IMAGE لزوم مبارزه با فرار مالیاتی / مصارف مالیات برای مردم تبیین شود1403/02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به مدیران سازمان امور مالیاتی گفتند: باید... Read More...
IMAGE نهایت تلاش برای حفظ متخصصین و نخبگان در داخل کشور صورت گیرد1403.02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به تلاش کشورهای رقیب برای جذب نخبگان... Read More...
IMAGE بقیع در سطح بین المللی معرفی شود1403/02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه به سرزمینی به نام بقیع نباید به... Read More...
IMAGE امام موسی صدر و سیدحسن نصرالله مایه افتخار جهان اسلام‌اند1403/02/02
یکشنبه, 02 ارديبهشت 1403
  رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به نقش مثبت مرحوم امام موسی صدر در رشد و... Read More...

 

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                تاریخ: 1 دی 1400

موضوع جزئی: تفسیر آیه91           مصادف با: 17  جمادی ‏الاولی 1443

سال تحصیلی: 1401-1400                     جلسه: 202

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه تفسیر آیه91: «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»[1]؛ و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!» مى‌گويند: «ما به چيزى ايمان مى‌آوريم كه بر خود ما نازل شده است» و به غير آن، كافر مى‌شوند؛ در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‌كند. بگو: «اگر [راست مى‌گوييد و به آياتى كه بر خودتان نازل شده، ايمان داريد]، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‌رسانديد؟!».

 

یکی از نکاتی که از این آیه شریفه و آیات قبل استفاده می‏شود، نژادپرستی یهودیان است زیرا آنها می‏گفتند که چرا پیامبر آخر الزمان از فرزندان اسماعیل است و از فرزندان اسحاق و از بنی‏اسرائیل نیست؟

 

برخود انحصارگرایانه بنی‏اسرائیل با حقیقت، سخیف‏ترین نوع برخورد با حقیقت است چون یهودیان، نژاد خود را برترین نژاد می‏دانند لذا همیشه حقیقت را نادیده می‏گیرند و در نتیجه، حقّ و حقیقت مخدوش می‏شود و معیارهای اصیل خود را از دست می‏دهد.

 

امام علی (ع) فرموده است: «لا تنظر إلى‏ من‏ قال‏ و انظر إلى ما قال»[2]؛ به گوینده سخن نگاه نکن و به آنچه گفته می‏شود، نگاه کن.

 

منظور این است که انسان نباید کار داشته باشد که چه کسی سخن می‏گوید، بلکه باید به خودِ سخنی که گفته می‏شود نگاه کند، بنابراین محتوای سخن مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد، هرچند که گوینده آن کلام اصلاً مسلمان نباشد.

 

متأسفانه در جامعه کنونی اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر کند، در پاسخ امر و نهی کننده، می‏گویند که به تو مربوط نیست و نوعاً پرخاشگرایانه برخورد می‏کنند.

 

پی سخن حق باید پذیرفته شود و مورد قبول واقع شود از طرف هر شخصی که صادر شود زیرا حق در انحصار کسی نیست.

 

در اندیشه امام علی (ع) و همچنین در تعالیم سایر معصومین (ع) به پیروان آیین تشیّع توصیه شده است: «خُذُوا الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنَ‏ الْمُشْرِكِينَ»[3]؛ حکمت را فرا بگیرید اگرچه از مشرکین باشد.

 

«الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَحَيْثُمَا وَجَدَ أَحَدُكُمْ ضَالَّتَهُ فَلْيَأْخُذْهَا»[4]؛ حکمت، گمشده مؤمن است هر جا، یکی از شما گمشده‏اش را پیدا کرد، پس آن را اخذ می‏کند.

 

امام علی (ع) به یکی از اصحاب خود به نام حارث بن هوط که امر بر او مشتبه شده بود و می‏گفت که یک طرف طلحه و زبیر هستند که در رکاب پیامبر (ص) بوده‏اند و یک طرف امیرالمؤمنین (ع) هست، فرموده است:

 

«إِنَّ الْحَقَ‏ وَ الْبَاطِلَ‏ لَا يُعْرَفَانِ‏ بِالنَّاسِ وَ لَكِنْ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّبَاعِ مَنِ اتَّبَعَهُ وَ الْبَاطِلَ بِاجْتِنَابِ مَنِ اجْتَنَبَه»[5]؛ حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى شوند، بلكه حق را به پيروی كسى كه از آن پيروى مى‏كند بشناس و باطل را به دورى كسى كه از آن دورى مى‏كند بشناس.

