IMAGE وضعیت حقوق زن در جوامع غربی را به چالش بکشیم / پژوهش هنوز مهمان ناخوانده آموزش است1403/02/26
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
  حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» با بیان اینکه در مواجهه با دشمن، مطالبه... Read More...
IMAGE حضور رئیس جمهور در جلسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جمهور با حضور در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسه‌ای با اعضای این نهاد... Read More...
IMAGE در وصول مالیات، رضایت عامه مدنظر باشد1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفتند: معتقدیم که نفت ثروتی است که باید برای... Read More...
IMAGE کلید درب‌های فضای مجازی را در اختیار بگیرید1403/02/21
جمعه, 21 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اهمیت مدیریت فضای مجازی گفتند:... Read More...

 

درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقره                       تاریخ: 18 اردیبهشت 1392  

موضوع جزئی: تفسیر آیه 19           مصادف با: 27  جمادی‏الثانی 1434            سال: چهارم         

  جلسه: 34

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

تفسیر آیه21: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[2]؛ اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنيد؛ آن كس كه شما و كسانى را كه پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزكار شويد.

خداوند متعال در آیات قبل، حالات سه دسته از مردم؛ یعنی پرهیزکاران، کافران و منافقان را بیان کر و در آنجا گفتیم که مؤمنان و پرهیزکاران مشمول هدایت الهی قرار گرفته‏اند و قرآن راهنمای آنان است. در صورتی که بر دل‏های کافران مُهر جهل و نادانی خورده است و به خاطر اعمالشان بر چشم آنها پرده غفلت زده و حسّ و تشخیص از آنان سلب شده است، در پایان هم اوصاف منافقان را اشاره کردیم که بیمار و کور دل هستند که چون بیمارند روز به روز بر بیماری آنها افزوده می‏شود، اما آیه فوق خطاب به کل انسان‏هاست و خط سعادت و خوشبختی را برای آنها تبیین می‏کند و خداوند متعال سفارش می‏کند که به دسته اول یعنی پرهیزکارن بپیوندید.

در این آیه، خطاب با «یا ایها الناس» آمده که در قرآن حدود 20 مرتبه این خطاب بکار رفته است، قرآن با این خطاب می‏فهماند که اختصاص به نژاد، قبیله و طائفه خاصی ندارد بلکه همگان در این دعوت عام شرکت داده شده‏اند. نکته جالب این است که خداوند متعال در این گونه خطاب‏ها به صورت مستقیم بندگان خود را مخاطب قرار می‏دهد و این نوع خطاب نشان دهنده لطف و عنایت ذات باری تعالی به بندگانش می‏باشد. نکته دیگر این است که برای برانگیختن حسّ شکر گذاری مردم و جذب آنها به عبادت، از مهم‏ترین نعمت یعنی نعمت خلقت و آفرینش شروع می‏کند و این نعمت را برای انسان مطرح می‏کند تا انسان نسبت به آن کمی درنگ و تأمل داشته باشد که نعمت خلقت، هم نشانه قدرت خداوند، هم نشانه علم و حکمت خداوند و هم نشانه رحمت خداوند متعال است.

واژه «اعبدوا» در لغت، نشان دهنده نهایت خضوع و تسلیم است- اگر خداوند متعال صفتی بالاتر از نعمت عبودیت داشت پیامبر خود را با آن توصیف می‏کرد کما اینکه ما در نماز می‏خوانیم «اشهد انّ محمداً عبدُه و رسوله» که نخست به مقام عبودیت پیامبر (ص) و سپس به مقام رسالت ایشان شهادت می‏دهیم- در معارف الهی تنها مقامی که شایستگی چنین خضوع و خشوعی را دارد خداوند خالقِ وجود و هستی است.

در حقیقت دغدغه همه پیامبران الهی، دعوت به عبودیت و اجتناب از شِرک بوده است کما اینکه خداوند تبارک و تعالی می‏فرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلاَلَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»[3] ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد؛ و از طاغوت اجتناب كنيد!» خداوند گروهى را هدايت كرد؛ و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب‌كنندگان چگونه بود! با توجه به این آیه می‏فهمیم که پیام تمام پیامبران الهی دعوت به عبودیت و اجتناب از طاغوت بوده است.

