درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری موضوع کلی: سوره بقره تاریخ: 1 آبان 1392 موضوع جزئی: تفسیر آیه 24 مصادف با: 17 ذیالقعده 1434 سال: چهارم جلسه: 41 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
.
تفسیر آیه24: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِين»[3]؛ پس اگر چنين نكنيد- كه هرگز نخواهيد كرد- از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها [بتها] است، و براى كافران، آماده شده است!
با توجه به آیه قبل که دال بر این بود که قرآن معجزه پیامبر (ص) است و در جاهای مختلف تحدی کرده (مبارز طلبیده است) و فرموده اگر میتوانید سورهای مثل قرآن بیاورید، منظور این آیه این است که اگر نتوانستید سورهای مثل سور قرآن بیاورید که هرگز نخواهید توانست چنین کاری انجام دهید؛ یعنی خود میدانید که از انجام چنین کاری عاجزید اما در عین حال در برابر قرآن تسلیم نمیشوید پس بترسید از آتشی که هیزم آن مردم گناهکار و سنگها و بتها هستند که برای کافران آماده شده است.
نکاتی که از این آیه استفاده میشود:
نکته اول:
مبارزه و تحدی یک مبارزه حیاتی برای مخاطبان است که مسیر سرنوشت زندگی آنها را رقم میزند که اگر در این مبارزه در مقابل قرآن پیروز میشدند همه چیز را بدست میآوردند چون توانسته بودند با یکی از ادیان بزرگ الهی مبارزه کنند اما اگر مغلوب میشدند [که شدند] باید همه چیز را از دست رفته بدانند؛ یعنی مغلوب شدن در برابر قرآن و پیامبر (ص) به معنای از دست دادن حیات فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنهاست.
نکته دوم:
این آیه و تحدی بکار رفته در آن منحصر به زمان پیامبر (ص) نیست، یعنی این گونه نیست که تحدی فقط یک تحدی ادبی باشد بلکه هیچ استثنایی در این تحدی وجود ندارد؛ به این معنی که چون قرآن معجزه است شامل همه زمانها میشود لذا نمیتوان گفت فقط مردم زمان پیامبر (ص) از آوردن مثل قرآن عاجز بودهاند ولی مردم زمانهای بعد میتوانند مثل قرآن را بیاورند. پس اگر گفته شود تحدی منحصر به زمان پیامبر (ص) میباشد، اطلاق معجزه بر قرآن صحیح نخواهد بود چون اعجاز قرآن جهانی و جاودانی است و شامل همه زمانها میشود.
نکته سوم:
تفاوت بین علوم و آوردههای بشری با آوردههای خداوند متعال در این است که در آوردههای بشری قطعیتی وجود ندارد، چون نظریههای زیادی مشاهده میشود که بعد از مدتی تغییر کرده و عوض شده است اما آوردههای خداوند متعال قطعی و غیر قابل تغییر و تبدیل است لذا خداوند در این آیه میفرماید: «فإن لم تفعوا و لن تفعلوا»؛ یعنی خداوند با قاطعیت میفرماید: هرگز نخواهید توانست مثل قرآن را بیاورید.