 

در جای دیگر آن حضرت فرموده است: «إِنَ‏ دِينَ‏ اللَّهِ‏ لَا يُعْرَفُ‏ بِالرِّجَالِ‏ بَلْ بِآيَةِ الْحَقِّ فَاعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه»[6]؛ دین خدا به اشخاص شناخته نمی‏شود، بلکه به نشانه حق شناخته می‏شود، پس حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی.

 

بنابراین، انسان باید دنبال شناخت حق باشد، بعد از اینکه حق را شناخت، ببیند چه اشخاصی در مدار حق‏اند و چه کسانی در مدار حق نیستند.

 

معنای جمله مذکور، این است که حق معیارهای ویژه خود را دارد که انسان باید آن معیارها را بشناسد و افراد و اشخاص را معیار تشخیص حق از باطل قرار ندهد، بلکه افراد را با حق بسنجند که اگر با معیارهای حق سازگاری داشتند از آنها پیروی کند و اگر با معیارهای حق سازگاری نداشتند از آنها پیروی نکند.

 

بنابراین، حق، معیارهای خاص خود را دارد که باید آن معیارها شناخته شوند و افراد و اشخاص معیار تشخیص حق از باطل قرار داده نشوند، بلکه افراد با شاخصه‏های حق سنجیده شوند.

 

یهودیان به دنبال حقی بودند که با مطامع آنها سازگار باشد لذا حق، آن چیزی بود که منافع آنان را تأمین می‏کرد. خداوند متعال فرموده است: «فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاَهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ* وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاَهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ»[7]؛ امّا انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش، اكرام مى‌كند و نعمت مى‌بخشد (مغرور مى‌شود و) مى‌گويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است!»* و امّا هنگامى كه براى امتحان، روزيش را بر او تنگ مى‌گيرد (مأيوس مى‌شود و) مى‌گويد: «پروردگارم مرا خوار كرده است!».

 

منظور، این است که از دیدگاه بعضی از انسان‏ها، خدایی خوب است که به او اکرام کند و به او نعمت دهد، ولی اگر به قصد امتحان، روزیش را تنگ کند، از خدا فاصله می‏گیرد.

 

نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که قرآن کریم، پشتوانه تورات حقیقی است و خداوند متعال در ذیل آیه مورد بحث (آیه 91 بقره)، یهودیان را به محاکمه کشیده است و فرموده است: «وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»؛ در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‌كند. بگو: «اگر [راست مى‌گوييد و به آياتى كه بر خودتان نازل شده، ايمان داريد]، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‌رسانديد؟!».

 

خداوند متعال در آیه مذکور، فرموده است که قرآن حقی است که حقایق حلال، حرام و غیره در آن مطرح شده است و همه این حقایق در تورات حقیقی نیز وجود دارد.

 

علی (ع) فرموده است: «مَنْ‏ صَارَعَ‏ الْحَقَ‏ صَرَعَه»[8]؛ هر کسی که با حق درافتد، حق او را بر زمین می‏زند.

 

اساساً سند موثقِ پاره‏ای از حقایق درباره حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) قرآن کریم است. خیلی از آیات قرآن درباره حضرت موسی (ع) است. قرآن، کتاب قصه و داستان نیست و علت اینکه از انبیاء الهی و اولیاء الهی سخن گفته است، این است که به بشر بفهماند که در مقابل هر حقّی، باطلی است. آنچه می‏تواند از شخصیت حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) دفاع کند، آیات قرآن است و اعتبار و حیثیّت یهودیان نیز از قرآن است و اگر قرآن نباشد، حیثیّت و اعتباری برای یهودیان نخواهد ماند.

 

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. «البقرة»:91.

[2]. عبد الواحد بن محمد، تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، ص744.

[3]. علامه مجلسی، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج‏2، ص97.

[4]. کلینی، كافي (ط - دار الحديث)، ج‏15، ص399.

[5]. شیخ طوسی، الأمالي (للطوسي)، ص134.  

[6]. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة،ج‏27، کتاب القضاء، ابواب صفات القاضی، باب10، ص135، ح32.