خداوند متعال در آخر آیه به نتیجه عبودیت اشاره می‏کند و می‏فرماید: کسی که خداوند متعال را پرستش کند پرهیزکار خواهد شد و صفت تقوی را بدست خواهد آورد.

در این آیه شریفه (آیه 21 سوره بقره) به چند اصل اشاره شده است:

1- عبودیت انسان در مقابل خداوند متعال.

2- معبود، کسی جز رب نیست.

3- رب، کسی جز خالق نیست.

با توجه به این سه اصل، می‏فهمیم که دعوتی که در این آیه شریفه آمده دعوت به توحید عبادی است- توحید اقسامی دارد که عبارتند از: توحید ذاتی، صفاتی، عبادی، افعالی و ...- و توحید عبادی به توحید ربوبی و توحید ربوبی به توحید خالقی استناد می‏دهد و جالب این است که خداوند متعال در مقام بیان احکام فرعی جزئی، معمولاً کمتر دلیل ذکر می‏کند مگر به عنوان احیاءِ ارتکازِ ذهنی یا یادآوری نکات اخلاقی. اما نوبت به اصول دین که می‏رسد برهان مطرح می‏کند و این آیه از آیاتی است که به برهان آن اشاره شده و می‏فرماید علت اینکه باید خداوند متعال را عبادت کنید این است که خداوند متعال رب شما و خالق شماست، پس خداوند متعال در مقام بیان احکام فرعی به برهان آنها اشاره نمی‏کند در رابطه با اصول دین و مسائل نظری از جمله ضرورت عبادت، برهان اقامه می‏کند و در این آیه، برهان اقامه شده که حد وسط آن، ربوبیت رب است و همان گونه که در معانی و بیان خوانده‏اید: «تعلیق الحکم بالوصف مشعرٌ بالعلّیّة»، در اینجا هم حکمِ «اعبدوا» بر وصف «ربوبیت» معلق شده و این دال بر این است که «ربوبیت»، علت حکمِ به عبادت است.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. تحف العقول، ص305 و 308.

[2]. بقره/ 21.

[3]. نحل/36.

 

درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقره                تاریخ: 28 فروردین 1392  

موضوع جزئی: تفسیر آیه 18                
  مصادف با: 6  جمادی‏الثانی 1434                      سال: چهارم                             جلسه: 32

 

تفسیر آیه 18: «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ»[3]؛ منافقان در شنیدن حق، کر و از گفتن حق لال و گنگ و از دیدن حق کورند؛ لذا (از راه خطا) به سوی حق باز نمى‌گردند! خداوند تبارک و تعالی در این آیه مثال دقیقی را مطرح می‏کند؛ زیرا چشم و گوش و زبان و سایر اندام‏های ادراکی انسان، سرمایه‏های ارزشمندی برای سعادت او هستند، کما اینکه خداوند متعال می‏فرماید: «وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»[4] خداوند متعال براى شما، گوش، چشم و عقل قرار داد، تا شكر نعمت او را بجا آوريد، اما منافقان به جای استفاده از این سرمایه‏های خدادادی، این سرمایه‏ها را از دست داده‏اند؛ چون گوش آنها سخن حق را نمی‏شنود، زبان آنها حرف حق را نمی‏گوید و چشم آنها حق را نمی‏بیند. همان گونه که سابقاً خدمت عزیزان عرض کردیم، نفاق و کفر مشترکات زیادی دارند لذا این نفاق و کفر امری تجربی نیستند تا آدم آنها را تجربه کند و مثلاً مدتی منافق شود و مدتی کافر شود و سپس از آن برگردد، قرآن می‏فرماید: کفر و نفاق تجربی نیست و اگر کسی در وادی کفر و نفاق قدم گذاشت، راه بازگشتی برای او باقی نمی‏ماند و دیگر نمی‏تواند سخن حق را گوش دهد، حرف حق بزند و حق را ببیند، پس راه نفاق و کفر قابل بازگشت نیست بلکه پایان نفاق و کفر، هلاکت و نابودی ابدی است و لذا منافقان از مهلتی هم که خداوند متعال در دنیا به آنها داده است در جهت دست‏یابی به لذت‏های کاذب استفاده می‏کنند و این فرصت هم به نفع آنها تمام نمی‏شود به دلیل اینکه هر چه بیشتر زنده بمانند بر گناهان آنها افزوده می‏شود کما اینکه خداوند متعال می‏فرماید: «وَ لاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ»[5]؛ آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى‌دهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى‌دهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركننده‌اى(آماده شده) است.