سؤال: آیا واقعاً اینکه قرآن میفرماید: «فإن لم تفعلوا و لن تفعلوا» مطلق است و هیچ گاه انسان نتوانسته همانند قرآن را بیاورد یا نه؟
پاسخ: تحدی قرآن همیشگی است و شامل همه زمانها میشود و هیچ کس نتوانسته مثل آن را بیاورد و اگر هم مشاهده میشود کسانی ادعا کردهاند مثل قرآن را آوردهاند، این ادعا دروغی بیش نیست، از جمله اینکه شخصی به نام مسلیمه کذّاب- اهلی یمامه بوده است- زمانی که به تأثیر قرآن در بین مردم مطلع شد گفت میتوان مثل قرآن آورد و در مقابل سوره ذاریات سورهای آورد که عبارت است از: «و المبذّرات بذراً، و الحاصدات حصداً، والذاریات قمحاً، و الطاحنات طحناً، والعاجنات عجناً، و الخابزات خبزاً، و الثاردات ثرداً، و اللاقمات لقماً، اهاله و سمناً، لقد فُضّلتم علی اهل الوبر، انتم افضل من اهل البدو و ما سبقکم اهل المدر»؛ قسم به دهقانان و کشاورزان که برای کِشت خود تخم میافشانند، قسم به درو کنندهگان، قسم به جدا کنندهگان گندم از کاه، قسم به آرد کنندهگان، قسم به خمیر کنندهگان، قسم به نان پزها، قسم به ترید کنندهگان، قسم به لقمه گیرندهگان که لقمههای چرب و نرم دارند، هر آینه شما بر چادر نشینان و بادیه نشینان برتری دارید و شهر نشینان از شما جلوتر نیستند. همچنی در مقابل سوره فیل هم سورهای به این مضمون ساخت: «الفیل و ما الفیل و ما ادراک ما الفیل، له ذَنَبٌ و بیلٌ و خرطومٌ طویل»؛ فیل، چه فیلی، تو چه میدانی فیل چیست، او دارای دُمی زخیم و خرطومی بلند است.
خداوند متعال در آخر این آیه (بقره/24) میفرماید: «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِين».
سؤال: چرا کلمه «النار» همراه با الف و لام آمده است؟
پاسخ: بعضی از مفسرین گفتهاند الف و لام در «النار»، الف و لامِ عهد ذکری است و اشاره دارد به «نار» مذکور در سوره تحریم که قبل از سوره بقره نازل شده است و خداوند متعال در آن سوره کلمه «نار» را بدون الف و لام ذکر نموده و فرموده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلاَئِكَةٌ غِلاَظٌ شِدَادٌ لاَ يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ»[4]؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد؛ آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور كامل) اجرا مىنمايند! لذا چون مخاطبان با «نار» و ویژگیهای آن آشنا هستند «النار» که در این سوره (بقره) آمده همراه با الف و لام عهد ذکری آمده و به «نار» مذکور در سوره تحریم اشاره دارد.
«وَقود» به معنای آتشگیره است که هیزم را با آن روشن میکنند که به سنگ، کبریت و امثال آن که زمینه شعله ور شدن آتش را دارند اطلاق میشود، لذا خداوند متعال میفرماید با خود این مردم گناهکار و با سنگهایی که در دنیا به عنوان بت میپرستیدند آتش جهنم شعلهور خواهد شد و عابد و معبود (بت) آتشگیره جهنم خواهند بود.
مقصود از «ناس» ناسِ در مقابل جن و شیطان نیست، چون آنها هم ممکن است بسوزند بلکه ناسِ در مقابل حجاره مورد نظر است و منظور این است که کفر و لجاجت انسان باعث میشود که عوض اینکه خلیفه خداوند متعال بر روی زمین باشند به هیزم جهنم تبدیل میشوند.
سؤال: چرا قرآن این گونه هشدار میدهد؟
پاسخ: تفاوت قرآن با سایر کتب این است که بخش عمده کتب استدلالی این است که مخاطب را عالم کنند ولی قرآن علاوه بر این نقش، نقش هدایتی را دارد و یکی از کارکردهای انبیاء الهی در کنار تبشیر، تنذیر است لذا نوعاً اگر پیامبر (ص) با وصف «بشیر» معرفی شده در کنار آن وصف «نذیر» هم آمده است و حتی گاهی از اوقات شأن پیامبر (ص) را «مبشِّر» بودن ایشان مطرح نکرده بلکه شأن ایشان را «منذِّر» بودن دانسته است؛ مثلاً در آیه شریفه «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذِيرٌ»[5]؛ تو فقط انذاركنندهاى. چون نوع مردم یا از ترس جهنم است که بر دین باقی میمانند یا به خاطر طمع به بهشت لذا نقش هدایتی قرآن ایجاب میکند که از راه هشدار و انذار وارد شود و به بشارت تنها اکتفاء نکند تا از رهگذر هشدار و تنذیر مردم را از انحراف باز دارد.
«والحمد لله رب العالمین»