[7]. «الفجر»:15.

[8]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص548، حکمت417.

 

 

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»        تاریخ: 24 آذر 1400

موضوع جزئی: تفسیر آیه91          مصادف با: 15  جمادی ‏الاولی 1443

سال تحصیلی: 1401-1400          جلسه: 201

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تفسیر آیه91: «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»[1]؛ و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!» مى‌گويند: «ما به چيزى ايمان مى‌آوريم كه بر خود ما نازل شده است» و به غير آن، كافر مى‌شوند؛ در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‌كند. بگو: «اگر [راست مى‌گوييد و به آياتى كه بر خودتان نازل شده، ايمان داريد]، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‌رسانديد؟!».

 

خداوند متعال در این آیه شریفه یهودیان را به ایمان آوردن به آیین اسلام دعوت کرده است و بعد به موضع‏گیری یهودیان در قِبال این دعوت اشاره کرده است و فرموده است که یهودیان می‏گویند که ما به چیزی ایمان می‏آوریم که بر خود ما نازل شده باشد. خداوند متعال با ردّ ادعای ایمان بنی‏اسرائیل، کشتنِ انبیای پیشین به دست بنی‏اسرائیل را دلیل کفر و بی‏ایمانی این قوم دانسته است.

 

یکی از نکاتی که در رابطه با آیه شریفه مذکور قابل توجه است، دعوت از یهودیان برای پذیرش دین اسلام است که در ابتدای آیه شریفه مذکور، به آن اشاره شده است، لکن یهودیان گفته‏اند که ما به چیزی ایمان می‏آوریم که بر خود ما نازل شده باشد.

 

در این گفت و شنود، فاعل مشخص نشده است و فعل به صورت مجهول آمده است، لکن روشن است که گوینده این سخن، پیامبر اسلام (ص) است، یعنی پیامبر (ص) است که به دین اسلام دعوت می‏کند و شنونده این سخن نیز یهودیان می‏باشند. علت ذکر نشدن نام پیامبر اکرم (ص)، بزرگداشت و تعظیم پیامبر (ص) است، یعنی خداوند متعال به خاطر تعظیم پیامبر (ص) از ذکر نام ایشان در کنار یهودیان خودداری کرده است لذا خداوند متعال با مجهول آوردن فعل و عدم ذکر فاعل [که پیامبر (ص) است]، شأن پیامبر اکرم (ص) را حفظ کرده است.

 

اما مبنای اینکه پیامبر (ص) یهودیان را به آیین اسلام دعوت می‏کند این است که رابطه ادیان با یکدیگر، رابطه طولی است، یعنی این‏گونه نیست که در عرض نبوّتِ یک پیامبر، سخن از نبوّت پیامبر دیگر نیز مطرح شود، بلکه این رابطه طولی است و با آمدن نبوّت پیامبر جدید، نبوّت پیامبر قبلی تمام می‏شود، بنابراین، در زمان کنونی که عصر نبوّتِ پیامبر (ص) و عصر آیین اسلام است، انسان نمی‏تواند آیین دیگری را در مقابل آیین اسلام برگزیند چون با آمدن اسلام، عصر سایر ادیان تمام شده است و لذا انسان مجاز نیست که بر دین قبلی باقی باشد زیرا اگر بنا بود که پیروی از هر دینی برای پیروانش، حکمی جاودان و باقی داشته باشد دعوت پیروان ادیان پیشین توسط پیامبر بعدی معنا و مفهومی نداشت، پس اینکه پیامبر اسلام (ص) یهودیان را به آیین اسلام دعوت می‏کند حاکی از این است که فقط باید از دستورات دین اسلام و پیامبر اسلام تبعیت کرد و دین اسلام، آخرین دین و پیامبر آن، خاتم النبیین است و بعد از او پیامبری نیامده است و دینی غیر از اسلام پذیرفته نخواهد بود.

 

خداوند متعال فرموده است: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ»[2]؛ و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است.