مفسرین گفته‏اند «لام» در «لیزدادوا»، «لام» عاقبت است؛ یعنی هدف خداوند متعال از مهلت دادن به منافقان و کفار این نیست که گناهان آنها زیاد شود بلکه نتیجه طبیعی استفاده منفی از فرصتی که خداوند به آنها داده این است که گناهانشان زیاد شود.

خداوند متعال در این آیه شریفه (آیه 18 سوره بقره)، منافقان را با ویژگی‏های کر و لال و کور معرفی می‏کند، سپس در آیه دیگر، می‏فرماید: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ»[6]؛ بدترين جنبندگان نزد خداوند متعال، افراد كر و لالى هستند كه انديشه نمى‌كنند، نتیجه اینکه که منافقان بدترین جنبندگان نزد خداوند متعال هستند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. خصال شیخ صدوق، ص222؛ معانی الاخبار، ص386.

[2]. تحف العقول، ص223.

[3]. بقره/18.

[4]. نحل/78.

[5]. آل عمران/178.

[6]. انفال/22.

 


درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقره                         تاریخ: 6 دی 1391  

موضوع جزئی: تفسیر آیه10 (منافقان)    مصادف با: 12 صفر 1434                 سال: چهارم                جلسه:24

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

تفسیر آیه 10 سوره بقره:

چند نکته در مورد این آیه باقی مانده که آنها را عرض می‏کنیم:

نکته اول: نکته اول در مورد خود فریبی منافقان است که تکمله «یخادعون الله والذین آمنوا» می‏باشد. عمل انسان چه خوب و چه بد از بین نمی‏رود، بحث مفصلی درباره تجسم اعمال است که فعلاً قصد ورود به این بحث را نداریم ولی از باب اشاره عرض می‏کنیم که هر موجودی در نظام خلقت، به مبدئی مرتبط است و مبدأ و تکیه‏گاه عمل انسان جز خود انسان نیست لذا عمل از انسان جدا نمی‏شود، یعنی بازگشت عمل به خود انسان است، خداوند متعال هم در همین رابطه می‏فرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا»[2]؛ یعنی بازگشت خوبی‏ها و بدی‏ها به سوی خود شماست و این، تفسیر آیه شریفه «يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ مَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ »[3] می‏باشد که می‏فرماید: منافقان خودشان را فریب می‏دهند اما نمی‏دانند. شاعر هم به همین مضمون می‏گوید: «هر چه کنی به خود کنی           گر همه نیک و بد کنی».

خداوند در سوره نجم می‏فرماید: «وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى* ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى »[4]؛ انسان نتیجه تلاشش را در آینده می‏بیند، یعنی گویا عمل را به عنوان یک موجود زنده می‏بیند و جزاء او عین همین عمل است. کما اینکه در سوره نساء می‏فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»[5]؛ خوردن مال یتیم عین آتش است نه اینکه آتش اثر آن عمل باشد.

