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزى شما باشد. بنا بر اين، براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه مى‌دانيد(هيچ يك از آنها، نه شما را آفريده‌اند، و نه شما را روزى مى‌دهند).

چند نکته دیگر در رابطه با این آیه شریفه باقی مانده که خدمت دوستان عزیز عرض می‏کنیم.

اینکه خداوند متعال می‏فرماید: «والسماء بناءً» به این معناست که خداوند متعال آسمان را برای ما به منزله سقف قرار داده کما اینکه خداوند متعال در جای دیگر می‏فرماید: «وَ جَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ»[3]؛  و آسمان را سقف محفوظى قرار داديم؛ ولى آنها از آيات آن روى‌گردانند. کلمه «سماء» در قرآن به معانی مختلفی آمده که قدر مشترک این معانی همان چیزی است که در جهت فوق قرار گرفته است؛ یکی از آن معانی که در این آیه (بقره/22) به آن اشاره شده همان جو زمین است که عبارت است از هوای متراکم که اطراف کره زمین را پوشانده و ما آن را به صورت رنگ آبی مشاهده می‏کنیم، بنابراین مقصود از «سماء» در این آیه شریفه همین معنایی است که عرض شد.

منظور از «سماء» در عبارت «و انزل من السماء ماءً» هم همان جو زمین است، یعنی خداوند متعال از بالای سر ما و از ابرها که نسبت به ما جنبه فوقیت دارند، باران را نازل کرد. در مورد نزول آب گفته شده دو نحوه نزول وجود دارد: یکی نزول دفعی و دیگری نزول تدریجی. در بعضی روایات و آیات وارد شده زمانی که کره زمین شکل گرفت در مرحله اول تمام کره زمین را آب فرا گرفت که در حقیقت نزول دفعی آب بوده کما اینکه خداوند متعال می‏فرماید:«وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ»[4]؛ و از آسمان، آبى به اندازۀ معيّن نازل كرديم؛ و آن را در زمين( در جايگاه مخصوصى) ساكن نموديم؛ و ما بر از بين بردن آن كاملاً قادريم!گفته شده این آیه به نزول دفعی آب اشاره دارد اما آیه مورد بحث (بقره/22) به نزول تدریجی آب اشاره دارد.بنابراین اقیانوس‏های عظیمی که بر روی زمین ایجاد شده به خاطر نزول دفعی آب بوده اما نزول تدریجی متناسب با فصول سال و شرائط اقلیمی و خصوصیاتی است که وجود دارد.

سؤال: چرا لفظ «سماء» در این آیه شریفه دو بار ذکر و تکرار شده و به جای آن از ضمیر استفاده نشده است؟

پاسخ:دلیل عدم ذکر ضمیر به جای اسم ظاهر این است که می‏خواهد بگوید آسمانی که به صورت خیمه، بر زمین سایه افکنده و مانند سقفی بنا شده با آسمانی که محل ریزش باران است فرق است، پس بین «سماء» در عبارت «الذی جعل لکم الارض فراشاً و السماء بناءً» و «سماء» در عبارت «و انزل من السماء ماءً» تفاوت است و در اینجا از کلمه «سماء» دو چیز اراده شده چون منظور از «سماء» در «الذی جعل لکم الارض فراشاً و السماء بناءً» نظام کیهانی است و مقصود از «سماء» در «انزل من السماء ماءً» جو متراکم اطراف زمین است.

«فاء» در «فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَكُمْ»، «فاء» نتیجه و تفریع است، یعنی خداوند وقتی زمین را آماده کرد، آسمان را آماده کرد، باران را آماده کرد و باران را بر زمین نازل کرد نتیجه باریدن باران این است که از زمین درختان و گیاهان و امثال آن روییده شود. یعنی خداوند متعال باران را از آسمان نازل کرد و به وسیله آن از زمین ثمرات و میوه‏هایی می‏رویاند که رزق و روزی انسان‏ها می‏باشد.

«ثمرات» جمع «ثمرة» استبه معنای خوردنی‏های نباتی و گیاهی که قابل استفاده برای انسان‏هاست اطلاق ثمره می‏شود.

«باء» در «فأخرج به» دال بر نظام سبب و مسببی است، پس نظام عالم، نظام اسباب و مسببات است؛ یعنی باران علت روییدن گیاهان می‏شود ولی باران سبب عادی روییدن گیاه است و علت الأسباب، وجود مقدس خداوند تبارک و ‏تعالی است.

«فلا تجعلوا لله انداداً و أنتم تعلمون»؛ یعنی با این همه نعمت که خداوند متعال به ما عنایت کرده از انصاف به دور است که برای او شریک قرار دهیم شرکائی که خود می‏دانیم نه ما را آفریده و نه روزی می‏دهند.بد نیست در همین رابطه به آن قضیه اشاره کنم که شخصی خدمت علامه مجلسی رسید و عرض کرد من همسایه‏هایی دارم که از اول شب تا صبح به رقصیدن و پایکوبی مشغول‏اند و با این کارشان برای ما مزاحمت ایجاد می‏کنند و وقتی هم به آنها اعتراض می‏کنم اهمیتی نمی‏دهند، خواهش می‏کنم شما بیایید و آنها را موعظه کنید لذا مرحوم علامه مجلسی را دعوت کرد و همسایه‏ها را هم دعوت کرد، کنار سفره که نشستند علامه فرمود: هر کس کار خوبی انجام داده بگوید، رئیس آنها گفت کار ما این است که اگر نمک کسی را بخوریم نمکدان را نمی‏شکنیم، مرحوم علامه فرمود: دروغ می‏گویی چون خداوند تبارک و تعالی این همه نعمت به شما داده، از آنها استفاده می‏کنید ولی معصیت الهی را مرتکب می‏شوید، آنها سر به زیر انداختند و پشیمان شده و توبه کردند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص44.

[2]. بقره/22.

[3].انبیاء/32.

[4]. مؤمنون/18.

تذکر اخلاقی: اهمیّت یاد مرگ1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
  روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ... Read More...
تذکر اخلاقی: حُرمت آبروی مؤمن1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي... Read More...
تذکر اخلاقی: لزوم تبعیت از امام زمان (عج) 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال رسول الله (ص): «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ... Read More...
تذکر اخلاقی: عزّت در پرتو پیروی از حق 1402/08/03
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/11
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/10
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/09
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/08
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/01/17
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر این که ترس سراسر سرزمین‌های‌ اشغالی را فرا گرفته است،... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/02/07
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر اینکه حجاب یک واجب شرعی و اصل قانونی است، گفتند: از همه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/12/25
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: مساله امر به معروف و نهی منکر اصل مسلم اسلامی است اما توجه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/11/20
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن مقدمه شرکت در انتخابات مجلس شورای... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 105مورخ 1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 103مورخ 1402/07/12
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» ... Read More...

مطالب برجسته

تصویر نمونه یک

اگر مجاهدت علما نبود اثری از دین و دین باوری در جامعه دیده نمی شد

آیت الله حسینی بوشهری

فرا رسيدن ايام سوگواري حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش تسليت و تعزيت باد.

آیت الله حسینی بوشهری

حوزه‌های علمیه باید به نصایح رهبری و مراجع پایبند باشند

آیت الله حسینی بوشهری

Please publish modules in offcanvas position.