 

در شریعت اسلام مطالبی برای تکمیل ادیان پیشین وجود دارد، یعنی دین اسلام، کامل و جامع است و کمبودها و نواقصی که در ادیان گذشته وجود داشته است را جبران کرده است و آنچه که انسان نیاز دارد به طور کامل در دین اسلام بیان شده است و این گونه نیست که اسلام، پیامبران گذشته را ردّ کند، بلکه دین اسلام، تمامی پیامبران گذشته را تأیید می‏کند و مسلمین نسبت به تمامی پیامبران الهی ایمان دارند و آنها را باور دارند، لکن برای دست‏یابی به کمال مطلق، همه انسان‏ها باید اسلام را به عنوان دین کامل و جامع برگزینند.

 

جالب این است که شیوه رویارویی اسلام با ادیان پیشین، تابع یک روش حساب‏گرایانه است و نوع دعوت اسلام، آرام و به گونه‏ای است که پیروان ادیان گذشته را جذب نماید. خداوند متعال فرموده است: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»[3]؛ بگو: «اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم و بعضى از ما، بعضى ديگر را غير از خداى يگانه به خدايى نپذيرد.» هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: «گواه باشيد كه ما مسلمانيم!».

 

آیه مورد بحث (آیه91 بقره) نیز با لحنی آرام یهودیان را به اسلام دعوت می‏کند و خداوند فرموده است که به آنچه خداوند نازل کرده است، ايمان بياوريد و در ادامه فرموده است که آیین اسلام، تصدیق کننده دین شما است و این گونه نیست که اسلام ادیان گذشته را ردّ کند، بلکه آنها را تأیید و تصدیق می‏کند و آیینی کامل‏تر ارائه می‏دهد که ادیان گذشته را نیز در بر دارد ولی آنچه در ادیان گذشته نبوده است را جبران نموده است و برنامه‏ای جامع و کامل برای انسان آورده است.

 

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. «البقرة»:91.

[2]. «آل عمران»:85.

[3]. همان:64.  

 

 

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»              تاریخ: 17 آذر 1400

موضوع جزئی: تفسیر آیه90              مصادف با: 3  جمادی ‏الاولی 1443

سال تحصیلی: 1401-1400              جلسه: 200

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه تفسیر آیه90: «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ»[1]؛ ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند و معترض بودند که چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى‌كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند و براى كافران مجازاتى خواركننده است.

 

معنای  واژه «بغیاً»

 

«بَغی» به معنای تعدّی و تجاوز از حدّ است. کسی که از مرز تکلیف و حدّ خود بگذرد و پا را از گلیم خود درازتر بگذارد باغی و متجاوز است.

 

نکته: اگر انسان بدون اینکه افراط کند از مرز تکلیفِ وجوبی بگذرد، به سمت بالا می‏رود، مثل اینکه بر انسان واجب است که در طول شبانه‏روز پنج نوبت نماز بخواند و این مرز را شارع مقدس قرار داده است، حال اگر انسان علاوه بر نمازهای پنج‏گانه‏اش، نمازهای نافله را نیز بخواند، به سمت بالا صعود می‏کند و عملش ممدوح خواهد بود و درست است که در این صورت، انسان از حدّ و مرزی که خداوند بر او واجب کرده است، فراتر رفته است و علاوه بر نمازهای واجب، نمازهای مستحب و نوافل را نیز خوانده است ولی باغی نیست، بلکه عملش ممدوح است و این عمل او را به سمت بالا اوج می‏دهد، اما اگر انسان از مرز تکلیف به سمت پایین برود و تفریط کند، مثلاً نماز صبحش را با توجه نخواند و یا آن را قضا کند، در این صورت باغی است و عملش مذموم است و ممدوح نیست.

 

پس تجاوز از حدّ همیشه مذموم نیست، بلکه گاهی ممدوح است و آن، در صورتی است که انسان بیش از وظیفه واجبی که بر عهده‏اش نهاده شده است را انجام بدهد.

 

سؤال: منشأ بغی بنی‏اسرائیل چه بود؟

 

پاسخ: منشأ بغیِ بنی‏اسرائیل، حسادت آنان نسبت به رسول گرامی اسلام (ص) بود. مراد از فضل در جمله «أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ» وحی و نبوت است و این جمله به حسادت بنی‏اسرائیل نسبت به نبی گرامی اسلام (ص) اشاره دارد زیرا آنان معتقد بودند که پیامبرِ موعود باید همانند انبیاء گذشته از نسل بنی‏اسرائیل و اسحاق باشد و چون فهمیدند که پیامبر اسلام (ص) از نسل اسماعیل است به سبب نژادپرستی و قداستِ موهومی که برای خود قائل بودند، نسبت به رسول اکرم (ص) حسادت ورزیدند و در نتیجه، این حسادت منشأ بغی و تجاوز آنان شد.