بنابراین آسیبی که از تبهکاری انسان گناه‏ کار به دیگران می‏رسد در مقایسه با آسیبی که به خود او می‏رسد قابل مقایسه نیست؛ چون آسیبی که به دیگران می‏رسد در حد بوی بدی است که رهگذری از کنار خانه‏ای عبور می‏کند و آن را استشمام می‏کند ولی این رهگذر می‏گذرد، اما کسی که در آن خانه ساکن است همیشه و به طور مداوم این بوی بد را استشمام می‏کند و همچنین است کسی که کار خوبی انجام می‏دهد، زیرا لذتی که خودش از آن می‏برد همیشگی، ولی لذتی که دیگران می‏برند زود گذر است. بنابراین فریب دادن منافقان نسبت به دیگران، مقطعی و گذرا است اما در حقیقت خود را فریب داده و این فریب نسبت به خودشان همیشگی است و خدعه و نیرنگ آنها جز خودشان کسی را نمی‏آزارد؛ کما اینکه خداوند متعال می‏فرماید: «اسْتِكْبَاراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لاَ يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِه...»[6]؛ یعنی مکر آدم بدکار جز به اهلش نمی‏رسد.

علت اینکه منافقان نمی‏دانند در حقیت خود را فریب داده‏اند این است که این معارف بسیار دقیق و زیبا است و منافقان توان دسترسی به حقایق بالا را ندارند.

نکته دوم: برخورد اسلام با منافق مانند برخورد منافق با اسلام است، منافق در ظاهر اسلام می‏آورد و اسلام هم در ظاهر او را مسلمان می‏شناسد، منافق در دل ایمان ندارد و کافر است و خداوند نیز در قیامت او را با کافران محشور می‏کند، یعنی به حسب ظاهر به او نمره ظاهر داده می‏شود و به حسب باطن در آخرت کیفر کافران را خواهد دید، در واقع منافقان و کفار یک گروه هستند و حتی شاید وضع کفار از منافقان بهتر باشد همان گونه که خداوند متعال می‏فرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَ لاَ نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَداً أَبَداً وَ إِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ »[7]؛ آيا منافقان را نديدى كه پيوسته به برادران كفارشان از اهل كتاب مى‌گفتند: «هر گاه شما را (از وطن) بيرون كنند، ما هم با شما بيرون خواهيم رفت و هرگز سخن هيچ كس را درباره شما اطاعت نخواهيم كرد و اگر با شما پيكار شود، ياريتان خواهيم نمود!» خداوند شهادت مى‌دهد كه آنها دروغگويانند! از این آیه استفاده می‏شود که منافقان با برادران هم کیش خود؛ یعنی کفار نیز از در خدعه وارد می‏شوند و حتی از راست‏گویی با آنها نیز پرهیز می‏کنند؛ چون در ذات آنها دو چهره‏گی وجود دارد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. شیخ صدوق، خصال، ج1، ص358.

[2]. إسراء/7.

[3]. بقره/10.

[4]. نجم/41-40.

[5]. نساء/10.

[6]. فاطر/43.

[7]. حشر/11.

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

    درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: سوره بقره                   تاریخ: 4 اردیبهشت 1392  

موضوع جزئی: تفسیر آیه 20-19                مصادف با: 13  جمادی‏الثانی سال: چهارم                               جلسه: 33

تفسیر آیه 19: «أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ»[2]؛ يا همچون بارانى از آسمان، كه در شب تاريك همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهاى خود مى‌گذارند؛ تا صداى صاعقه را نشنوند. و خداوند به كافران احاطه دارد (و در قبضۀ قدرت او هستند).

در این آیه شریفه خداوند متعال زندگی منافقان را به شکل دیگری ترسیم می‏کند و آن عبارت است از شبی تاریک و ظلمانی که بارانی شدید همراه با رعد و برق و صاعقه، در حال باریدن است و آن رعد و برق به اندازه‏ای وحشتناک است که پرده‏های گوش را پاره می‏کند و در آن حالت انسانی بی‏پناه در این دشت وسیع و ظلمانی حیران و سرگردان است که از ترس مرگ و ترس از اینکه گوش‏هایش پاره شود انگشتانش را در گوشش گذاشته است.