 

نکته دیگر در رابطه با آیه مورد بحث (آیه90 بقره)، این است که خداوند «ذو الفضل العظیم» است و یکی از برجسته‏ترین مصداق فضل، مقام نبوت است و از آنجا که افعال خداوند متعال بر اساس حکمت است و بر اساس سلیقه نیست لذا خداوند متعال به هر کس که بخواهد مقام فضل و نبوت را عنایت می‏کند، خواه از بنی‏اسرائیل و فرزندان اسحاق باشد یا از فرزندان اسماعیل باشد.

 

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. «البقرة»:90.

 

 

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  تاریخ: 10 آذر 1400

موضوع جزئی: تفسیر آیه90                                مصادف با: 25 ربیع‏  الثانی 1443

سال تحصیلی: 1401-1400                                جلسه: 199

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ادامه تفسیر آیه90: «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ»[1]؛ ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند و معترض بودند که چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى‌كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند و براى كافران مجازاتى خواركننده است.

 

نکته: کفر به معنای پوشاندن است. کافر کسی است که در مقابل حق می‏ایستد و حق را می‏پوشاند و کتمان می‏کنند. به کشاورز نیز کافر گفته می‏شود چون دانه گندم را در زیر خاک پنهان می‏کند و می‏پوشاند.

 

یکی از نکاتی که در رابطه با آیه مذکور، به آن اشاره شد، این بود که منظور از «فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ»، خشمِ دو چندانی است که از ناحیه خداوند متعال شامل حال یهودیان شد.

 

خشم دو چندانی که از جانب پیامبر (ص) شامل حال یهودیان شده است، به این خاطر بوده است که یهودیان قبل از پیامبر اسلام (ص)، در رابطه با حضرت عیسی (ع) نیز همین رفتار را از خود نشان داده بودند. در تورات وعده آمدن پیامبر (ص) داده شده بود. خداوند متعال در این رابطه فرموده است: «وَ إِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ...»[2]؛ و (به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت که اى بنى‏اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم، در حالى كه تصديق‌كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده‌ [تورات‌] مى‌باشم، و بشارت دهنده به رسولى كه بعد از من مى‌آيد و نام او احمد است... .

 

وقتی حضرت عیسی (ع) خبر آمدن رسول اکرم (ص) را به یهودیان داد، آنان چهره خوشی به حضرت عیسی (ع) نشان ندادند و حتی به ایشان تهمت زدند تا جایی که به گمان خودشان گفتند که حضرت عیسی (ع) را به دار آویخته‏اند. خداوند متعال فرموده است: «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ...»[3]؛... و گفتارشان كه ما، مسيح عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم! در حالى كه نه او را كشتند، و نه بر دار آويختند؛ لكن امر بر آنها مشتبه شد... .

 

رفتار یهودیان با حضرت عیسی (ع)، آنان را مستوجب غضب الهی کرد. پس غضب اول از غضب مضاعفی که شامل حال بنی‏اسرائیل شد به خاطر انکار حضرت عیسی (ع) بود و غضب دوم به خاطر انکار رسول گرامی اسلام (ص) بود.

 

معنای  واژه «باء»

 

«باءوا» از «باء» به معنای «رجع» است و در اکثر موارد در رجوع به شر به کار برده می‏شود. وقتی گفته می‏شود: «باء فلانٌ» به معنای رجوع به یک امر شر است. منظور از «فباءوا» در آیه مورد بحث (آیه90 بقره)، رجوع بنی‏اسرائیل به شر است، یعنی بنی‏اسرائیل یک بار مورد غضب بودند و دوباره به غضب بازگشتند، یعنی از آن مقام معنوی که خداوند متعال برایشان قرار داده بود؛ آن مقامی که در پرتو آن از نعمت‏های الهی برخوردار می‏شوند، به شر بازگشتند و غضب الهی شامل حالشان شد.

 

در زیارت اربعین آمده است: «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى»[4]؛ یعنی حضّ و بهره‏ای که خداوند متعال برای آنان قرار داده بود را با یک چیز پستی معامله کردند.  

 

همچنین، از آیه مورد بحث (آیه 90 بقره) استفاده می‏شود که بنی‏اسرائیل سابقاً نیز مورد غضب الهی قرار گرفته بودند و اکنون دوباره به غضبی مضاعف مبتلا شدند.

 

چند معنا در رابطه با حرف «باء» در «بغضب»، متصور است؛

 

اول، اینکه «باء» به معنای «إلی» است، چون فعل «باءوا» به معنای رجوع است، در نتیجه «فباءوا بغضب» به معنای «رجعوا الی غضب» می‏باشد.

 

دوم، اینکه «باء» به معنای «مع» است، یعنی با یک غضب، غضبی دیگر نیز شامل حال یهودیان شد. در آیه ذیل نیز که در رابطه با داستان هابیل و قابیل است، «باء» در «بإثمی» که بعد از «تبوءُ» آمده است به معنای «مع» است؛

 

«إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ»[5]؛ من مى‌خواهم تو با گناه من و خودت (از اين عمل) بازگردى (و بار هر دو گناه را به دوش كشى) و از دوزخيان گردى و همين است سزاى ستمكاران.

 

با توجه به آیه مذکور، هابیل به قابیل گفت که تو با کشتن من، بار گناهان من را نیز همراه با گناهان خودت باید به دوش بکشی.

 

«الحمد لله رب العالمین»

 



[1]. «البقرة»:90.

[2]. «الصف»:6.  

[3]. «النساء»:157.

[4]. زیارة اربعین.

[5]. «المائدة»:29.

 

 



[1]. همان:90.

[2]. «الصف»:6.  

[3]. «النساء»:157.

[4]. زیارة اربعین.

[5]. «المائدة»:29.

 

تذکر اخلاقی: اهمیّت یاد مرگ1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
  روایت اول: سَأَلَهُ بَعْضُهُمْ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ يُحْشَرُ مَعَ... Read More...
تذکر اخلاقی: حُرمت آبروی مؤمن1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام الصادق (ع): «لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي... Read More...
تذکر اخلاقی: لزوم تبعیت از امام زمان (عج) 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال رسول الله (ص): «يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ وَ عَلَى رَأْسِهِ غَمَامَةٌ... Read More...
تذکر اخلاقی: عزّت در پرتو پیروی از حق 1402/08/03
دوشنبه, 29 آبان 1402
  روایت اول: قال مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/07
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/03
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/11/02
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
فصل فی الحیض 1402/10/30
یکشنبه, 08 بهمن 1402
درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی... Read More...
خلاصه خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/10/29
سه شنبه, 03 بهمن 1402
    حضرت آیت‌الله حسینی بوشهری«دامت برکاته»، در خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ دی ۱۴۰۲ که... Read More...
خلاصه خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/09/17
دوشنبه, 20 آذر 1402
خطیب جمعه قم با تاکید بر برگزاری پرشور انتخابات ۱۱اسفندگفتند: مشکلات، زنان و... Read More...
خلاصه خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/08/26
یکشنبه, 28 آبان 1402
حضرت آیت‌الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» در خطبه‌های نماز جمعه ۲۶ آبان که در مصلی... Read More...
خلاصه خطبه های نماز جمعه مورخ 1402/06/31
شنبه, 01 مهر 1402
  خطیب جمعه قم گفتند: دفاع مقدس در شرایط بایکوت و تحریف رخ داد، اما این دفاع مقدس... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 105مورخ 1402/09/01
دوشنبه, 13 آذر 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 103مورخ 1402/07/12
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»  ... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/24
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»... Read More...
تفسیر سوره بقره آیه 104 مورخ 1402/08/17
دوشنبه, 29 آبان 1402
درس تفسیر حضرت آیت ‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره» ... Read More...

مطالب برجسته

تصویر نمونه یک

اگر مجاهدت علما نبود اثری از دین و دین باوری در جامعه دیده نمی شد

آیت الله حسینی بوشهری

فرا رسيدن ايام سوگواري حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش تسليت و تعزيت باد.

آیت الله حسینی بوشهری

حوزه‌های علمیه باید به نصایح رهبری و مراجع پایبند باشند

آیت الله حسینی بوشهری

Please publish modules in offcanvas position.