«صیّب» بر وزن «فیعل» به معنای «نزول» است و اینکه خداوند متعال توصیف کرده که از جانب آسمان است- در عین حال که واضح و روشن است که «صیّب» باران شدید و از آسمان می‏بارد- برای بیان سلطه «صیّب» است؛ پس اینکه خداوند متعال «من السماء» را بعد از «صیّب» آورده به خاطر بیان سلطه و اشراف آن و عدم توانایی منافقان از رهایی و نجات از آن است؛ زیرا این موجود آسمانی به طور قهر و غلبه موجود زمینی را فرا گرفته است.

مثالی که در آیه قبلی «صمٌّ بکمٌ عمیٌ فهم لایرجعون»[3] به آن اشاره شد، درباره محرومیت منافقان از بینش صحیح بود و این مثال درباره محرومیت منافقان از رفتار درست و پیمودن صراط مستقیم است.

نکاتی که از آیه 19 برداشت می‏شود این است که منافقان همواره غرق در مشکلات و نگرانی‏ها هستند و در همین دنیا دلهره و اضطراب دارند و ذلت و خواری دامن‏گیر آنهاست، همچنین سخت از مرگ می‏ترسند و از ذیل این آیه شریفه «والله محیطٌ بالکافرین» استفاده می‏شود که خداوند متعال هر لحظه اراده کند می‏تواند اسرار و توطئه‏های آنها را افشاء کند.

تفسیر آیه 20: «يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»[4]؛ (روشنايى خيره كننده) برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه (برق جستن مى‌كند، و صفحۀ بيابان را) براى آنها روشن مى‌سازد، (چند گامى) در پرتو آن راه مى‌روند؛ و چون خاموش مى‌شود، توقف مى‌كنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بين مى‌برد؛ چرا كه خداوند بر هر چيز تواناست. خداوند متعال در این آیه شریفه با مثالی دیگر حال منافقان را بیان می‏کند.

واژه «یکاد» از افعال مقاربه است که نزدیکی را بیان می‏‏کند و واژه «خطف» به معنای چیزی است که به سرعت گرفته می‏شود. واژه «قیام» دو کاربرد دارد: یکی حالت بعد از قیود که همان ایستادن بعد از نشستن است و گاه قیام به معنای توقف است یعنی بر کسی که راه می‏رود و توقف می‏کند اطلاق می‏شود و «قام» در اینجا به معنای ایستادن و توقف از حرکت است و همین معنای دوم مربوط به این آیه شریفه است.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. تحف العقول، ص443.

[2]. بقره/19.

[3]. همان/18.

[4]. همان/20.

تذکر اخلاقی: اهمیّت یاد مرگ1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
  روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ... Read More...
تذکر اخلاقی: حُرمت آبروی مؤمن1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي... Read More...
تذکر اخلاقی: لزوم تبعیت از امام زمان (عج) 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال رسول الله (ص): «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ... Read More...
تذکر اخلاقی: عزّت در پرتو پیروی از حق 1402/08/03
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/11
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/10
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/09
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1403/02/08
چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/01/17
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر این که ترس سراسر سرزمین‌های‌ اشغالی را فرا گرفته است،... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1403/02/07
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم با تاکید بر اینکه حجاب یک واجب شرعی و اصل قانونی است، گفتند: از همه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/12/25
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: مساله امر به معروف و نهی منکر اصل مسلم اسلامی است اما توجه... Read More...
خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/11/20
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1403
  خطیب جمعه قم گفتند: شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن مقدمه شرکت در انتخابات مجلس شورای... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 105مورخ 1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 103مورخ 1402/07/12
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» ... Read More...

مطالب برجسته

تصویر نمونه یک

اگر مجاهدت علما نبود اثری از دین و دین باوری در جامعه دیده نمی شد

آیت الله حسینی بوشهری

فرا رسيدن ايام سوگواري حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش تسليت و تعزيت باد.

آیت الله حسینی بوشهری

حوزه‌های علمیه باید به نصایح رهبری و مراجع پایبند باشند

آیت الله حسینی بوشهری

Please publish modules in offcanvas position.